رییس بنیاد باران گفت: به جای اینکه به نظریه‌پردازی و خیال‌پردازی بپردازیم باید به این مسئله توجه کنیم که نیاز اول بشریت صلح است.

به گزارش ایسنا سید محمد خاتمی در مراسم اعطاء جایزه محیط زیستی تقی ابتکار گفت:« کلمه صلح از دل‌انگیزترین و احساس‌برانگیزترین کلماتی است که وجود دارد، اما متاسفانه در واقعیت تاریخ؛ کمتر نشانی از صلح می‌بینیم.»

 مهم ترین محور سخنان خاتمی عبارت است از:

  • هم در رابطه‌ای که میان حکومت‌ها و مردم برقرار است و هم در عرصه‌های جهانی و روابط بین‌الملل از صلح، کمتر نشان می بینیم و اگر آرامشی هم در جهان وجود دارد تحت سایه زور، سلاح و ارعاب است، درحالی که صلح مسلح، صلح نیست.
  • در کنار اصطلاح" قرارداد اجتماعی" که پایه و اساس جوامع مدرن قرار گرفت؛ اصطلاح دیگری به نام "وضع طبیعی"انسانها نیز مطرح شد.
  • در واقع قرارداد اجتماعی برای آن است که انسان از وضع طبیعی خود بیرون بیاید اما در رابطه با اینکه وضع طبیعی چیست میان فیلسوفان سیاسی اختلاف‌نظر وجود دارد. هابز فیلسوف بزرگ انگلیسی وضع طبیعی یعنی وضع فرضی قبل از اجتماع را به وضع ستیز و خشونت تعبیر می‌کند و معتقد است انسان گرگ انسان است، اما روسو معتقد است وضع طبیعی، وضع انسانی، محبت، نیکی و خوبی است ولی به دلیل اینکه انسان نمی‌تواند در وضع طبیعی در جامعه زندگی کند مجبور است که با قراردادن اجتماعی به صورت جمعی و سازمان یافته زندگی کند.
  • اگر انسان طبیعت ستیزه‌گر داشته باشد ما همواره باید منتظر درگیری و خشونت در جامعه باشیم به همین دلیل هابز حکومت را "لوتیان" یعنی "دیو مهیبی" می داند؛گرچه که موجودیت و مشروعیت خود را از قرارداد اجتماعی و رضایت مردم کسب می‌کند ولی مطلق العنان است تا بتواند گرگ انسان را مهار کند.
  • در این صورت صلح یک امر اجباری و تحمیلی می‌شود و به همین جهت همیشه در معرض شکنندگی است، اما اگر ما وضع طبیعی انسان یا وجدان آدمی را صلح‌جو بدانیم آن‌گاه استقرار صلح کار آسانی می‌شود و جنگ و ستیز امر خلاف طبیعت انسان و امری تحمیلی محسوب می‌شود.
  • این امر تحمیلی یعنی جنگ و ستیز در طول تاریخ همواره وجود داشته است اما بدتر و نگران‌کننده‌تر و تکان‌دهنده‌تر؛مطلبی است که تحت عنوان جنگ بین تمدن‌ها در سال‌های پایانی قرن 20 مطرح شده است، واقعیت این است که اگر دریافت درستی از تاریخ داشته باشیم به این نتیجه می‌رسیم که بین تمدن‌ها جنگ نبوده است.
  • جنگ‌ها همواره جنبه سیاسی و اقتصادی داشته و ناشی ازاستیلا‌طلبی، قدرت‌خواهی و خودخواهی انسان‌ها بوده است ولی حتی در حین وقوع جنگ‌ها، تمدن‌ها به صورت شگفت‌انگیزی به تبادل و تعامل با یکدیگر پرداخته اند مصداق آن نیز تاثیرات فرهنگی است که ایران از رم و یونان گرفته و برعکس آن تاثیراتی که رومیان از فرهنگ و تمدن ایرانی پذیرفته‌اند.
  • تاریخ نشان داده است که در زمان وقوع جنگ‌ها سیاستمداران با هم می‌جنگند و نمایندگان فرهنگ و تمدن با هم به تبادل نظر می‌پردازند.
  • وقتی جنگ‌های صلیبی بر دنیای اسلام تحمیل شد، تمدن اسلامی تاثیر فوق‌العاده‌ای بر کشورهای غربی گذاشت به ‌طوری‌که می‌توان گفت یکی از عوامل مهم پیدایش تمدن جدید، آشنایی غرب با دنیای شگفت‌انگیز تمدن اسلامی بوده است بنابراین می‌توان این‌گونه تعبیر کرد که در زیر لایه جنگ‌ها و خونریزی‌ها فرهنگ ها و تمدن‌ها با هم تعامل و یکدیگر را تقویت می‌کنند.
  • وقتی در طول تاریخ تمدنی زاده می‌شود می‌توان مطمئن بود این تمدن جدید با بهره‌گیری از تمدن‌های گذشته به وجود آمده است زیرا تمدن‌ها به‌طور مداوم درحال بده‌ بستان هستند.
  • به جای اینکه به نظریه‌پردازی و خیال‌پردازی بپردازیم باید به این مسئله توجه کنیم که نیاز مبرم و نیاز اول بشریت صلح است که متاسفانه درحال حاضر خیلی از آن دور شده‌ایم. این دوری از صلح هم در صحنه‌های ملی (که آشتی، محبت، رحمت و احترام به یکدیگر و پذیرش همزیستی و همکاری برای پیشبرد جامعه را می‌طلبد) مورد نیاز است و هم در عرصه‌های بین‌المللی که همواره سلطه‌طلبی، لشکرکشی، تحریم و فشار را شاهد بوده‌ایم.
  • بشر واقعا نیازمند به صلح است تا بتواند خود را از این ورطه ویرانگری که امروز به آن دچار شده است (و با پیشرفت شگفت‌انگیز تکنولوژی و علم این درگیری، ستیز و چالش بیشتر نیز شده است) نجات دهد.
  • خیرخواهان بشر باید به دنبال ترویج صلح باشند و خشونت‌گرایان را چه در عرصه‌های ملی و چه در عرصه‌های بین‌المللی به هر صورتی که می‌توانند مهار کنند زیرا بشر فقط در سایه صلح می‌تواند معنای زندگی را درک کند.
  • در بینش اسلامی و بخصوص بینش شیعی این مسئله مطرح شده که پایان تاریخ با استقرار صلح و عدالت درکل جامعه بشری تحقق پیدا می کند و ما مفتخریم که پیرو این مکتب هستیم و در این مسیر حرکت می‌کنیم.
  • صلح فقط، صلح میان انسان‌ها نیست بلکه صلح با طبیعت نیز مسئله مهمی است که امروز علاوه بر ستیز انسان‌ها با یکدیگر شاهد آن هستیم و ستیز انسان با طبیعت باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی شده است.
  • یک صلح‌طلب واقعی علاوه‌بر صلح میان انسان‌ها و ملت‌ها باید به فکر صلح انسان و طبیعت هم باشد. وقتی انسان محور و مدار عالم و آدم تصور می شود، این پندار شکل می گیرد که انسان همه کاره هستی است و تنها ابزار او عقل خودبنیادش است، آن‌وقت وضعیتی پیش می‌آید که مهمترین مسئله انسان در عرصه زندگی طبیعی مسئله محیط زیست و مهمترین مسئله در عرصه امور انسانی استعمار و استیلای قدرت‌های بزرگ می‌شود.
  • بشری که فقط به فکر استیلا، تصرف و استخدام همه‌چیز در مسیر خواست‌های خود است طبیعی است که زمانی‌که قدرت بیشتری پیدا می‌کند تصرف‌گری او نیز بیشتر می‌شود بنابراین صلح انسان با انسان مستلزم تغییر بنیادین بینش بشر امروز است.
  • بشری که گل سرسبد کائنات و موجودی است که خداوند وقتی او را خلق کرد به خودش آفرین گفت گویا فراموش کرده است که بنده خداست و همه طبیعت بر حق و عدل استوار شده است و روح قدسی برکل عالم حاکم است و همه انسان‌ها که دارای گوهر و جوهر انسانی هستند از ارزش برابر برخوردارند اگر انسان این آفریده خدا این موضوع را فراموش نکند رابطه انسان با انسان رابطه محبت و دوستی می‌شود.
  • چنین انسانی عاشق طبیعت است و گرچه از طبیعت برای بهبود زندگی خود بهره‌برداری می‌کند ولی به خودش حق نمی‌دهد که هیچ‌گونه تصرف بی‌حساب و کتابی در طبیعت انجام دهد.
  • جهان امروز متوجه شده است که تصرف‌های بی‌جا چه بر سر طبیعت آورده است و طبیعت نیز پاسخ استفاده ناروای انسان‌ها از محیط طبیعی را به انسان داده است و زندگی تلخی برای انسان‌ها ایجاد شده است.
  • امروز در همه عرصه‌های جهانی مسئله محیط زیست یکی از مهمترین مسائلی است که به آن پرداخته می‌شود و وضعیت کنونی محیط زیست نه تنها بالفعل برای انسان‌ها زیان‌بار است بلکه به مهمترین تهدید برای هستی انسان‌ها و موجودات زمین تبدیل شده است و آینده بسیارخطرناکی را نشان می دهد.
  • اگر نوع نگاه انسان تغییر کند آنگاه نوع تعامل انسان با طبیعت تغییر می‌کند و به جای درگیری با طبیعت و پیدایش مسائل زیست محیطی شاهد یک زندگی آرام خواهیم بود و دیگر محیط زندگی انسان‌ها محیطی تنگ و تاریک نیست.
  • دوری از خدا، فراموش‌کردن خود، از خودبیگانگی، از یاد بردن عظمت هستی، و خود را فاعل مایشاء دانستن و مبنای کار را هوی و هوس قرار دادن سبب شده است زندگی امروز بر انسان تنگ شود.
  • فراموشی خدا مسئله بسیار مصیبت‌باری است و مصیبت‌بارتر از آن این است که ما اهداف شیطانی و راه و رسم غیر انسانی خود را به نام خدا و به نام مقدسات بر مردم تحمیل کنیم.
  • اگر کل جهان را تجلی‌گاه حکمت مطلق، عقل مطلق، مهربانی مطلق و عدل مطلق یعنی خداوند بدانیم و هر چیزی را نشانی از آیتی از خدا در نظر بگیریم جور دیگری رفتار خواهیم کرد.
  •  پس از گذشت سال‌ها هنوز جای خالی استاد فرزانه یعنی استاد تقی ابتکار در جامعه و دل‌ها احساس می‌شود انسان بزرگواری که قهرمان صلح با طبیعت بود.
  • مرحوم استاد تقی ابتکار انسانی مومن، نوعدوست و دارای دغدغه‌هائی نسبت به محیط زیست و زندگی سالم انسان بود و اکنون فرزند برومندش خانم معصومه ابتکار که به حق عنوان قهرمان زمین را یافته است؛می‌تواند جانشین مناسبی برای ادامه راه پدر باشد.همچنانکه تاکنون نیز آثار و برکات زیادی داشته است.
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 47403

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی IR ۱۵:۵۲ - ۱۳۸۸/۱۲/۱۴
    0 0
    آیا گفتگوی تمدن ها نظریه پردازی ایشان نبود؟! صلح در سایه چیست؟! مگر نه اینکه احساس امنیت در سایه قدرت، منجر به بازدارندگی انسانهای وحشی میشود؟ مگر نه اینکه خداوند میفرماید، واعدوا لهم ... تا بازدارندگی کنید. وگرنه ترس راه چاره نیست ... دنیا را به دست به ضعیفان ظاهری اما شجاع خواهد رسید.
  • حسن کریمی IR ۱۶:۰۵ - ۱۳۸۸/۱۲/۱۴
    0 0
    خاین تر از خاتمی به نظام وجود ندارد
  • بدون نام IR ۱۷:۴۱ - ۱۳۸۸/۱۲/۱۴
    0 0
    shoma az khoja fahmidi Khatami khaene??
  • god of war IR ۱۵:۵۴ - ۱۳۸۸/۱۲/۲۰
    0 0
    من در جواب علی آقا باید بگم اگر امنیت در سایه قدرت بود آمریکا که قدرت مندترین کشور دنیا هست اون واقعه 11 سبتامبر روخ داد شما زمانی احساس امنیت میکنید که روابط خوبی بر پایه انصاف و عدالت واقعی با مردم خود و دیگر کشورها داشته باشید