کتایون کیخسروی: در جشنوارهای که چندین فیلم خوب بنا به دلایل مختلف از جمله سلیقه هیات انتخاب و البته نقص نسخه ارائه شده و مسائلی از این دست حذف شدند و برخی فیلمهای دیگر فقط به خاطر مصلحت اندیشی و راضی کردن همه جناحها و سیاسی بازی شانس حضور در بخشهای مختلف را پیدا کردند البته میشد منتظر حاشیههای بزرگتری هم بود.
جدا از آنچه در جریان جشنواره به لحاظ فرم اجرا و نحوه برگزاری بخشها، مراسم مختلف و نحوه به نمایش در آمدن فیلمها رخ داد و حاشیههای مختلفی را ایجاد کرد، بعد از اعلام فهرست کاندیداهای بهترینها و البته پس از مراسم اختتامیه حاشیههای بزرگتری سراغ برگزار کنندگان جشنواره آمد.
حذف کردن بهترین راه بود؟
قبل از قیل و قال «بادیگارد» و اتفاقاتش مساله بیاهمیتی و کنار زدن فیلم «سیانور» موضوعی بود که با انتقادهای تندی همراه شد. فیلم بهروز شعیبی در آخرین روز اکران کاخ جشنواره به نمایش در آمد در حالی که قبل از آن فهرست کاندیداها اعلام شده و هیچ نامی از این فیلم و عواملش در ۲۵ کاندیدای بخشهای مختلف نبود. در حالی که در مقایسه این فیلم با «امکان مینا»ی کمال تبریزی که در ۱۰ بخش کاندیدا شده بود قطعا «سیانور» فیلم بهتری به نظر میرسید و نگاه منتقدان را تا حدودی نسبت به خود جلب کرد اما نگاه عجیب هیات داوران باعث شد از این فیلم هیچ کاندیدایی معرفی نشود.
این بیتفاوتی در حالی که بسیاری بر این باور بودند فیلم شعیبی حداقل در بخش طراحی صحنه میتوانست کاندیدا باشد و سیمرغ بگیرد پرسشهای بسیاری را مطرح میکرد اما جدا از رسانهها انتقاداتی از سوی عوامل فیلم هم به دنبال داشت تا جایی که شعیبی هم لب به انتقاد گشود. شعیبی در برنامه هفت سعی داشت خودش را آرام نشان دهد و با این بیمهری منطقی برخورد کند اما بالاخره کاسه صبرش لبریز شد و به مسوولان جشنواره تاخت تا مشخص شود دل پری از آنها دارد.
کارگردان جوان «سیانور» چند روز بعد از جشنواره هم حرفهای جالبی مطرح کرد. انتقاداتی که به داستان فیلمش و شخصیتهای «سیانور» که در گروهک مجاهدین بودند ارتباط داشت: «آن کسانی که اسلحه دستشان بود فکر نکردند به چه کسی نباید شلیک کنند. برای آنها حذف کردن بهترین راه بود.»
همه علیه سلیقه محوری داوران
داستان انتخاب نهایی برندگان جشنواره خیلی زود تبدیل به داستان مهم رسانههای سینمایی شد که مدام اعتراضها و موضع گیری چهرهها علیه دیگران و جریانهای مخالف را بازتاب میدادند. کم کم انتقادها آنقد پررنگ شد که کار به تخریب شخصیت کشید تا جایی که برای دقایقی این تصویر جلوی چشم مخاطب سینما میآمد که مناقشات اهالی سینما چقدر به آنچه در فوتبال میگذرد نزدیک شده!
موضوع از یک کلمه پنج حرفی به نام سلیقه شروع شد. داوران جشنوره با گفتن این جمله که سلیقه باعث این نوع انتخاب شده از آرای خودشان دفاع کردند و به این موضوع تاکید داشتند که نمیشود همه را راضی نگه داشت و بالاخره در بین این همه فیلم خوب، بازیهای خوب، کارگردانیهای قابل قبول، طراحی صحنه، فیلمبرداری و... عدهای کنار میروند و عدهای دیگر جایزه میگیرند.
این سلیقه و احترام به آن اما توجیه مناسبی از سوی معترضان نبود. پژمان لشکری بود مجری طرح «بادیگارد» به این انتقاد داشت که چرا جشنواره فیلم فجر نباید مثل جشنوارههای خارجی خط مشی مشخص و ثابت داشته باشد و همراه با تغییر اعضای هیات داوران در هر دوره، سلایق متفاوت افراد باعث ایجاد ناهمگونی در سیاستهای کلی جشنواره شود و خط مشی مشخصی وجود نداشته باشد؟
جمال شورجه فیلمسازی که خودش هم سابقه داوری در جشنواره را داشته هم به این موضوع سلیقه محور بودن جشنواره منتقد بود و میگفت فیلمها باید از دو منظر ساختار و محتوا بررسی شود. وی به بیمهریهایی که در حق «بادیگارد» شده اشاره میکرد و از تلخ بودن «نفس» نرگس آبیار که با سرمایه گذاری بنیاد مستضعفان و نور تابان ساخته شده معترض بود.
یکی دیگر از مخالفان سلیقه محوری جشنواره چیها فرهاد اصلانی بود که برخی میگفتند خودش قربانی همین سلیقه بازیها شده. اصلانی گفته ایستادن در پشت کلمه ریاکارانه «سلیقه» اصلا کار درستی نیست و خروجی این داوری خروجی دولت اعتدال نبوده است. از نظر این بازیگر خوشنام داوریهای این دوره نه مردم را راضی کرد، نه منتقدان را. به گفته اصلانی خروجی این جشنواره بعضی تصمیمگیریها، عداوتها و کینهورزیهایی با خودش میآورد که به ضرر دولت و سینما خواهد شد. پیش بینی اصلانی البته که درست بود و آنچه امروز در رسانهها میبینیم ناشی از همین اشتباهات در مصلحت اندشییها سلیقه محوریهای غلط بوده است.
افشاگری، تخریب و جنجال
در روزهای اخیر افشاگریها و تخریبها چهره سینمای ایران را مخدوش کرده و به نظر میرسد این فضا و تولیدات تلخ و سیاهش همچنان ادامه خواهد داشت. کافی است سری بزنید به سایتها وروزنامههای سینمایی تا ببنید عوامل و اهال سینما چطور به جان هم افتادهاند و با پیش کشیدن اشتباهات تاریخی و بولد کردن حفرههای سوابق کاریشان تیشه به ریشه هم میزنند.
فقط یک جمله از بهروز افخمی در خصوص اینکه اهدای جایزه بهترین بازیگر مرد به پرویز پرستویی در راستای مصلحت اندیشیهای داوران بوده کافی بود تا بازیگر سیمرغ برده طی جوابیهای تند و تیز کارگردان سینمای ایران و مسوول و مجری برنامه هفت را به رگبار ببندد.
جدا از این عوامل «بادیگارد» هر روز محکمتر از دیروز علیه سازمان سینمایی و مسوولانش جبهه میگیرند تا جایی که تصور میکنی به زودی جنگی بین آنها در خواهد گرفت.
داستان بادیگاردیها و مواضعشان علیه مسوولان سینما را خیلیها میدانند اما وسط این قیل و قالها ابهامات زیادی طرح شده که سینمای ایران را زیر سوال میبرد. اینکه مجری طرح «بادیگارد» گفته دبیر سال قبل و امسال جشنواره ساعاتی قبل از اختتامیه پیشنهاد اهدای سیمرغ زرین نگاه ملی را به فیلمهای «چ» و بادیگارد بدهند و حاتمی کیا قبول نکرده به اندازه برنده نشدن «بادیگارد» در بخشهای اصلی عجیب و غریب است و حتی انتخاب برنده این بخش با رای مردم را زیر سوال میبرد.
جدا از اینها ابهاماتی که رسانههای مطلع از نحوه انتخاب برندهها مطرح کردهاند هم به قوت خود باقی است. هر چند داوران و مسوولان جشنواره اصرار دارند که هیچ توصیه و سفارشی در کار نبوده - و این را یک مزیت نسبت به ادوار قبلی جشنواره در راستای پاک برگزار شدن فستیوال امسال میدانند - اما یکی پیدا نشده که بگوید چرا تا شب قبل از اعلام اسامی کاندیداها، داوران برای انتخاب «بادیگارد» در بخش بهترین فیلم و کارگردانی به توافق رسیده بودند اما روز بعد در این دو بخش هیچ نامی از فیلم حاتمی کیا دیده نمیشود و در ۸ بخش دیگر کاندیدایش میکنند؟
از طرفی اینکه چطور بهترین فیلم جشنواره در بخشهای اصلی دیگر برنده نمیشود و سوالاتی از این دست طی روزهای اخیر آنقدر پاسخ داده نشد تا با برقرار ماندن فضای وهم آلود یکی، دیگری را به عبدالله ابن زبیر تشبیه کند و همه به جان هم بیافتند که چرا حق ما را ندادید و سلیقه و مصلحت همه چیز را بهم ریخت؟
این فضای کلی سینمای ایران دو هفته بعد از مهمترین رویداد آن است. درست در روزهایی که بعد از تحویل سال نوی سینما همه باید از اکران موفق سال آینده، آشتی دادن مخاطبان سینما با سالنهای خالی و رونق دادن به سینما حرف بزنند و به نکتههای مثبت و اتفاقات خوب جشنواره بپردازند این دعواها و جنجالها کام سینما را تلخ کرده، آنقدر تلخ که شاید تا مزمزه کردن شیرینیهای اکران نوروز منجر به جدلهای تازهای شود و چرخ سینما کندتر بچرخد.
۵۸245
نظر شما