به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علیرضا طاری بخش در بخشی از نشست خبری خود، درباره سئوالات مکرر کاربران خبرآنلاین پاسخ گفت که البته برخی از این سئوالات توسط خبرنگار ما و برخی نیز توسط سایر خبرنگاران مطرح شد.
در ادامه، پرسشها و پاسخهای طاری بخش معاون مالیات بر ارزش افزوده سازمان امور مالیاتی کشور درباره کامنتهایی که کاربران در سرویس مشکلات مردم اعلام کرده اند، منتشر شده است:
برخی از پیتزا فروشها، مالیات 9 درصد ارزش افزوده را صورت جدای از فاکتور و نقدی می گیرند. این قانونی است؟
از امسال رستورانها و سالنهای پذیرایی، سفره خانه های سنتی و تالارهای پذیرایی و تنها اغذیه فروشی های زنجیره ای فراخوان شده اند. اگر پیتزافروشی جزء اغذیه فروشیهای زنجیره ای نیست، فراخوان نشده و دریافت مالیات از مردم غیرقانونی است.
این مصداق گرانفروشی است و وقتی فردی مشمول مالیات بر ارزش افزوده نیست، در حقیقت نرخ را افزایش داده و این را می توان به تعزیرات حکومتی شکایت کند.
مردم می گویند برخی اصناف مانند آژانسها و رستورانها، مالیات را از مردم می گیرند ولی به سازمان مالیاتی پرداخت نمی کنند. اینها چقدر باید بگیرند؟ آیا همگی پرداخت می کنند؟
این سئوال دو بخش دارد، یکی رستورانها و یکی آژانسهای حمل و نقل. درباره اغذیه فروشی ها و رستورانها، تا سال 89 تالارهای پذیرایی و رستورانها فراخوان نشده بودند و از نیمه دوم 89 فراخوان شدند. در سال 94 رستورانها، چلوکبابی ها، سالنهای پذیرایی و رستورانهای سنتی را فراخوان کردیم. ممکن است مودی مالیاتی تخلف داشته باشد ولی بررسی های ما نشان می دهد اصناف سال 89 مالیات را به ما داده اند، گرچه ممکن است با واقعیت منطبق نباشد. از اول امسال نیز این اصناف را فراخوان کرده ایم.
درباره آژانسهای مسافرتی نیز باید گفت اینها تماما از مالیات معاف است و طرح موضوع برای آنها موضوعیت ندارد و اخذ مالیات از سوی آنها غیرقانونی است.
چقدر می شود مطمئن شد اصناف، مالیاتی را که گرفته اند، می پردازند؟
اولا اظهارنامه ابرازی آنها برای ما اعتبار دارد. بعد هم اگر احساس کنیم مودی مالیاتی ارزش افزوده ای را که داده با مالیات مستقیم همخوانی ندارد، هیات های ما این مالیات را تشخیص می دهند و پس از قطعی شدن، وصول می کنیم. اگر مودی واقعیت را اظهار نکند، در حسابرسی خود، این مسئله را بررسی می کنیم.
سرنوشت نهایی طلافروشی هایی که به قانون مالیات بر ارزش افزوده تمکین نکرده اند چه می شود؟
درباره بحث طلافروشیها، با توجه به فراخوان، اکثریت آنها ثبت نام کرده اند و با توجه به میانگین همه این طلافروشان، مالیات برای هر دوره، 900 هزار تومان است و شاید این با واقعیت منطبق نیست ولی همین که رو به افزایش است، قابل توجه است. درباره زمستان 93 این مبلغ بوده و اعتقاد داریم قانونی نیست.
در ماده 3 قانون مالیات بر ارزش افزوده، تعریف شده که ارزش افزوده، تفاوت قیمت خرید (استحصال) و فروش است، ولی می بینیم که اصناف، روی کل فاکتور مالیات می گیرند و شما هم این مالیات را از آنها دریافت می کنید و به این روند غیرقانونی صحه می گذارید، چرا از تفاوت بین قیمت خرید و فروش مالیات نمی گیرید و از همه فاکتور مردم، مالیات 9 درصد دریافت می شود؟
این تعریف برای حلقه های قبل از مصرف نهایی است. یعنی فردی که کالایی را وارد می کنند در گمرک، طبق قانون باید مالیات را پرداخت کند. اصل قیمت، هزینه های بیمه و حمل و نقل است. از نظر قانون، کل قانون ارزش افزوده تلقی می شود. فرض کنید همین فرد قرار است کالا را بفروشد. این وارد کننده اگر خوب دقت کنید، همان مالیاتی که در گمرک پرداخت کرده را کم می کند، بقیه را بر اساس قیمت فروش پرداخت می کند. مودی که وارد کننده بود، در مرحله فروش کالا، پرداختی قبلی مالیات خود را را کم می کند، اگر شما این را محاسبه کنید از مالیات متعلق فروش کم می شود، تفاوت قیمت خرید و فروش است که 9 درصد را دریافت می شود که معادل قانونی میزان پرداخت شده توسط مصرف کننده نهایی است. لذا لازم است خریدار بر اساس کل فاکتور مالیات را پرداخت کند. شما وقتی از مخابرات خدمات می گیرید باید طبق قانون، هزینه میزان مصرفی را پرداخت کنید و مالیات کل آن را نیز بدهید. در بحث حلقه های قبلی یعنی قبل از مصرف کننده نهایی مالیات بر ارزش افزوده، موضوعیت دارد.
به نظر می رسد 9 درصد بر کل فاکتور کالا نسبت به سایر مالیات هایی که کشورها می گیرند خیلی زیاد است. آنها مالیات را از تفاوت قیمت خرید و فروش می گیرند، نه از کل فاکتور. نظر شما چیست؟
حدود 150 کشور دنیا، ارزش افزوده را دریافت می کنند و میزان آن 15 و 20 درصد است و این بر سود است نه کل فاکتور. در ایران، در ابتدا مالیات بر ارزش افزوده 3 درصد بود و الان 9 درصد شده باز هم فکر می کنیم پایین تر از سایر کشورها هستیم. در همه جای دنیا، محاسبه نرخ همینطور است . بر اساس سود، مالیات بر ارزش افزوده حلقه های قبلی منهای حلقه آخر عینیت می یابد. فردی که تولید کننده، وارد کننده یا عمده فروش است، تفاوت خرید و فروش را محاسبه می کند، این را ضرب در نرخ کنید، این منهای قیمت خرید و فروش می شود. مکانیزم قیمت محاسبه در کل دنیا، شبیه ایران است که روش تفریقی غیر مستقیم است. نرخ 9 درصد یا 10 درصد که پیش بینی شده، منطقی و عادلانه است.
در کشورهای دیگر دنیا با تمام ظرفیت مالیات را وصول می کند. در ایران، مالیاتی واقعی به آن صورت وصول نمی شود. با ظرفیت واقعی فاصله داریم. چون مالیات واقعی بر اساس ظرفیت وصول نمی شود، نیاز به تعدیل نرخ های مالیاتی نیست. این اثر شدید دارد.
جاهایی که صندوق فروش ندارند از جمله طلافروشیها، میزان خرید و فروش مشخص نیست. محاسبه این اصناف را چه می کنید؟
من نگفتم تفاوت خرید و فروش را وصول می کنیم. این مکانیزم قانونی است. فرض کنید یک طلافروش 10 میلیون تومان فروش دارد، این را ضربدر 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده امروز می کنیم. بعد می گوییم چقدر در مرحله قبلی مالیات داده اید؟ این میزان را از 9 درصد او کم می کنیم. این را که چطور می توانید بگوییم واقعی است یا نه، یکی از شاخصها، فاکتورهای فروش است. اگر احساس کنیم مالیات ابراز شده درآمد واقعی بنگاه نیست، از سوابق گذشته استفاده می کنیم و تطبیق می کنیم و اگر هم قابل تطبیق نبود، طبق قاعده تخمین و علی الارس که در قانون فعلی وجود دارد، مالیات را محاسبه و دریافت می کنیم.
در بحث صندوقهای فروش، این منحصر به طلافروشیها نیست، 30 صنف را فراخوان کردیم و قرار بود صندوق فروش نصب کنند. به دلیل عدم ضمانت، استقبال خوبی نشده. موضوع بحث شفافیت در اقتصاد این است که ما باید اطلاعات کامل را از جمله گردش مالی، فروش، خرید، واردات، دریافت ارز و ... را نداشته باشیم، اتفاق شفافیت نخواهد افتاد. وقتی صندوق فروش کارایی دارد که ما اطلاعات را از همه جا جمع آوری کنیم.
چطور به فاکتورهای جعلی مالیات بر ارزش افزوده، سروسامان می دهید؟
بایدگردش مالی مودیان شفاف شود. معمولا مودیان با علم و آگاهی به کدفروشان، مراجعه می کنند. مودی برای اینکه اعتبار مالیاتی بیشتر دریافت کند، درصدی از فاکتور صوری را پرداخت می کند و الباقی را به صورت جعلی، وارد در اظهارنامه خود می کند. اصلا او کالایی نخریده و طبیعتا پولی پرداخت نکرده. او نباید انتظار کمک از ما داشته باشد و ماطبق قانون در صورتی که متوجه شویم با او برخورد می کنیم. سازمان مالیاتی مالیات را بر اساس قانون مطالبه می کند.
طبق تفسیر شما از ماده 3 قانون که گفته باید تفاوت بین قیمت خرید و فروش مبنای محاسبه مالیات باشد، همه فاکتور را شامل این مالیات می کنید. ولی چرا فقط صرافی ها را به صورت قانونی با یک تفاهم نامه، مبنای مالیاتشان را تفاوت بین خرید و فروش قرار داده اید؟
پول وسیله مبادله کالاست و کالا محسوب نمی شود. پول مشمول ارزش افزوده نیست. صرافی ها یک ارزی را می خرند و به متقاضی می فروشند. نوعا پول نباید مشمول مالیات شود. دلار یا ارز از این محاسبه خارج می کنیم و فقط کارمزد طرف را در این تعریف می آوریم. خدمات صرافی را مشمول مالیات می کنیم. نباید از کل ارز، مالیات بگیریم. ولی بخشی که صراف به عنوان درآمد، حق العمل کسب می کند مشمول مالیات می دانیم و دریافت می کنیم.
23231
نظر شما