مرتضی الویری در گفتگویی با روزنامه اعتماد در مورد سرمایه گذاری اصولگرایان بر روی کاندیداهای سال 92 گفت: جامعه‌شناسی نشان داده است مردم به چهره‌های جدید که چون هندوانه دربسته هستند بیشتر رغبت نشان می‌دهند.

بخشی از گفت و گوی وی با روزنامه اعتماد به شرح زیر است:

آقاي عارف رييس مجلس نشد، ارزيابي شما از اين موضوع چيست و آيا اصلاح‌طلبان مجددا دچار استراتژي اشتباهي شدند كه نتوانستند رياست مجلس را به دست بياورند؟
آقاي عارف با يك فرد تندرو يا پايداري رقابت نمي‌كرد، بلكه با كسي رقابت مي‌كرد كه در ميان اعتداليون و حتي اقشاري از اصلاح‌طلبان كارنامه مثبتي از خودش در چند سال اخير به منصه ظهور گذاشته بود. مواضع آقاي لاريجاني را در مورد وقايع انتخابات سال ٨٨ ببينيد. در جريان برجام هم موضع‌گيري بسيار مثبت و اصلاح‌طلبانه‌اي از خودش برجا گذاشت، بنابراين آقاي عارف بايد با چنين فردي رقابت مي‌كرد نه با يك فرد پايداري يا اصولگراي تند.بين خود اصلاح‌طلبان هم برخي بر اين باور بودند كه براي تعامل با حاكميت و عبور دادن برخي از مصوبات مجلس، آقاي لاريجاني مي‌تواند نقش مهم‌تر و بهتري داشته باشد.  من اين را يك باخت و نكته منفي در كارنامه آقاي عارف هم نمي‌دانم. عارف اگر هر كاري مي‌كرد به‌عنوان مردي كه هميشه انصراف مي‌دهد و در سر بزنگاه‌ها روي موضع خودش نمي‌ايستد و كنار مي‌كشد شناخته می شد. براي اينكه در دو مرحله انصراف را در كارنامه آقاي عارف ديده بودند، يكي در مرحله‌اي كه آقاي ميرحسين كانديدا شد و آقاي عارف اصلا به عنوان كانديدا در سال ٨٨ ثبت‌نام نكرد و مرحله ديگر انتخابات سال ٩٢. خيلي از افراد تمايل نداشتند آقاي عارف را به عنوان يك چهره انصراف‌دهنده در رقابت‌هاي انتخاباتي ببينند.

اصلاح‌طلبان استراتژي‌ اشتباهي پيش نگرفتند؟
من اگر بخواهم اشتباهي را بگويم اين است كه اشتباه را آن كساني كردند كه آن وحدت رويه و صداي هماهنگي را كه بين اصلاح‌طلبان در حمايت از آقاي عارف مطرح شد، برخي خدشه‌دار كردند. من بر اين باور هستم كه وقتي اصلاح‌طلبان به يك جمع‌بندي مي‌رسند ولو اينكه اين جمع‌بندي اشتباه باشد، منطقي اين است بقيه حمايت بكنند يا حداقل سكوت كنند. در اين صورت ما هرگز ضرر نمي‌كنيم. اگر اين اتفاق صورت مي‌گرفت و برخي اصلاح‌طلبان در سخنان و موضع‌گيري‌هاي خودشان در جهت تضعيف آقاي عارف قدم برنمي‌داشتند اگر آقاي عارف راي هم نمي‌آورد با اختلاف كمتري راي نمي‌آورد. اضافه كنيد اين موضوع را به بدعهدي برخي وزرا كه با وجود موضع رسمي دولت كه بيطرفي بود، از لاريجاني حمايت كردند.

ليست اميد باب ميل اصلاح‌طلبان بود يا از روي ناچاري بسته شد؟

في‌الواقع مي‌شود گفت در شرايط موجود سعي كرديم بهترين را برگزينيم. يك زماني شما در فضاي كاملا باز عمل مي‌كنيد يك طور عمل مي‌كنيد، ولي يك زماني مي‌‌بينيد تمام نيروهاي كارآمد و پرتوان و با سوابق درخشان همه ردصلاحيت شده‌اند و مجبور هستيد دست به انتخاب بين افرادي كه وجود دارد بزنيد. من نمي‌خواهم بگويم اينها افراد ضعيفي هستند بلكه برعكس، بين آنها آدم‌هاي پرتواني وجود دارند كه توانستند از فيلتر شوراي نگهبان عبور بكنند و حتما شايستگي‌هاي خودشان را در مجلس نشان خواهند داد.اين نكته را اضافه بكنم كه خيلي از افراد وقتي وارد مجلس مي‌شوند بعدا خودشان را نشان مي‌دهند. علي مطهري وقتي نخستين دوره وارد مجلس شد به هيچ‌وجه با علي مطهري امروز قابل مقايسه نبود. شايد او هم در آن مقطع مي‌شود گفت فقط فرزند شهيد مطهري بود و ويژگي خاص تعريف‌شده‌اي در او متصور نبود.

‌  ‌الان دولت نسبت به چند وقت گذشته تحت فشار است و حقوق‌هاي نجومي را مطرح مي‌كنند و دولت را تحت فشار قرار مي‌دهند، دليل اين كاري كه منتقدين دولت انجام مي‌دهند چيست؟
جريان مخالف دولت قبل از انتخابات سال ٩٤ عزم را جزم كرده بود كه در انتخابات خبرگان آقاي هاشمي و آقاي روحاني را بيندازند و كاري بكند كه اينها راي نياورند و اگر چنين توفيقي را پيدا مي‌كرد براي‌ كنار گذاشتن آقاي روحاني حتي قبل از اتمام دوره ٤ ساله اول مي‌توانست خودش را دلگرم بكند، اما آنچه اتفاق افتاد ١٨٠ درجه برعكس شد، يعني به جاي اينكه آقاي هاشمي و آقاي روحاني حذف شوند اينها بالاترين راي را آوردند و برعكس كساني كه مورد تاييد جريان مقابل بود از ليست حذف شدند. در انتخابات مجلس هم همين‌طور، حتي بسياري از دوستان ما تعبير مي‌كردند سربازان اصلاح‌طلب بر ژنرال‌ها و اميران اصولگرا پيروز شدند.آن مرحله سپري شده است و حدود يك سال مانده به انتخابات، دور از انتظار نيست كه جريان رقيب به هر وسيله موجه و غير موجه براي بي‌اعتبار كردن دولت متوسل شود.

الان دارند عليه دولت اتاق فكر تشكيل مي‌دهند اين را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا موفق مي‌شوند و خروجي‌اي دارند؟
جریان مقابل به صورت جبهه‌اي و گسترده عليه دولت از همان صبح روز بعد از انتخابات سال ٩٢ كارشان را شروع كردند و دارند ادامه مي‌دهند، يكسري جريانات خارجي هم كه تمايلي ندارند ثبات سياسي و ثبات اقتصادي در كشور حاكم شود هم مشتاقانه حمايت مي‌كنند از اين حركت.در گذشته و بعد از انقلاب چون ما بارها اين اتفاقات را شاهد بوديم تصورم اين است كه اين كار به جايي نمي‌رسد، نمونه‌هاي مختلفي را ما در مقاطعي در زمان آقاي خاتمي داشتيم، زمان آقاي روحاني همين‌طور است. همين انتخاباتي كه سپري شد شما ببينيد جرياني كه مي‌آيد در شب انتخابات فيلم مجلس ششم را پخش مي‌كند و بعد بيان مي‌كند كه يك ليست انگليسي است و مردم به آن راي ندهند، وقتي مردم درست برعكس آن عمل مي‌كنند اين تكرار تجربياتي است كه جامعه ما از سر خودش گذرانده است.

 ‌آيا اصولگرايان تندرو و افراطي طوري رفتار مي‌كنند كه اصولگرايان سنتي را مصادره بكنند؟
طبيعتا اصولگرايان تندرو دنبال يارگيري هستند هم از ميان اصولگرايان سنتي و هم از ميان عامه مردم كه نه اصولگرا هستند و نه اصلاح‌طلب و كاري به موضع‌گيري‌هاي سياسي ندارند. اما نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه بسياري از اصولگرايان سنتي حساب‌‌شان را از اصولگرايان تندرو جدا كرده‌اند، نمونه‌هاي زيادي را شما در همين انتخابات اخير مي‌توانيد ببينيد مخصوصا در شهرستان‌ها كه بسياري از اصولگرايان ميانه يا متعادل بودند كه آمدند به كانديداهاي اصلاح‌طلب راي دادند. در مجلس به‌طور شاخص مي‌توانيم آقاي لاريجاني را مثال بزنيم، آقاي لاريجاني امروز را نمي‌توانيد با آقاي لاريجاني ١٥ سال قبل مقايسه كنيد بالاخره عملكرد آقاي لاريحاني در صدا و سيما و در شوراي عالي امنيت ملي، زماني كه آقاي احمدي‌نژاد رييس‌جمهور شده بود به هيچ‌وجه با ديدگاه‌ها و مواضع امروز آقاي لاريجاني قابل مقايسه نيست يا آقاي علي مطهري و افراد ديگر..

 ‌با توجه به شكست‌هاي پي در پي كه اصولگرايان خورده‌اند، بادامچيان گفته است اگر ما بخواهيم كانديدايي را معرفي كنيم به صورت مستقل عمل مي‌كنيم، مواضع افراطيون هم مشخص است و سعي مي‌كنند احمدي‌نژاد را بياورند و نامي از آقاي روحاني‌نياورند، اين باعث نشده است يك انشقاقي بين آنها ايجاد شود؟
تصور من اين است كه آنجا اولا جريان اصولگرايي نمي‌توانند روي آقاي احمدي‌نژاد به تفاهم برسند به اين علت كه آقاي احمدي‌نژاد با عملكرد خودش بزرگ‌ترين ضربات را به اصولگرايان زد و شكست اصولگرايان را در انتخابات ٩٢ و ٩٤ بايد در عملكرد او جست‌وجو كرد. از نظر جنبه‌هاي ارزشي هم اگر بخواهيم درنظر بگيريم با شاخص‌هاي اصولگرايي من فكر نمي‌كنم كارهاي آقاي احمدي‌نژاد مانند موضع‌گيري‌هاي او در مورد فوت آقاي چاوز يا عدم‌تبعيت از رهبري در برخي مسائل يا عملكردي كه درقبال جريانات مجلس داشت، براي اصولگريان قابل دفاع باشد.يك سبد رايي در بين عوام‌الناس باقي مي‌ماند كه آقاي احمدي‌نژاد دارد و آن هم بعيد است در تقابل با ارزش‌هايي كه اصولگرايان بايد به آن پايبند باشند با اين قضيه كنار بيايند. اگر آقاي احمدي‌نژاد را كنار بگذاريم چهره شاخص ديگري را در بين اصولگرايان نمي‌بينيم.

اين امكان وجود دارد اصولگرايان به كانديداهاي سال ٩٢ مجددا رجوع كنند و سرمايه‌گذاري بكنند؟

جامعه‌شناسي نشان داده است مردم به چهره‌هاي جديد كه چون هندوانه دربسته هستند بيشتر رغبت نشان مي‌دهند تا افرادي كه در مقاطعي خودشان را عرضه كرده‌اند و با عدم راي مردم مواجه شده‌اند يا به عبارت ديگري وقتي من الان به فايل ذهني خودم مراجعه مي‌كنم، به ياد نمي‌آورم فردي در يك دوره‌اي براي رياست‌جمهوري مشابه آن كانديدا شده بود و مردم به او راي نداده باشند و در دوره ديگري به او اقبال نشان بدهند.

 ‌ممکن است رقيب نهايي با توجه به تاييد شوراي نگهبان، آقاي احمدي‌نژاد باشد؟
من اين احتمال را ضعيف مي‌دانم به دليل اينكه هم از نظر تاييدصلاحيت به وسيله شوراي‌نگهبان با توجه به شاخص‌هايي كه دارد اين احتمال را ضعيف مي‌دانم كه تاييدصلاحيت شود، بالاخره آقاي احمدي‌نژاد هم فردي است كه در مقابل نظرات رهبري ايستاد و هم كارهايي انجام داد كه با شاخص‌هاي شوراي نگهبان سازگار نيست. لذا احتمال تاييد‌صلاحيتش وجود ندارد و دوم احتمال اجماع اصولگرايان در مورد ايشان تقريبا منتفي است، بنابراين من چنين احتمالي را نمي‌دهم.

بنابراين رييس‌جمهور دولت دوازدهم و سال ٩٦ آقاي روحاني است؟

بدون‌ترديد در دور دوم آقاي روحاني با راي بالايي رييس‌جمهور مي‌شود اگر ما زمان را كوتاه كنيم. الان بسياري از مردم با وجود اينكه اين مشكلات را مي‌بينند ولي در‌عين‌حال مي‌بينند كه دولت توانسته است يك فضاي امن و باثباتي را به وجود بياورد و قيمت ارز و سكه هر روز بالا و پايين نمي‌شود و فهميده‌‌اند دولت دنبال تنش‌آفريني در جامعه بين‌المللي نيست.

 

29219

کد خبر 559121

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • هوتن A1 ۰۵:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۰۲
    2 0
    هر چی میکشیم از دست احمدی نژاد میکشیم . ایشون اقتصاد کشور که در سال 84 مثل دسته گل بود را تحویل گرفت و یک ویرانه اقتصادی در سال 92 تحویل داد