به گزارش خبرآنلاین، چاپ چهارم «داستان گلدکوئیست» از مجموعه کتابهای نیمه پنهان به نمایشگاه کتاب تهران میرسد. این کتاب یکی از نخستین آثاری است که در قالب لحظه پردازی و خاطره نویسی، شامل اسناد و تصاویری از هویت پنهان و آشکار شبکه گلدکوئیست منتشر شده است.
نویسنده در این کتاب چگونگی فعالیت باندهای کلاهبرداری گلدکوئیست را در ایران روایت می کند و با نقل خاطراتی از شیوههای فریب خوش باوران و دلباختگان به سرمایه اندونزی یک شبه به محافل نهان و آشکار شبکه گلدکوئیست در شهرهای گوناگون ایران میرود. این کتاب وقایع گوناگونی مانند برخوردهای قضایی با کارگزاران شبکه اختاپوسی «گلدکوئیست» را نیز تحلیل کرده است.
شاید یکی از جذابترین بخشهای این کتاب از مجموعه «نیمه پنهان» آنجایی باشد که نویسنده جزییات روشهای کلاهبردای اعضای گلدکوئیست را از مردم شرح میدهد و برای نمونه به موارد مستندی مانند دفاتر دروغین نمایندگی، وعدههای پوچ ازدواج، طلاق یک زن و شوهر و.... میپردازد.
داستان گلدکوئیست همچنین به معرفی کارگزاران اقتصادی و اجرایی این شرکت اختاپوسی در جهان میپردازد و سرنوشت آنان را برای مخاطبان خود آشکار میکند. این کتاب که پیش از نتشار در صفحه پاورقی روزنامه کیهان منتشر شده در 164 صفحه و با قیمت 1400 تومان توسط انتشارات کیهان روانه بازار کتاب شده است.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
در بسیاری ازجلسات لیدرشیپ، شنیده بو دم که گرداننده جلسه خطاب به لیدرهای زیردستش فریاد می زد و می گفت: دست از این رفتارها بردار ید! آقای لیدرکه به هزار تا مرد و پسر حاضر در مجموعه ات برای یک پرزنت و فالوآپ وقت نمی دی و می گی سرت شلوغه، فکر می کنی مردم مثل خودت... هستن که نفهمن در این شلوغ بازارکار، چطور به خانمی که مطلقه است یا به اون دختره کاکلی، هفت هشت جلسه وقت توی یک هفته میدی؟! به خاطر دارم که اخبار زیادی درباره رابطه نامشروع در بین گلدکوئیستی ها به گوشمان می رسید، روابطی که گاهی اوقات به قتل هم کشیده می شد. مثلأ موردی که در اصفهان به وجود آمد. در آن قضیه یک مردکه زنش درگلدکوئیست فعالیت می کرد بعد از مدتی متوجه رابطه همسرش با یکی از مردان مجموعه شد.
یکی از بچه های مجمو عه موضوع را این طو ر برایم تعریف کرد: شوهر این زن اول باورش نمی شده اما وقتی به شک افتاد که پرینت تلفن خونه اش رو از مخابرات گرفت و متوجه ارتباط زیاد تلفنی زنش با طرف مقابل شد. بعد هم از همسرش خواست تا در برابر مرد مذکور به سؤالاتی جواب بده و به اصطلاح اونها رو روبروکرد که خیلی از مسائل رو شد. خلاصه اونجا هم اولش درگیری لفظی پیش اومد و بعد هم شوهره زد و طرف روکشت!
آرمین که در مجموعه من بود، یک بار تعریف می کردکه دختری از اهالی نیاوران تهران چگونه در خودروی خودش به قتل رسیده است؛ خودرویی که از راه درآمد گلدکوئست خریده بود به تابوت او تبدیل شد و معمای قتل هم کشف نشد.
نظر شما