۲. البته این ضرب المثل نیست. مصرع دوم این رباعیِ بابا طاهر است که:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
۳. به هر حال؛ در میان تفاسیر و تعابیر مختلفی که در خصوص این ضرب المثل بیان می شد، یکی از کارشناسان از چشم و هم چشمی و اینکه تا هر چیزی را دیدیم، بخریم، خیلی گله کرد و گفت «مثلا بعضی ها تردمیل می گذارند گوشه خانه تا دنبه شان را آب کنند» یک کارشناس دینی؛ آنهم در رادیو معارف!
۴. واقعا چرا با این ادبیات با مردم سخن می گوییم؟ و اصلا؛ آیا بیان بهترین فضایل اخلاقی و رفتاری، با این شیوه و لحن، در تربیت عمومی و سبک زندگی اجتماعی موثر است؟!
۵. رسانه ملی باید آیینه اخلاق، ادب و انصاف باشد، تا فرهنگ ساز باشد. اگر چنین نبوده و مدیران سطوح مختلف به جای تحول کیفی و محتوایی، مشغول اهداف کمی و آماری، تعدد شبکه ها و یا خدای نا کرده رویکردهای تقابلی و سیاسی شوند؛ استانداردهای کارشناسی فرو می افتد و مشتری رسانه های بیگانه و معاند هر روز بیشتر می شود.
۶. سرمایه صدا و سیما بودجه دولتی و درامد آگهی بازرگانی نیست؛ بلکه اعتماد عمومی است. و اگر مردم به اشخاص و دستگاههای ملی اعتماد کنند؛ این سرمایه با پول، نقد، تخریب یا حتی جنگ روانی و ... از بین نخواهد رفت.
اعتماد عمومی بزرگترین سرمایه است؛ نگران آن باشیم.
نظر شما