۰ نفر
۲ آذر ۱۳۹۴ - ۰۵:۲۶

در ایام سوگواری اربعین شهادت سومین امام معصوم، حضرت حسین ابن علی (ع) بسر می‌بریم.

علی اکبر اولیاء*: مراسم عزاداری اهل بیت (ع) که طی قرن‌های گذشته در فرهنگ ما نهادینه شده، یک ظرفیت و سرمایه بزرگ اجتماعی است.
این سرمایه باید همواره به صورت یک کانون و چشمه جوشان شعور، شور و آگاهی به کار گرفته شود.
در واقع ما از حرکت و نهضت امام حسین (ع) باید «دین» را درست بفهمیم و در این صورت است که «حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات» خواهد بود و چه مصیبت است اگر ما بدون این شناخت بر آن مصیبت‌ها گریه کنیم، مثلا در این حد که این گریه‌ها موجب آمرزش گناهان شود و بد‌تر آنکه تصور کنیم با این «چاشنی» در برابر گناهانی که در گذشته، حال و یا آینده کرده یا می‌کنیم، مصونیت خواهیم داشت.
ذکر مصیبت، بمنزله قربانی کردن فضیلت هاست.

هرچند در ظرفیت مراسم عزاداری قاعدتا می‌بایست به همه ابعاد این فاجعه بزرگ پرداخته شود، لیکن نگارنده بر این باور است که تحلیل «سیاسی» نهضت حسینی، ضرورت و اهمیت بیشتری دارد و این معمای پیچیده‌ای است که پس از بعثت پیامبر اکرم (ص) و رخت بر بستن جاهلیت از شبه جزیره عربستان، عراق و شام چگونه در دوره‌ای بسیار کوتاه، اصلیترین و نزدیک‌ترین چهره‌ها به پیامبر و چه می‌گویم؟، اشخاصی که پیامبر آن‌ها را «جان خود» خوانده بود یکی پس از دیگری به تیغ جفا سپرده شدند.

آن فاطمه (س)، آن علی (ع)، آن حسن (ع) و در آخر حسین (ع) با همه یارانش به راحتی از دم تیغ مشتی رجاله دنیاطلب گذشتند.
راستی چگونه حسین، نواده پیامبر و فرزند علی (ع) با آن همه شهرت به حقانیت، کارش به آن حد از تنهایی می‌رسد و چه می‌شود کسی که آنقدر مورد محبت رسول خدا بود، در محاصره لشکر عمر سعد قرار می‌گیرد و به دست «شمر»، یکی از سرداران جنگهای زمان امام علی آنچنان مظلومانه کشته می‌شود.

مسئله، مسئله‌ای ساده و کوچکی نیست و دریغ که مردم (ما) فقط بر زخم‌ها و رنج‌های جسمی امام حسین، یاران و خانواده‌اش گریه کنند. در واقع شاید بهتر باشد اگر گریه می‌کنیم به بی‌وفایی و انحراف مسلمانانی گریه کنیم که اسیر و مبهوت دیپلماسی معاویه، عمروعاص، یزید و ابن زیاد شدند و کردند آنچه کردند و شد آنچه شد...!

دیپلماسی اموی با انواع ترفند‌ها از جمله بکارگیری مذهب و فتوای «یاغی و مهدور الدم» بودن امام حسین، این فتنه را پیش برد و راستی چگونه به این آسانی حسین بدست مردمانی که حکومت پدرش را درک کرده بودند و شاهد این فضیلت‌ها بودند اینگونه با قساوت و سبعیت کشته شد و پیکر پاکش لگد مال سم اسب‌ها شد...؟
راستی چرا و چگونه؟

این معما، معمای بزرگی است و باید همواره از سوی علمای راستین دین مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و به مردم بازگو شود.
اگر ذکر مصیبت اینگونه باشد قبل از چشم‌ها دل‌ها گریه می‌کند و این گریه دل، سازنده و حیات بخش است و ما چقدر به این «گریه دل» نیاز داریم تا دین را بدرستی بفهمیم و گرفتار توطئه‌ها، دسیسه‌ها و تبلیغات دیپلماسی اموی نشویم.

و چه بدهستند جماعتی که نام حسین (ع) را می‌برند و برای حسین سینه می‌زنند ولی مرام یزیدی دارند و چه پلید و نفرت انگیزند آنهایی که نهضت حسینی را در چارچوب توجیه «منافع خود» تفسیر می‌کنند.

«ذکر مصیبت» ال الله باید پاک کننده پلیدی‌ها و پلشتی‌های جامعه باشد و نه تنها گره گشای مشکل کشور اسلامی، بلکه باید پیام آور آزادی برای همه مظلومان و آزادگان جهان باشد، و افسوس اگر این پیام درست و آنگونه که باید و شاید منعکس نگردد.

*نماینده مردم یزد در مجلس هشتم

کد خبر 481400

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =