۰ نفر
۱۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۴

فیلم «تمشک» به کارگردانی سامان سالور جمعه 15 اسفند ماه در پردیس سینمایی کوروش با همکاری مرکز خدمات درمانی «سیاووشان» اکران شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بعد از نمایش فیلم، این اثر با حضور پدیدآورندگان هنری و عوامل فیلم همراه از سوی متخصصان، نقد روانکاوانه و تحلیل روان‌پژوهانه‌ شد. در ابتدای این نشست دکتر هرایر دانلیان از روان‌شنان حاضر ضمن تشکر از عوامل فیلم برای برپایی این نشست به شرح برخی از فعالیت‌های این مرکز خدمات درمانی و برگزاری نشست‌های بین رشته‌ای باتوجه به فرهنگ پرداخت و گفت: «نتیجه این نشست‌ها در زمینه سینما سه فیلم بوده است و این برنامه چهارمین فعالیت این مرکز در این زمینه است. آنچه که انسان را به دیدن فیلم وادار می‌کند، نیازها، آرزوها و امیال خویش است. اکتشافاتی که در زندگی روزمره امکان کمی برای تجربه‌ی آن وجود دارد. تحلیل روان‌کاوانه‌ی فیلم می‌تواند به بررسی عوامل ناخود‌آگاهی بپردازد که بیننده را به سینما جذب می‌کند.»

دانلیان در ادامه به شرح نظریات فروید و لاکان در این زمینه پرداخت و گفت: «میان هنر و روانکاوی از ابتدا پیوندی تنگاتنگ وجود داشته و فروید از همان آغاز ارائه‌ی روانکاوی برخی از اندیشه‌ی خود را در این زمینه متمرکز کرد تا قبل از فروید نقد ادبی فقط در زمینه ضمیر خودآگاه انجام می‌شده است ولی پس از فروید این نقد ها به سمت کشف و خوانش ضمیر ناخودآگاه سوق پیدا کرد یعنی به مسائلی توجه کرد که خالق اثر هنری از خلق آن‌ها آگاه نبود.»

او ادامه داد: «منتقدان در روان‌کاوی فیلم، فیلم را مانند اسطوره، شکلی از قصه و رویای جمعی و مشترک دیدند که تماشاچی با شخصیتی در آن همانندسازی می‌کند و از لحاظ عاطفی با آن مرتبط شده و وارد دنیای تخیلی می‌شود.»

این روان‌شناس با اشاره به اینکه نقد روانکاوانه سینما در زمان لاکان اتفاق افتاد گفت: «فروید در زمانی نظریه‌اش را توصیه داد که سینما هنوز مدیوم فراگیری نشده بود، در واقع نقد سینما بیشتر با روانکاوی ژاک لاکان گره خورده است. لاکان از دستاوردهای زبان‌شناسی در روانکاوی خود استفاده کرد. او از ساختار ضمیر ناخود‌آگاه و شباهت‌های آن با ساختار زبانی سخت گفت و معتقد بود روان انسان بر اساس یک الگوی سه‌گانه شکل می‌گیرد مانند حوزه امر خیالی که در قلمرو تصاویر است برای لاکان انسان همان خیالات خودش بود.»

دانلیان همچنین گفت: «تماشاچی در تاریکی سینما با کمک چشمان دیگری که همان دوربین است و تبدیل به نگاه او می‌شود، می‌تواند با نگاهی خیره وارد جهان ممنوعه شود و از نگریستن و در نهایت از دیده شدن لذت ببرد،تماشاچی جذب چیزی می‌شود که آینه‌ی نیازها و امیال وی است. عمدتا در فیلم‌ها از نظریات روانکاوی و مفاهیم بنیادین آن مانند رویا، نماد،کشمکش، ناخودآگاه، اندیشه‌های سرکوب شده و دیگر چیزها استفاده شده است.این استفاده به دو شکل نمود پیدا می‌کند:فیلم هایی که با محوریت این مفاهیم ساخته می‌شود و دیگر فیلم‌هایی که این مفاهیم به صورت پنهان در آن به کار می‌رود که سینماگر گاه به صورت تعمدی از آنها استفاده کرده و گاه به صورت ناخودآگاه برای تحلیل این مفاهیم و یافتن ارتباط هنر با ناخود‌آگاه میتوان اثر را از چهار جنبه بررسی کرد: مولف:تحلیل ویژگی‌های خالق اثر، محتوای متن: به عنوان یک خیال‌پردازی و آرزوی ناخودآکاه که مکمل نگاه اول است، ویژگی‌های شکلی.»

در ادامه این برنامه افشین یداللهی، روان‌پزشک این مرکز، از سامان سالور، نویسنده و کارگردان، ساسان سالور تهیه‌کننده و سمیرا حسن‌پور بازیگر نقش رضوان، به عنوان عوامل فیلم «تمشک» و دکتر بابک روشنایی‌مقدم، روان‌پزشک و روانکاو و دکتر سیدحسین مجتهدی روانکاو و روان‌درمانگر به عنوان متخصصین روان‌پژوهی برای تحلیل این فیلم دعوت کرد.

در ابتدا دکتر مجتهدی در مورد ساختار کلی فیلم توضیح داد و گفت: «این فیلم با مرگ مادر آغاز می‌شود و با مرگ پدر هم به پایان می‌رسد و در این بین یک تولد شکل می‌گیرد، یک «بود» میان دو «نبود».چیزی که در روانکاوی «فروید» ی هم همینطور باهم پیوند دارند.»

او در ادامه به حضورها و غیاب‌های در فیلم اشاره کرد و گفت: «اشخاصی در فیلم هستند که حضوری در غیاب دارند. مانند همسر رضوان که مرده اما همچنان حضور دارد یا خانواده حمید که غیاب دارند اما حاضرند. حمید و هما هم همینطور در غیاب فرزند هستند.»

این روانکاو در آخر صحبت‌های خود هم به اسم‌های شخصیت‌های داستان اشاره کرد و افزود: «در اسم «رضوان» یک نوع رضایت است. شخصیتی که کمتر از او انتخاب غلط یا خطایی در فیلم می‌بینیم یا همینطور «هما» که یک نوع اسم اساطیری و ماندگار دارد.»
در ادامه دکتر روشنایی مقدم در سخنانی کوتاه به ساختار رویا گونه‌ی فیلم اشاره کرد و گفت: «فیلم می‌خواهد مانند یک رویا در نظرش بگیریم. ما در رویا افراد را فارغ از نقش ظاهری‌ای که دارند بررسی می‌کنیم و به دنبال این هستیم که بفهمیم آنها نماد و سمبل چه چیزی هستند.یا اینکه راوی چه چیزی را در ضمیر ناخودآگاه دنبال می‌کند.»

او ادامه داد: «رضوان یک شخصیت مراقبت کننده دارد چه در مقابل همسرش و چه درمقابل بچه‌ی حمید و هما.او دارای ویژگی های یک مادر ایده‌آل است که ما در طول فیلم هم هیچ خطایی به او نسبت داده نمی‌شود که این همان تصویر مادری‌ست که در ذهن یک کودک سه چهار ساله از مادرش وجود دارد.»

این روان‌پزشک در انتها به نقش حمید و جمال اشاره کرد و گفت: «حمید در این فیلم مانند همان کودکی است که میل بازگشت و رسیدن به مادرش را دارد و در این راه تمام موانع از راهش برداشته شده به جز بچه‌اش که خواستار نابودی آن است، چیزی که حمید آرزو می‌کند در حقیقت همان چیزی است که به شدت از آن می‌ترسداز دست دادن مادر و جمال هم نماد ترس های خود حمید است که در دنیای بیرون به شکل یک آدم در آمده است.آدمی که ترس و خشم دارد و در مقابل از دست دادن مادر این تهدید و ترس رو به رویش قرار می‌گیرد.»

سپس در ادامه دکتر یداللهی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد:در این فیلم مرگ و زندگی شانه به شانه‌ی هم پیش رفتند. از همان ابتدا در ماشین حمید و هما زمانی که جاده سرسبز و زیبا بود موسیقی‌ای که در ماشین پخش می‌شد یادآور مرگ بود و در زمان تصادف و مرگ هما هم آهنگ زندگی بخشی در حال پخش بود.

او ادامه داد: «اغلب شخصیت‌های مرد در این فیلم یا از جهت اخلاق اجتماعی قابل قبول نبودند و حس خوبی را به بیننده منتقل نمی‌کردند یا اینکه در فیلم حضور نداشتند ولی برعکس شخصیت‌ها زن ها در فیلم بهتر بود مانند اینکه این هما و رضوان بودند که بچه را می‌خواستند.»

پس از صحبت‌های متخصصین به ترتیب سامان سالور ، ساسان سالور و سپس سمیرا حسن‌پور درباره فیلم صحبت کردند که در این میان ساسان سالور به مشکلات تولید اثر اشاره کرد و گفت:فیلمی که نوشته می‌شود باید به وزارت ارشاد برای تایید فرستاده شود. ما این فیلم را ۱۳بار بازنویسی کردیم تا در آخر توانستیم یک موافقت اولیه از آنها برای ساخت فیلم بگیریم. ما این فیلم را با جنگندگی توانستیم جلو ببریم.

در این برنامه هنرمندانی چون میترا حجار، سمیرا حسن‌پور، سینا حجازی، امیرشهاب رضویان حاضر بودند.

5858

کد خبر 403405

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین