گروه اقتصاد: دست فروش ها همواره درمدیریت شهری ایران به عنوان معضل شناخته شده اند، معضلی لاینحل که سر به هیچ سامان نداشته و همیشه مدیران شهرداری عوض شده اند ولی چهره دستفروشی در شهرهای بزرگ عوض نشده است.
هر روزه هم با تغییر چهره شهرها شاهد شاخه های تخصصی تری برای مسئله دستفروشی در شهرها هستیم.
در حال حاضر یکی از جدید ترین چهره های دستفروشی در تهران دستفروشی در مترو است که به رغم ممنوعیت ها و نظارت ها این چهره جدید در حال پیوستن به جمع دیگر چهره های معمول و چندگانه این معضل در کلان شهر تهران است تا با راه اندازی مترو به دیگر شهر های کشور هم سرایت کند در روزهای آخر سال هم هجوم دستفروش ها به حدی می رسد که تردد در برخی از خیابان های اصلی وپیاده روهای مرکز شهر غیر ممکن می شود، اینهمه دستفروش از کجا می آیند؟
اما دلیل رشد این معضل در کشور کجاست آیا بیکاری دلیل اصلی رشد روز افزون دستفروشی در کشور باید تلقی شود ویا کمبود درآمد، تورم، نبود نظام تامین اجتماعی همه گیر و... همه این دلایل می تواند منطقی باشد ولی آیا ریشه اصلی همین ها هستند؟
نظر سنجی که اخیرا توسط یک گروه دانشجویی در بازار دستفروشی شهر تهران انجام شده نشان می دهد تنها 44 درصد از افرادی که به دستفروشی می پردازند بیکار هستن و 56درصد جامعه آماری مورد سنجش دستفروشی شغل دومشان محسوب می شود.
در همین نظر سنجی آمده است 48 درصد از دستفروش ها به دلیل در آمد بالای کار دستفروشی به این کار مشغول شده اند و 42 درصد از دستفروشهایی که در این نظر سنجی شرکت داشته اند از محل این کار ماهیانه بین 300تا500 هزار تومان درآمد کسب می کنند.
براساس مصوبه دولت حداقل حقوق کارگران در سال 87 ماهیانه معادل 220هزار تومان است که اگر دیگر اضافات آن نیز محاسبه شود هر کارگر با اضافه کاری معقول بین 300 تا 320 هزار تومان آنهم به ازای متوسط روزانه 8.5 نیم ساعت کار در آمد دارد در حالی که دستفروشی کاری نیمه وقت محسوب می شود وهمانطور که در بالا ذکر شد 44 درصد از دستفروش ها در جمله افراد دو یا چند شغله قرار می گیرند.
یعنی می توان به این نتیجه رسید دستفروشی، شغلی است که از نظر درآمد زایی برای قشر کثیری از جامعه ما پر درآمد محسوب می شود وچون به تخصص خاص ویا تعهد به مجموعه یا صاحبکاری نیاز ندارد می تواند برای افراد بسیاری جذاب باشد.
به قول یکی از دستفروش ها کاری که در آن هم آقای خودتی وهم نوکر خودت. بنابراین در این نوع کار که همیشه به عنوان یکی از شاخه های مشاغل کاذب دسته بندی می شود صرفه اقتصادی مشهودی وجود دارد که باعث می شود هیچ شهرداری نتواند با نگاه معضل به آن نگاه کرده وسپس حلش کند.
یکی دیگر از نکات قابل توجه در این زمینه اظهار نظر هایی است که به نقل از مسئولین در رابطه با معضل دستفروشی به ان اشاره شده است و آنهم مدارا ونادیده گرفتن دستفروش ها در ایام خاص به خصوص در روزهای پایانی سال که در توجیه این عملکرد عنوان می شود با توجه به مشکلات ناشی از رشد بیکاری در کشور برخی مراجع ذی ربط در این روزها سعی می کنند با نادیده گرفتن برخی خلاف ها مانند سد معبر دستفروشها مانع کسب وکار آنها نشوند.
در نهایت می توان گفت دستفروشی بیشتر از آنکه معلول مشکلاتی مانند تورم در اقتصاد کشور باشد نشان دهنده مشکلی عمیق تر در ساختار اقتصادی یعنی بی توجهی به حفظ رابطه کارمفید ودرآمد در سیاستهای اقتصادی بوده است سیاست هایی که عامل اصلی تولید را سرمایه می دانند ونه نیروی انسانی.
در حال حاضر در جامعه ایران مشاغل بسیاری وجود دارد که در زیر مجموعه دلالی طبق بندی می شود وحتی نمی توانیم آنها را شاخه ای از تجارت بدانبم ولی شاغلان به این نوع کارها با درآمدهای میلیونی نیز خود را کم درآمد می دانند و در سوی دیگر واحدهای تولیدی وخدماتی را داریم که با سالها تجربه و داشتن سهم قابل توجه در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده زیر بار نرخ های بالای سود دبانکی و یا نرخ های آنچنانی مالیات وعوارض همواره دچار معضل کمبود نقدینگی هستند و نمی توانند دستمزدی بالای حداقل دستمزد به کارگران خود بدهند.
فضایی اینچنینی باعث رشد اقتصاد سایه و قطع رابطه بین درآمد وکار واقعی شده ونمود بسیار ساده آن در مقایسه درآمد دستفروش ویک کارگر ساده قابل مشاهده است یعنی کاری نیمه وقت که هیچ ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند درآمدی بیش از کاری تمام وقت با ایجاد ارزش افزوده دارد.
نظر شما