هفته نامه کلید ملی در آخرین شماره خود گفتگویی با «شهلا رضوانی» یکی از اعضای شورای شهر زابل داشته است. «شهلا رضوانی» تحصیلات خود را با کارشناسی ارشد در رشته اقتصاد به پایان رسانده است. او در مورد اوضاع اقتصادی زنان شهرش که با سخت کوشی و مشقت فراوان روزگار می گذرانند با نهایت تاسف و تاثر سخن می گوید.
بخش هایی از این گفتگو را می خوانید:
شما به عنوان یک زن عضو شورای شهر زابل مسئله زنان در شهر زابل را چه می دانید؟
مشکلات مالی مردم منطقه اولین مسئله است و درمورد زنان شهر زابل نیز دامن گیر شده است. همچنین اعتیاد خانوادهها دیگر معضلی ایست که عاملی برای جدایی زوجین محسوب می شود. و همچنین تفرقه را بین خانواده ها افزایش داده است. اعتیاد سرپرست خانوار یکی از موارد آزار دهنده برای زنان است.
مدیریت شهری زابل برای زنان چه برنامه هایی در 2 سال اخیر طراحی کرده است؟
ما در این باره مشاغل خانگی را پیگیری کردیم و همواره جزو برنامههایمان بوده است. از جمله مواردی که پیگیری میشود صنایع دستی است که توسط زنان انجام میگیرد. اما باید اضافه کنم اهمیت قابل توجهی در این زمینه ملاحظه نمیشود. در حالی که زنان این منطقه بسیار توانمند و سختکوش هستند. اما چندان که باید و شاید روی این موضوع تمرکز نمیشود. اگر به آمار زنان تحصیل کرده در زابل توجه کنید تعداد زیادی را ملاحظه خواهید کرد. با توجه به این نسبت اگر سطح اشتغال را در بین زنان و مردان زابلی بررسی کنید بیشترین بیکار را در بین زنان مییابید. زنان به نسبت مردان کمترین تعداد شاغلان را به خود اختصاص دادهاند. دلیل بیکاری و اوضاع نادرست درشهر ما صنعتی نبودن آن است. متاسفانه زابل امکانات کافی ندارد. کم بودن کارخانه و ادارات شاید از دلایل اصلی این موضوع باشند. زیرا به همین میزان، جذب نیرو هم قطعا کمتر خواهد بود.
متاسفانه برای بهبود اوضاع برنامهای به صورت دولتی وجود ندارد. زنان این ناحیه کار به صورت خصوصی را ریسک تلقی میکنند. بنا به دلیل شرایط منطقهای که در شهر زابل وجود دارد این اتفاق کمتر رخ دادهاست. زنان ترجیح میدهند با متولی کار، همسو شوند و همکاری به این شیوه را میپذیرند. در واقع از کارفرما بودن کمی گریزانند. زیرا مواردی هم داشتیم که ریسک را پذیرفته و وارد کار و فعالیت شده اند اما متاسفانه با شکست مواجه شدند. همین موارد برای زنان زابلی الگویی نادرست محسوب میشود.
وضعیت زنان خانهدار در زابل چگونه است و چقدر از این پتانسیل در کارهای داوطلبانه شهری بهره بردهاید؟
تعداد زنان توانمند در زابل بسیارند. به ویژه در بحث مشاغل خانگی جلساتی برگزار می کنیم که حضور زنان توانمند را میبینیم. همچنین در کمیسیونهای بانوان کارآفرین تعداد زنان توانمند بسیار است. اما متاسفانه آنان تمایلی به فعالیت در زمینه مهارتهایشان ندارند و ریسک را نمیپذیرند. بلکه منتظر فعالیت و پیش قدم شدن دیگر افراد هستند. طرحی که ما در فرمانداری پیگیر بودیم طرح لحاف دوزی زابلی بود. قرار بر این بود که طرح در نقطه محروم و حاشیه شهر اجرا شود اما متاسفانه با موفقیت چندانی انجام نشد. طرح به این شیوه انجام میشد که فردی به عنوان واسطه مواد خام اولیه را در اختیار زنان میگذاشت. آنان نیز با نخ و سوزن خود به تولید لحاف میپرداختند. بنده شاهد بودم که دستان این زنان شرایط بسیار نامناسبی داشت. با وجود زحمات مشقت بار تولیدات آنان را با قیمت 45 هزار تومان خریداری میکردند و به بازارهای خارج شهر میفروختند. حتی شاهد صادرات به پاکستان بودیم زیرا بازار خوبی داشت. اما در این میان بیشترین سود را متولیان بهدست میآوردند نه زنان تولید کننده. البته باید اظهار داشت که این زنان توانا به این میزان درآمد هم راضی بودند. زیرا در حال حاضر هیچ منبع درآمدی در اختیار ندارند و همین کار هم انجام نمیشود. چرم دوزی، خامه دوزی و سوزن دوزی سنتی و حتی فرش بافی از ویژگیها و مهارتهای این بانوان است. اما متاسفانه وضعیت اقتصادی منطقه بسیار نامطلوب است و به بازار فروش نیز دسترسی ندارند. یعنی به علت فقیر بودن و نداشتن توان مالی، نمیتوانند از مهارتهایشان برای کسب در آمد استفاده کنند.
در جایی نظیر زابل که افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی زیاد است زنان شهری چه نقشی در توانمند سازی این اقشار میتوانند داشته باشند؟ یک نقش برعهده دولت است و یک نقشهایی بر عهده شهرداری و مدیریت شهری. درواقع شهرداریها میتوانند بنیانگذار یکسری کارهای داوطلبانه باشند که برای مردم پویایی ایجاد کند.
زنانی در سطح خیلی عالی و با این پتانسیل را نمیتوان یافت. بیشتر اقشار در شهر زابل سطح متوسط و ضعیف دارند. ما نمیتوانیم بگوییم افرادی هستند که بتوانند در این زمینه کمک کنند. زیراخیلی کم و محدود هستند و چنین چیزی وجود ندارد. اگر از نزدیک زابل را دیدهباشید متوجه می شوید که محرومیت بیداد میکند. اگر پای درد و دل این مردم بنشینید اشکهایتان جاری میشود. متاسفانه شرایط زابل خیلی بد و باز هم خیلی بد است. متاسفانه شهرداری قوی نیست و این موضوع تبدیل به روزمرگی شدهاست. شهرداری در حدی است که فقط توانسته خود را از ورشکستگی نجات دهد. بنابراین نمیتواند طرحهای چنین سازمان یافتهای را اجرا کند. ما باید نگاهمان به این موضوع را عوض کنیم. یعنی از کمک های دولتی یا افرادی از مکانهای دیگر استفاده کنیم. در گذشته تعدادی سرمایهگذار را می شد دید اما به علت خشکسالی خیلی از این افراد رفتند. شاید به تعداد انگشتان دست در منطقه باقی مانده باشند. بنابراین هیچ حسابی نمیتوان روی مردم این شهر داشت. همچنین تبلیغات منفی در این منطقه زیاد بود. مرز بسته شد. ساخت و سازها متوقف شد. حتی کسانی که حدودا 30 میلیون تومان سرمایه داشتند به شهرهای اطراف رفتند. به همین دلیل درآمد شهرداری هم کم شده است. مردم نیز مشارکت چندانی ندارند. از طرفی شهر ما صنعتی نیست که بخواهیم روی آن حساب کنیم و به امید درآمد از این طریق باشیم. باید اشاره کنم کمتر خانواده ای را در شهر می بینید که بدون تحصیلات باشد. جمعیت خانوار در این منطقه زیاد است. با توجه به این که هر چه به شهرهای دیگر برویم جمعیت خانوار کم می شود اما در این منطقه همچنان خانواده ها پرجمعیت هستند. متوسط تعداد خانوار حدود 5 است که از تحصیلات بینصیب نبودند. تحصیلاتی در حد دکترا و فوق لیسانس اما بیکار. بنابراین باید برنامه های مناسبی تدوین شود که متاسفانه تا به حال انجام نشده. ما این موضوع را پیگیری میکنیم. مردم هم به نوبه خود مطالبه میکنند. بنده حداقل روزی 20 نفر ارباب رجوع جویای کار دارم که به واقع توانمند هستند. اما بازار کاری وجود ندارد هم برای آقایان و هم زنان. یه طور کل مردم با این شرایط زندگی خود را میگذرانند.
آیا برای حمایت از زنان توانمند این منطقه نمایشگاهها و محلهایی برای فروش محصولات آنان طراحی و برگزار نشدهاست؟
متاسفانه نمایشگاهی تا به حال نداشتیم. ما در امور بانوان از میراث فرهنگی درخواست کمک داشتیم. زنان نماینده و فعال ادارات را شناسایی کردیم و تیمی از زنان کارآفرین را تشکیل دادیم. هدف این بود که بتوانیم این روند را رواج بدهیم. همچنین محلی برای عرضه و فروش محصولات آنان وجو داشته باشد. اما متاسفانه بانوان برای تولیدات خود نیازمند مواد اولیه هستند. هر کدام از این بانوان در تهیه مواد خام اولیه با مشکل روبرو هستند. اگر حمایتها با وامهای کوچک و حتی از سوی فردی باشد به طوری که مطمئن باشند شکست نمیخورد حتما شرکت میکنند. زیرا به اندازه کافی در انجام کارها توانمند هستند. همه میدانند که کارهای دست ارزشمند هستند و در اکثر شهرها با قیمت بالایی به فروش میروند. اما زنان در این شهر به قدری قانع هستند که با قیمت بسیار پایینی میفروشند. کشاورزی در این منطقه به علت خشکسالی سود چندانی را حاصل ندارد. کشاورزان گلخانهها نیز اظهار دارند ک هزینه بیشتر از درآمد است. بنابراین کشاورزی نیز در شرایط مساعدی انجام نمیشود.
۴۷۴۷
نظر شما