هر چند هرگز نمیتوان زحمات آن دسته از دانشجویانی را که ساعتها و روزها را صرف تهیه پایاننامه خود کردهاند و سربلند نمره قبولی گرفتهاند نادیده گرفت؛ اما از تقلبهایی چنین و دور زدن برخی از دانشجویان نیز نمیتوان چشم پوشید. همشهری به دنبال آن است تا به دور از سیاهنمایی هر آنچه در واقعیت رخ میدهد با توجه به سخنان صاحبنظران بازگو کند تا شاید برای برون رفت از وضع فعلی راهکارهای لازم به کار گرفته شوند.
1395/04/28
معاون پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان در گفت و گو با همشهری با بیان اینکه تخلف در هر جایی وجود دارد، به دلایل کپیکاری یا واسپاری توسط برخی دانشجویان اشاره میکند و میگوید: سپردن کار به فرد دیگری از سوی برخی از دانشجویان ممکن است از روی بی انگیزگی به تحصیل باشد. افرادی که علاقهای به تحصیل نداشته یا به دلایلی چون ترفیع در کار به اجبار به سراغ دانشگاه آمدهاند به دنبال این کارها هستند.
«احمد نقیلو» اضافه میکند: از طرفی وقتی دانشجویان مشاهده میکنند که پایان نامهها عملا کاربرد خود را از دست داده اند دچار سردی میشوند. اکنون بسیاری از پایان نامهها که تحقیقات شبانه روزی و با زحمات بی دریغ بسیاری از دانشجویان جمع آوری شده در قفسههای دانشگاه خاک میخورد. بسیاری از دانشجویان ترم آخری حتی زحمت مطالعه از روی این پایان نامههای ارزشمند را به خود نمیدهند.
وی ادامه میدهد: هر کاری به ویژه در زمینه تحقیق و پژوهش اگر خروجی داشته باشد خود عاملی میشود برای ترغیب. اگر 10 درصد خروجی پایان نامههایی که در درجه عالی قرار دارند درصنعت و اقتصاد به درستی بهره گرفته شوند، بسیاری از مشکلات حل خواهند شد. وی ادامه میدهد: برخی از پایاننامهها توسط افرادی جز دانشجو تهیه میشود که دانشگاهها برای مقابله با این معضل، اقدامهایی را برای انجام در دستور کار قرار میدهند.
معاون پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان میگوید: پایاننامهنویسی مرحله به مرحله انجام میشود. برای مثال پایاننامه از یک پیشنهاد یا پروپوزال شروع میشود و بعد از تصویب آن و طی فصلهای بعدی تا مرحله پیشدفاع و دفاع پیش میرود. در زمان ارائه پایان نامه چند استاد حضور دارند که در این زمینه صاحب نظر هستند. کسی که پایان نامه را خودش تهیه نکرده باشد و اطلاعات کافی نداشته باشد از همان ابتدا مشخص میشود و امکان خطا در تشخیص وجود ندارد.
معاون پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی ادامه میدهد: مگر اینکه یکی از این شاخهها تخلف کرده باشد یا دانشجو که سطح به سطح پایاننامه خود را به استاد نشان میدهد هماهنگ بوده و در جریان امور باشد. هر زمان که استاد ایرادها را بیان میکند به پایاننامه نویس اطلاع داده و سپس آنها را به استاد بازگو کند. در نتیجه ممکن است استاد متوجه این موضوع نشود. یا اینکه استاد سختگیری کرده و بگوید چند فصل را باید یکجا تحویل دهد. این عوامل میتواند موجب این شود که پایاننامه به جای اینکه توسط دانشجو نوشته شود در خارج از دانشگاه نگاشته شود.
نقیلو با اشاره به اینکه برای جلوگیری از چنین اقدامهایی داوریها، فرمها و نظارتهایی وجود دارد تا اگر چنین اتفاقی رخ میدهد به ندرت باشد، بیان میکند: تلاش میکنیم تخلف واسطهگری ماهرانه باشد نه اینکه استاد خاطی اصلی باشد. البته در امر واسطهگری که معمولا توسط دانشجویان فارغالتحصیل انجام میشود آمارها کم است. با این حال نظارت بر استاد نیز وجود دارد.
جای نگرانی نیست
معاون پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان با اشاره به اینکه کسانی که به واقع تحصیلات را در زندگی خود پر اهمیت میدانند خروجی خوبی نیز از خود ارائه میدهند، بیان میکند: تعداد این افراد کم نیست. به این مفهوم که نیاز استان و کشور با آنان تامین میشود. پس ما نگران افراد کمی که توسط دیگر افراد خارج از دانشگاه پایاننامه خود را آماده میکنند نباید باشیم. فعلا خروجیها خوب است. زمانی که در دانشگاه نوشتن پایان نامه توسط افراد دیگری به جز دانشجو اپیدمی شود میتوان گفت دانشگاه رسالت خود را از دست داده است.
پژوهش؛ محور توسعه
جامعه شناس زنجانی نیز با اشاره به اینکه معضلی در حوزه پژوهش وجود دارد که بخشی از آن به پایاننامهها مربوط میشود. چون در پژوهشها و طرحهای پژوهشی هم به نوعی چالش مذکور دیده میشود، میگوید: در حالت کلی در حوزه پژوهش کشورمان و در حالت کلیتر در کشورهای جهان سوم و درحال توسعه، این مساله وجود دارد که پژوهش به صورت اولویت اصلی در نظر گرفته نمیشود. «یوسف بیانلو» میگوید: در جامعههای توسعه یافته گامهای درستی برای پیشرفت برداشته شده و به امر پژوهش درست پرداخته شده است. پژوهش در بخشهای مختلف جامعه به ویژه در حوزه دانشگاهها و مراکز علمی جا افتاده اما این موضوع در جامعه ما ضعیف است تا پژوهش محور توسعه باشد و مسئولان باید به آن اهمیت زیادی بدهند.
مقطع کارشناسی
بیانلو میگوید: در بخشهایی که به تولید پژوهشها مربوط میشود نیز پژوهش ارزش اصلی و جایگاه خود را نیافته است. شروع پژوهش از بطن دانشگاهها و مراکز آموزشی است. در نتیجه در مقطع کارشناسی همه دانشجویان باید الفبای چگونگی انجام پژوهش را بیاموزند و از چرایی و اهمیت آن مطلع شوند و سپس مراحل انجام آن را فرابگیرند و در خروجی خود ارائه دهند. اگر این روند به درستی انجام شود دانشجو اصول اولیه پژوهش را آموخته است. پس در مقاطع بالا توانایی پرداخت حرفهایتر به موضوع را دارد. در این مقطع به دلیل اینکه دانشجویان آموزشها را به درستی فرانگرفته و به دنبال اتمام آن هستند، شخصا برای پژوهش خود اقدام نمیکنند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه یکی از علل این معضل به دانشگاه و نبود نظارت و دقیق به این مساله مربوط میشود، اضافه میکند: از طرفی نیز این معضل به جامعه باز میگردد. یعنی موسساتی که برای انجام پژوهشها راهاندازی میشوند تا برای مثال پایاننامه تولید کنند با سطحینگری و حتی کارهای ناقص دانشجویان را راهی دانشگاه میکنند و در نهایت دانشجو با هزینهای که صرف میکند پایاننامه ناقص تحویل استاد میدهد.
کارشناسی ارشد
جامعه شناس زنجانی به مقطع کارشناسی ارشد اشاره و بیان میکند: در این مقطع چون با جدیت بیشتری از دانشجو انتظار میرود که آشنایی بهتری از پژوهش در رشته خود داشته باشد حتما جلسه دفاع برگزار میشود که این امر در مقطع کارشناسی وجود ندارد.
با اینکه جدیت در این مقطع بیشتر از کارشناسی است اما نگاه سطحی همچنان وجود دارد. یعنی برخی به عنوان استاد ساختار را مشاهده کرده و اصول آن را نظارت میکنند اما بررسی انجام مرحله به مرحله آن عملی نمیشود. از اینرو در این مرحله که دانشجو به عنوان صاحب نظر وارد جامعه خواهد شد آثار سوء سطحی نگری خطرات بیشتری را متوجه حوزه پژوهش و در اصل جامعه میکند.
مقطع دکتری
بیانلو میگوید: چون بحث پژوهش از ریشه به درستی آموزش و ارائه نمیشود حتی در مقطع دکتری نیز آسیبهای خود را نشان میدهد. چالش اصلی در این حوزه با معضلاتی که مطرح شد زمانی رخ میدهد که این افراد با عناوین کارشناس، پژوهشگر و تحلیلگر وارد جامعه میشوند و قرار است عملیاتی کار انجام دهند. چون این روند را درست، علمی و آکادمیک نیاموختهاند و آموزشها سطحی است قادر به انجام پژوهشها نیستند و خروجی کارها نیز با صرف هزینه میسر نمیشود. افرادی که به پژوهش اهمیت نمیدهند اعتقادی هم به مهم بودن پژوهش نخواهند داشت و حتی تشخیص طی شدن فرایند صحیح یک پژوهش نیز برایشان غیر ممکن و سخت خواهد بود.
مشاوره نه تولیدکننده
کارشناس زنجانی اظهار میکند: باید دقت و نظارت در مراکز هم در امر آموزش و تحویل آثار بیشتر شود. مراکزی که اکنون سفارش تحویل میگیرند در کشورهای توسعه یافته مشاور تلقی میشوند نه تولید کننده اصلی.
اهمیت به پژوهش در سیستمهای دولتی و غیر دولتی
این مدرس دانشگاه که سالها با دانشجویان بوده و در امر پایاننامه فعالیت داشته است، درباره تشویق دیگر سازمانها از دانشجویان میگوید: زمانی که در جامعه تصمیمات بر اساس اطلاعات و دادههای صحیح که غالبا خود را در پژوهش نشان میدهد انجام نشود، جامعه آسیب میبیند.
کارم پایاننامه نویسی است
موسساتی که برای دانشجویان پایاننامه مینویسند به نوعی شغل کاذبی دارند و جالب اینکه سمیه ترابی که مدتی است کارشناس ارشد رشته ارتباطات رااخذ کرده است و بارها برای دانشجویان پایاننامه نگاشته نیز بر این امر صحه میگذارد و میگوید: من به شخصه این موضوع را قبول دارم اما گاهی مجبور میشویم برای تامین نیازهایمان کاری را انجام دهیم. سفارش پایاننامه ماههای خرداد، تیر، آذر و دی افزایش پیدا میکند. این جمله را ترابی میگوید و میافزاید: با توجه به تخصصی که دارم هرگز پایاننامههای دیگر رشتهها را قبول نمیکنم و اغلب مشتریانم دانشجویان ارشد رشتههای انسانی هستند. حدود 2 میلیون تومان نیز برای نگارش کامل آن هزینه دریافت میکنم و اگر فقط برای تحلیل آمار مراجعه کند بین 500 تا 800 هزار تومان میگیرم. اگر خود دانشجو به دنبال گردآوری باشد باید زمان بیشتری بگذارد، یعنی اگر با سفارش چند ماهه پایاننامه را تحویل میگیرد با زحمتهای مداوم حداقل یک سال زمان برای نگارش آن زمان نیاز دارد. بسیاری از دانشجویان رغبتی برای انجام پایاننامه ندارند، که ترابی در این باره اظهار میکند: مشکل از جایی آب میخورد که دانشجو پایه پژوهش را فرانگرفته است و یک دفعه استاد از او میخواهد پایاننامه تهیه کند. وقتی دانشجو چیزی نمیداند چگونه میتواند پایاننامه ارائه دهد؟ از طرفی هم وقتی پایاننامه آماده را میتواند بهدست بیاورد دچار سستی شده و وقتی برای تهیه پایاننامه صرف نمیکند. متاسفانه در دانشگاه مواردی که به درد دانشجو میخورد را یاد نمیدهند. به همین دلیل دانشجوی علاقهمند هم موفق به نگارش نمیشود. تعداد معدودی از اساتید نیز آموزشهای لازم را ارائه نمیدهند تا دست در بازار کار پژوهش زیاد نشود. وی پایاننامهاش را خودش تهیه و ارائه کرده است که در این مورد توضیح میدهد: استادی در دانشگاه داشتم که با دلسوزی تمام و البته به دلیل علاقهمندی من، مواردی را آموزش میداد، اما دانستههایم را از دانشگاه نیاموختم بلکه در زمانهای فراغت به دنبال آموزش شخصیم رفتم. در حالی که ما واحدی مجزا برای یادگیری آن داشتیم اما آموزشی وجود نداشت. یعنی اگر دانشجو طالب نباشد در اغلب موارد برای استاد مهم نیست که دانشجو چیزی را فراگرفته یا نه.
نظر شما