آیندۀ ترکیه در سایۀ کودتا/ صالحی: آنکارا روزهای سختی پیش رو دارد/تسویه حساب، اوضاع را بحرانی می‌کند

دکتر جواد صالحی می‌گوید: مطمئناً ترکیه در روزهای آینده، ناامنی در بخشهای قومیتی و ناامنی های اجتماعی شاهد خواهد بود.

ابوالفضل خدایی: سه روز پس از شوک سیاسی، ارتش ترکیه، غروب روز یکشنبه در بیانیه ای از پایان کودتا در این کشور خبر داد. کودتایی که در مدت چند ساعت 256 کشته و 1440 زخمی بر جا گذاشت و شمار زیادی از نظامیان و حتی نزدیکان اردوغان را راهی زندان کرد. کودتا تمام شده، اما هنوز علل، ریشه، عوامل داخلی و خارجی این اتفاق در کانون توجه رسانه های دنیاست.

برخی کارشناسان و ناظران بر این اعتقادند که هرچند اردوغان از این پیچ تاریخی عبور کرد، با این حال کشورش روزهای سختی را در پیش دارد. خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با دکتر جواد صالحی، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز و کارشناس خاورمیانه، آیندۀ ترکیه را در سایۀ کودتای سیاسی مورد بررسی قرار داده است. دکتر صالحی بر این اعتقاد است که ترکیه در آینده شاهد تشدید تنش‌های قومیتی و ناامنی های اجتماعی خواهد بود. مشروح گفتگوی گروه بین الملل خبرآنلاین را با دکتر جواد صالحی در ادامه بخوانید:

در ابتدا برآورد شما از کودتای ترکیه چیست؟

تحولات ترکیه را باید از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد: اما آن چیزی که در وهله اول به نظر میرسد تلاش ناکام عده ای است که به نام ارتش برای ساقط کردن دولت قانونی ترکیه اقدام کرده بودند. اما حضور ملت و عدم همراهی‌های کشورهای منطقه ای و جهانی باعث شد که این اتفاق به نتیجه مطلوب مداخله گران در عرصه سیاست ختم نشود. اما در مورد اینکه چه عواملی باعث شد که ارتش در این مقطع زمانی اقدام بکند و چه عواملی باعث شد که این اقدام به نتیجه نرسد، مباحثی است که به نظرم باید مورد بررسی قرار بگیرد.

در کانتکس (context) تاریخی یا در بستر زمانی، همانطور که می دانید، ارتش ترکیه در مقاطع مختلفی در سیاست مداخله کرد، بهانه هایی که که نظامیان برای این مداخله به کار می بردند، عبارت بود از دفاع از قانون اساسی، دفاع از ارزشها و مواریث کمالیسم، دفاع از ارزشهای دموکراتیک عنوان میشد. ارتش توانسته بود حداقل در اذهان عمومی مردم از منظر ارزشهای فرهنگی، ساختار سازمانی و همینطور بهره گیری از تهدیدات و بزرگنمایی تهدیدات در ادوار پیشین موفق عمل بکند.

به عبارتی ارتش نه تنها خودش را حامل توسعه میدانست، بلکه ضامن و مدافع این ارزشها هم عنوان میکرد. فضای ناشی از جنگ سرد، شکافهای منطقه ای و همینطور خوش نامی ارتش در افکار عمومی باعث میشد که نظامیان به موفقیت دست پیدا بکنند.

اما پایان جنگ سرد خاتمه یا تغییر بستر مکانی و زمانی بود که ارتش را خلع سلاح کرد. تغییرات قانون اساسی، به قدرت رسیدن حزب آ.ک.پ، جدیت یابی و تعمیق ارزشهای دموکراتیک در ترکیه، ارتش را روز به روز منزوی تر کر؛ به گونهای که به هر حال با تغییر قانون اساسی هم اسلام گرایان و هم بخش زیادی از جنبش های مدنی ترکیه توانستند از ارتش مصونیت زدایی بکنند و این مصونیت زدایی همراه است با به نوعی عزل بسیاری از رهبران، ژنرالهای ارتش که از یک نفوذ و اعتبار اجتماعی بالایی در ترکیه برخوردار بودند. دهه سالهای بعد از 2000 خود به خود دوران انزوا و به حاشیه راندن نظامیان بود. نظامیان در این مقطع دست و پا میزدند و نمی خواستند تسلیم این شرایط بشوند. طبیعتاً این از دست دادن منافع، تقلیل جایگاه و پرستیژ ارتش در ساختار تصمیم گیری سیاسی و حتی منزلت اجتماعی جامعه ترک یکی از فشارهای روانی بر رهبران ارتش بود که آنها را دائماً آزار می داد. طبیعتاً اقدام به کودتا توسط ارتش تلاشی است برای احیای هویت؛

این احیای هویت چرا در این مقطع زمانی انجام می شود؟

در تحلیل این پرسش می توان از چند تا فاکتور نام برد:

اولاً، بحث وجود شکاف های قومی و مذهبی که در ترکیه در خلال چند سال اخیر افزایش پیدا کرده، بالاخص بعد از تحولات بهار عربی یا بحران بیداری اسلامی.

ثانیاً، افزایش تنشها و درگیریهای ترکیه درمحیط منطقه­ای یا فرامنطقه ای که نمونه اش را میتوان چالشهای این کشور با روسیه، اتحادیه اروپا و یا حتی چالش های این کشور با آمریکا بر سر سوریه، چالشهای این کشور با ایران، با عراق در قالب های متفاوت که شدت انتقادها را درافکار عمومی نسبت به دولت افزایش داده بود.

سوم، بحرانهای اقتصادی که در نتیجه این چالشها پدیدار شده بود و تحریم هایی را از ناحیه بازیگرانی مثل سوریه بر ترکیه به وجود آورده بود، کاهش رشد اقتصادی، کاهش رشد توریسم، کاهش درآمد سرمایه گذاران در بخشهای ساخت و ساز، در بخشهای هتلی، در بخشهای خدمات؛ اینها بهانه های لازم را به ارتش میداد و احساس میکرد که اگر وارد مداخله بشود بتواند یک حمایت اجتماعی رو در داخل کسب بکند. این عوامل در کنار بحران ارتباط با اتحادیه اروپا که زمانی به هرحال اولویت اول ترکیه بود، در دولت اردوغان نیز به نحوی به بن بست رسید و شدت یابی منازعه با توجه به حوادث تروریستی دراروپا از جمله فرانسه اینها را سوق داد به سمت اقدام.

نظامیان بر اساس چه پشتوانه ای دست به کودتا زدند؟ آیا واقعا می توان گفت که اقبالی در میان توده های مردم داشتند؟

طبیعتاً اگر یک تحلیلگرفهیم و آگاهی در میان نظامیان بود، شاید میتوانست پیش بینی واکنش در جامعه ترکیه و جهانی را داشته باشد. اما حضور موفقیت آمیز نظامیان مصر که مورد استقبال جامعه قرار گرفتند آنها را به گونه ای وسوسه کرد و دچار خطای تحلیل کرد، لذا وارد کودتا شدند، کودتایی که در حقیقت هماهنگی سازمانی و ساختاری لازم را در بدنه ارتش و ساختار ارتش به همراه نداشت. طبیعتاً دراین فضا حضور مردم در خیابانها و یکدست شدن جریان دموکراسی خواه در ترکیه ناکامی را برای نظامیان رقم زد.

فرضیه ساختگی بودن کودتا چقدر درست است؟

در این شرایط تحلیل های دیگری هم مطرح میشود از جمله اینکه این کودتا عاملی برای شکل گیری اقتدارگرایی اردوغان بوده است. عده ای این را در قالب تئوری توطئه مطرح میکنند که بنده شخصاً بر این باور هستم که با توجه به شرایط و شدت و گستردگی حادثه و پیامدهای آن، این اتفاق را نمیتوان به هیچ وجه از منظر بدبینانه مورد تحلیل قرار داد.

چون واکنش ها و شدت پیامدها آنقدر زیاد است که بعید به نظر میرسد که یک تصمیم گیر سیاسی از منظر عقلانیت نگر بخواهد دچار این اشتباه بشود. نکته جالب اینجاست که ما باید بدانیم که حضور مردم در خیابانها برای پایان بخشیدن به مداخله ارتش به هیچ وجه به معنای حمایت از یک فرد یا یک حزب نبود و مطمئناً همانطوری که این مردم و احزاب در مقابل ارتش واکنش نشان دادند، مطمئناً همین جنبش اجتماعی، جنبش رسانه ای، وسائل ارتباط جمعی در مقابل اقتدارگرایی های افرادی که حتی اگر بخواهند از این فضا سو استفاده بکنند قد علم خواهد کرد، لذا این شکست به هیچ وجه نه به منزله پیروزی اقتدارگرایی است نه به منزله پیروزی یک فرد هست؛ به نوعی در حقیقت صیانت و دفاع از هنجارها و ارزشهای دموکراتیک در ترکیه باید تعبیر بشود.

آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟

من براین اعتقاد هستم که باتوجه به حضور مردم در خیابانها و یکدست شدن احزاب و گروهها، نظم سیاسی به ترکیه باز می گردد، اما با توجه به شکافها و منازعاتی که در بخشهای قومی این دولت با آن مواجه است، هزینه هایی که از ناحیه حمایتهای ناآگاهانه ای که از گروههای سلفی و داعشی در ادوار قبلی صورت گفته و این جدایی و فاصله گرفتن ممکن است در مقعطی به انتقام خواهی در حقیقت کشیده شود. مطمئناً ترکیه در روزهای آینده، ناامنی در بخشهای قومیتی و ناامنی های اجتماعی شاهد خواهد بود. اما دولت موفق می شود از این پیچ تاریخی عبورکند، منتهی این احتمال هست که در روزهای آتی کشمکش بین دولت و افراد مداخله کننده در کودتا و حتی کسانی که متهم به این امر هستند را پیش رو خواهیم داشت که اگر با عقلانیت و درایت صورت نپذیرد و دولت بخواهد وارد تصفیه حسابهای سیاسی و فیزیکی با معارضین ومنتقدین خود بشود، باید گفت که چالشها گسترش خواهد یافت.

5252

کد خبر 557385

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۴:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۸
    15 6
    روزهاي سخت تركيه در راه هست
  • بی نام IR ۰۹:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۸
    0 1
    ارتش ترکیه تضعیف میشود و این ضعف راه را برای هرج و مرج در کردستان ترکیه بازتر میکند .و این به ضرر تمام همسایگان است .