کلینتون در سفری که به چین داشت به مقامات این کشور گفت:ما در یک قایق نشسته ایم.

گرچه ایالات متحده امریکا همچنان در جایگاه نخست قدرت های برتر جهانی قرار دارد ، اما رشد اقتصادی چین طی سالهای اخیر نشان داده است که این کشور بیش از کشور های عضو اتحادیه اروپا و روسیه توان رقابت با آمریکا را دارد . از اینرو ست که بسیاری از کارشناسان امور بین الملل پیش بینی  کرده اند که متعاقب افزایش قدرت چین کمکش این دو کشور نیز افزایش یابد در همین راستا حتی برخی کارشناسان رویارویی نظامی این دو کشور در آینده را نیز چندان دور از ذهن ندانسته اند. وقتی روابط دو کشور چنین شکلی به خود می گیرد ، کوچکترین چالش و تنش بین آنها حساس و مهم می نماید . خبر آنلاین به بهانه مناقشه دریایی اخیر بین چین و آمریکا در گفتگو با محسن شریعتی نیا ، کارشناس امور چین و پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ،استراتژی دولت جدید آمریکا در قبال چین را مورد واکاوی قرار داده است.

همانطور که مستحضر هستید چندی پیش( 24 اسفند ماه )  حضور کشتی جاسوسی امریکا در آبهای چین، واکنش این کشور را به همراه داشت و صدور دستور  اوباما جهت اعزام چند رزم ناو امریکایی به آبهای چین مختصر تنشی را در روابط  این دو ابرقدرت پدید آورد . ارزیابی شما از این ماجرا چیست ؟
معمولا چنین اتفاقاتی در روابط دو کشور طبیعی بوده و منحصر به فرد نیست و با چنین پیش آمدهایی سیر روابط دو کشور دچار تحول جدی نمی شود. قبلا هم در نیروی دریایی دو کشور از این قبیل حوادث پیش آمده بود. به همین دلیل این حادثه تاثیر چندانی بر روابط امنیتی و یا کلیات روابط دو کشور نخواهد گذاشت.

ظاهرا امریکایی ها فعالیت های جاسوسی زیادی در چین دارند، قبلا هم هواپیماهای جاسوسی امریکا در آسمان چین دیده شده بودند.  چه دلیلی برای فعالیت های گسترده جاسوسی در چین وجود دارد؟
همانطور که اشاره کردید در سال 2001 هم شاهد برخورد جنگنده چینی با هواپیمای جاسوسی امریکا بودیم که بحران گذرا و موقتی مشابه بحران اخیر را به وجود آورد . در مجموع زمانی که حوادثی از این دست رخ می دهد بعد از مدت کوتاهی مدیریت می شود. تسلط نظامی امریکا در آسیا و دیگر نقاط جهان متفاوت از سایر کشورهاست. امریکا با جاسوسی از کشورها سیاست آنها را رصد می کند ، در این چارچوب گهگاهی نیز چنین حوادثی پیش می آید. چینی ها در سال 2008 کتابی تحت عنوان « کتاب سفید دفاع ملی » منتشر کردند و در آن یکی از اهداف اصلی خود را توسعه نظامی خواندند و آن را در قالب توسعه نیروی دریایی پیگیری کردند . در این راستا نیروی دریایی چین از نیرویی که تنها امنیت سواحل را برقرار می کرد، فراتر رفت . چین  در مراحل بعدی نیروی دریایی خود را در آسیا و بعد در سطح جهان توسعه داد. شاید قصد امریکا  از ورود به آبهای چین این باشد که نیروی دریایی این کشور را محک بزند.

یکی از حاشیه های قابل توجه ماجرای اخیر واکنش سریع و تند آقای اوباما است ، آیا این عکس العمل می تواند حکایت از ان داشته باشد که اوباما در مورد چین استراتژی مشخصی در پیش دارد ؟
اوباما در دوره مبارزات انتخاباتی اش درباره چین گفت: « چینی ها نه دشمن هستند؛ نه دوست. آنها رقیب ما هستند. »   سیاست امریکا در مورد چین به وضوح نشان می دهد در حوزه هایی همکاری می کنند و در حوزه هایی هم رقابت استراتژیک دارند. خانم کلینتون در چین بخشهایی از سیاست فعلی اوباما در قبال چین را عنوان کرد، در این دوره روابط دو کشور دگرگون نخواهد شد و در قالب همکاری عمده و رقابت استراتژیک تداوم خواهد داشت. نشانه های این سیاست آغاز گفتگوهای امنیتی دو کشور و بیانیه هایی است که در قبال بحران مالی جهانی امضاء شده است .

این استراتژی رقابتی چه تفاوتهایی با سیاست های دولت جمهوری خواه بوش در قبال چین دارد؟
در سال 1990 الگوی جدیدی در روابط چین و امریکا شکل گرفت "الگوی همکاری و رقابت استراتژیک" . این الگو در ابتدای ریاست جمهوری بوش تغییراتی کرد اما مجموعا تداوم پیدا کرد. علی رغم اینکه امریکا از برخی وجوه سیاست خارجی چین را نمی پسندید. از جمله از بودجه نظامی این کشور احساس نگرانی می کرد و آن را چالشی برای امریکا می دانست حوزه های وسیعی را در زمینه اقتصاد به عنوان حوزه های مشترک المنافع  تعریف کرد و روابط خود را در قالب این الگو پیش برد.

به همکاریهای اقتصادی در دوره بوش و امضای تفاهم نامه اقتصادی خانم کلینتون با مقامات چینی اشاره کردید ، بنظر شما چین می تواند در حل بحران  اقتصادی جهانی به کمک امریکایی ها بیاید؟ و یا اینکه اصلا چین تمایل دارد در این زمینه به آمریکا کمک کند؟
انتظار می رود چین به حل بحران جهانی کمک کند. خانم کلینتون در سفری که به چین داشت ، جمله ای گفت که مبین این بود که امریکا از چین انتظار کمک دارد. وی گفت: ما در یک قایق نشسته ایم و در حال حرکت از  رودخانه ای خروشان هستیم و در چنین وضعیتی اولویت اصلی همکاری طرفین با یکدیگر است.
گفتنی است چین مهمترین خریدار اوراق قرضه امریکاست، مهمترین شریک تجاری امریکا که حدود 2 تریلیون دلار ذخایر ارزی دارد. اقتصاد این کشور چهارمین اقتصاد دنیاست . اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم نشان می دهد چین می تواند نقش مهمی در تخفیف آثار بحران مالی جهانی داشته باشد. در همین راستا امریکایی ها از چین تقاضا دارند در حل و فصل بحران به آنها کمک کنند . در مقابل چینی ها معتقدند: همین که بتوانند ثبات اقتصادی خود را حفظ کنند مهمترین کمک را به حل بحران جهانی کرده اند و امریکا نباید بیش از این از چین انتظار داشته باشد.بعلاوه چین حدود یک تریلیون دلار اوراق قرضه از امریکا خریداری کرده است که کمک بزرگی به اقتصاد امریکا و به طبع آن حل و فصل بحران مالی بین المللی است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 5550

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 5 =