توافق هستهاي ميان ايران و ١+٥ و بهطور مشخص با ايالات متحده براساس بياعتمادي شكل گرفته است و نقطه قوت آن نيز همين است و از اين رو طرفين كوشيدهاند از طريق تدوين يك سند دقيق اجازه ندهند طرف مقابل رفتاري مغاير آن انجام دهد، در نتيجه وقتي دو سوي گفتوگو و توافق نتوانند از تعهدات يكديگر شانه خالي كنند، اين امر به منزله شكلگيري اعتماد است. دو طرف بايد با دو چشم خود به علاوه با چهار چشم كمكي، نظارهگر رفتار يكديگر باشند.
اين جمله رهبري نظام در پاسخ به نامه رياستجمهوري كه: «آنگاه در صورت تصويب، مراقبت از نقض عهدهاي محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود. به خوبي ميدانيد كه برخي از شش دولت طرف مقابل به هيچ رو قابل اعتماد نيستند» دقيقا مصداق اين بياعتمادي است، ضمن اينكه طرف اصلي و مقابل ايران يعني ايالات متحده نيز اين بياعتمادي را اعلام كرده است و به همين دليل است كه طرفين دقت لازم را براي اجراي كامل توافق به عمل خواهند آورد و كوشيدهاند تا براي آن نيز ضمانتهاي كافي اخذ كنند.
از اين رو بايد گفت پايداري اين توافق مبتني بر اعتماد ميان طرفين نيست كه اگر چنين بود، ميتوانست به سرعت از ميان برود، زيرا در روابط بينالملل اخلاق و اعتماد به مفهوم رايج و فردي، نسبت به قدرت نقش بسيار فرعي دارند. اين توافق مبتني بر بياعتمادي است و به همين دليل نيز كوشيدهاند ضمانتهاي اجرايي كافي و معتبر و دقيق براي آن فراهم كنند تا نيازي به سازوكار اعتماد نباشد. بحث اعتماد و استفاده از اين عنوان در جريان توافق اخير، عموما معطوف به مذاكرهكنندگان ايراني بود كه چند بار گفته شد مورد اعتماد هستند، در حالي كه در مذاكرات سياسي با طرف خارجي سخن گفتن از اعتماد در حد تعارف آن هم از نوع تعارف ايراني است.
17302
روزنامه اعتماد در سرمقاله خود نوشت:
کد خبر 437986
نظر شما