علاقه به موسیقی از کجا آغاز شد؟
در اوایل دوره دبیرستان نوازندگی را با ویولن شروع کردم. پس از دوران دبیرستان به تهران آمدم. در این شهر کلاسهای آزاد هنرستان موسیقی ملی را تجربه کردم و شاگرد استاد «رحمت الله بدیعی» شدم. پس از دوران دبیرستان به دانشگاه هنرهای زیبا تهران ورود پیدا کردم و موفق به فارغ التحصیلی از این دانشگاه شدم. در دانشکده هنرهای زیبا بود که دریچه جدیدی به رویم باز شد و چون نوازندگی ویولن را هم میدانستم و با سازهایزهی آشنایی داشتم، نواختن ساز خوشصدایی چون کمانچه ایرانی را شروع کردم.
کمانچه را نزد چه استادی فرا گرفتید؟
این ساز را نزد استاد علی اصغر بهاری فراگرفتم.
شاگردی نزد اساتید بزرگی چون بدیعی و بهاری چه تاثیری در نوع یادگیری شما داشت؟
قطعا شاگردی کردن چنین استادان بزرگواری آرزوی هر موسیقیدانی است. آنها با عمق جانشان تمام آموختههایشان را در اختیارم قرار میدادند. شاید اگر حضور آنها نبود من به این جایگاه نمیرسیدم.
استاد خوب تا چه حد میتواند موجب پیشرفت شود؟
کسی که وارد عرصه موسیقی میشود مانند کودک نوپایی است که نمیتواند روی پاهایش بایستد و نیاز دارد تا کسی کمکش کند. نقش استاد نیز در ابتدای راه بسیار مهم است. یک هنرجوی موسیقی باید انگیزه بالایی برای ماندن در این راه داشته باشد. چون اوایل کار با سختیهایی زیادی روبه رو خواهد شد. ساز در ابتدا مانند اسب سرکشی است که به همین آسانیها رام نمیشود و باید صبر زیادی داشت تا به نتیجه رسید.
پس با این اوصاف باید سالهای سال نواخت تا به حد اعلا رسید؟
بله، همین طور است. نوازندگی کار یک سال و دو سال نیست. باید سالهای سال زمان صرف کنید تا بتوانید به اصطلاح روی ساز سوار شوید. خود من گاهی تا 9 ساعت در روز تمرین میکردم.
شما یکی از ردیفدانان مطرح کشور هستید. ردیف دستگاهی را چگونه آموختید؟
خب وقتی دانشم از موسیقی بالاتر رفت به موسیقی ردیفی رو آوردم و موسیقی ردیف دستگاهی را در محضر داریوش صفوت و نورعلی برومند آموختم.
هنرمندان موسیقی روی ساز خود تعصب خاصی دارند و آن را بسیار دوست میدارند. علت آن چیست؟
(باخنده) چون سالهای سال با آن زندگی کرده اند و رفیق گرمابه و گلستانشان شده است. در خلوت ها، تنهایی ها، غمها و شادیها حال خود را با خوب کرده اند و به خود طرب داده اند. پس خیلی دور از انتظار نیست که علاقه وافری به آن داشته باشند.
اگر بخواهید وصفی از ساز خود بگویید آن چیست؟
کمانچه سازی است با اصالت که صدایی دلنشین و اثرگذار دارد. نوای کمانچه هر شنونده ای را سر ذوق میآورد. نوازنده حرف دلش را از عمق وجود با نواختن این ساز برای شنونده بازگو میکند. اگر شنونده باهوشی باشید به راحتی میتوانید حال نوازنده را از صدای سازش متوجه شوید.
چگونه است که برخی آهنگهایی که نواخته میشود بر عمق جان مینشیند؟
احساس مهم ترین شرط نوازندگی است. یک نوازنده باید حال خوبی داشته باشد و با تمام وجود و از عمق جانش بنوازد تا بتواند دلها را تسخیر کند. مهم نیست که آهنگی که نواخته میشود چقدر در چارچوبهای موسیقیایی میگنجد. مهم حس و حال نوازنده در هنگام نواختن است. ممکن است یک قطعه را هر نوازنده ای به شیوه خود بنوازد و به دل بنشیند.
چه آسیبهایی را در دنیای موسیقی امروز ایران متصور هستید؟
امروزه بیشتر مردم به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی اغلب فکر تأمین ملزومات زندگی مادی خود هستند و این مشقت باعث میشود تفکر فرهنگی و هنری تحت سیطره قرار بگیرد. از این منظر هنر در معرض آسیب است. اما منظر بعدی خود موسیقی و آسیبپذیری آن است. سیاستها و نقشههای راهی که از سوی برخی در این زمینه وجود دارد درست نیست و نیازمند اصلاح است.
این موضوع از نظر شما چقدر میتواند موسیقی را متزلزل کند؟
من شخصا نگرانی از این موضوع ندارم زیرا اهالی موسیقی که دارای ضمیری پاک هستند و با نیت پاک قدم به این عرصه گذاشتهاند به خوبی میدانند هنر درست صیقل خورده است و زمان مشخص میکند چه کسانی در این میدان جای ماندن دارند. مردم هم به خوبی هنرمندان با ارزش را میشناسند. افرادی که با غرضورزی و فکر ناپاک مثل قدرت ، شهرت، ثروت قدم به جهان موسیقی گذاشتهاند چند صباحی ممکن است فضای پراصالت موسیقی ایرانی را غبارآلود کنند اما بقایشان دائمی نخواهد بود. در این زمینه نقش آموزشدهندگان بسیار مهم است. معلمان باید موسیقی اصیل را با شناخت جایگاه خود و پی بردن به اصالت واقعی موسیقی ایرانی آن را تحویل بگیرند و همانگونه به شاگردان خود ارائه دهند.
شما تجربه داوری در جشنواره موسیقی زنجان را دارید. این عرصه چه کمکی به هنرمندان موسیقی زنجان میکند؟
زنجان مملو از نوجوانان و جوانان بسیار مستعد است. برایم بسیار جالب بود که در جشنواره آوای امید از گروه سنی 5 و 6 سال تا 40 سال با هم رقابت میکردند. آینده موسیقی را در این شهر بسیار روشن میبینم، به شرطی که در ادامه مسیر نیز این هنرجویان از اساتید والاتری بهره ببرند تا روزی موسیقیدانان بزرگی شوند.
به نظر شما زنجانیها در نوازندگی چه سازی قابلیتهای بالاتری دارند؟
در زنجان سنتور نوازان بسیار قابلی وجود دارد. در جشنواره زنجان نزدیک 10 نی نواز شرکت کرده بودند که در سطح قابل قبولی مینواختند. در این نوع ساز هم زنجان جایگاه خوبی دارد.
برخی معتقدند باورهای عمومی مردم فرهنگ موسیقی را قبول ندارند. به نظرتان گرایش به موسیقی در زنجان چگونه است؟
این باور غلطی است. در زنجان علاقهمندان به عرصه موسیقی کم نیستند و خانوادههایی که کودکانشان را برای یادگرفتن موسیقی ترغیب میکنند. پیشرفت علم ثابت کرده است که موسیقی تا میزان بسیار بالایی سیستم عصبی نوازندگان را ارتقا میدهد و موجب افزایش هوش میشود. انسان با فراگیری موسیقی درک بهتری از پیرامون خود مییابد. شنیدن و نواختن موسیقی به نظام فکری افراد نظم میدهد و هزاران مزیت دارد. با توجه به اینکه لازمه پیشرفت در دنیای موسیقی امروزی آسایش فکری و مالی است با این حال متوجه شدم هر خانوادهای در زنجان وظیفه خود میداند که برای فرزند خود هزینه کند. همچنین از نظر هنر موسیقیایی فرزند خود را حمایت و پشتیبانی کند که نمایانگر این است چقدر موسیقی در فرهنگ زنجانیها جایگاه ویژهای دارد.
مسئولان دولتی و آموزشگاههای چه نقشی در این زمینه دارند؟
متولیان دولتی باید با بسترسازی زمینه رشد نوازندگان نوپا را فراهم کنند. نقش استادان موسیقی نیز در این زمینه بسیار مهم است. برپایی جشنوارههای موسیقی و حمایت از گروههای موسیقی نیز در جای خود تاثیرگذار است.
حرف آخر...
هنرجویان جوان سرمایههای بزرگی برای استان هستند و معلمان موسیقی باید این سرمایه ها را در جهت درست هدایت کنند تا با تعلیم و تربیت مناسب موسیقی را صحیح آموزش ببینند.
نظر شما