شامگاه نیمه ژولای، افکار عمومی جهان، یکی از هیجان انگیز ترین نمایشات واقعی را در صحنه سیاسی امنیتی کشور ترکیه مشاهده نمود.
در حالیکه حاکم و ريیس جمهور اردوغان، تسویه های سیاسی مهمی را در دولت و پیرامون خود از مدتها پیش اغاز کرده بود، یک سناریوی بسیار پیچیده و مبهم، در قالب کودتای نظامیان، در انکارا و استانبول، کلید خورد.
پیشوای اکثریت شکننده ملت ترکیه، پس از حدود پنج سال تمرکز بر نوعی سیاست خارجی تهاجمی در منطقه، و تعامل با شرایط بحرانی در محیط سیاست خارجی و داخلی کشورش، ناگهان چرخش هایی را اغاز کرد.
در یک هفته جنجالی پیش از برنامه کودتا، اردوغان چند تصمیم مهم را در سیاست داخلی و خارجی خود اجرا یا اعمال نمود.
در داخل، چهره محبوب و قاطع حزبی و سیاسی، داوود اغلو، را از صحنه خارج نمود و بجای وی، یک تکنوکرات مطیع، و یک بلدوزر غیر سیاسی را بعنوان نخست وزیر و دبیرکل جزب، جایگزین نمود.
در سیاست خارجی، بطور ناگهانی، ضمن عذر خواهی از رئیس جمهور روسیه، شرایط را برای برطرف سازی دلخوری ها، و حتی نکرانی های مسکو از سیاست تهاجمی منطقه ای خود، فراهم نمود. چرخش به سمت مسکو، به اندازه کافی هراس انگیز بود.
در همین زمان، تل اویو را، که بشدت نیازمند به توسعه دامنه مناسبات رسمی با کشورهای منطقه و پیرامون خود است، با اعلام امادگی برای برقراری مجدد روابط عادی، ذوق زده کرد.
از سوی دیگر، شعار به صفر رساندن اختلافات با همسایگان را، هم نخست وزیر تازه وارد و هم شخص اردوغان بطور قاطع و برنامه ای، تکرار کردند.
مهمترین مخاطب این شعار، طبعا همسایه جنوب غربی ، سوریه بوده است.
نشانه های بارز چرخش در قبال بشار اسد و حاکمیت سوریه، و عدول از شعارهای تند سرنگونی اسد، دستکم برای ریاض، بشدت غافلگیر کننده بود.
داعش، نیز در این میان عرصه را برای خود بطور جدی تنگ دید.
در انسوی اقیانوس، در واشنگتن اما، نظرات و رویکردها ، کاملا یکسان نیست و نبود.
اصولا سرویس جهانی سیا، با بخش امنیت خارجی پنتاگون در مسایل امنیتی منطقه، هم نظر و همراستا نیستند. وجود اختلاف نظر و تفاوت دراقدام، بین این دو سازمان عملیات خارجی امریکا، بخصوص بر سر بحرانهای منطقه خاورمیانه، شواهد و اثار زیادی دارد.
پنتاگون مواضعی رسمی تر از سیا، در منطقه دارد. داعش و نوع برخورد با ان، یکی از محل های اختلافات ایندو سرویس میباشد. بنظر میرسد، سیا از خالی شدن ناگهانی پشت داعش، بواسطه چرخش ناگهانی ترکیه در منطقه، خشمگین شده باشد. از انسو، پنتاگون نیز از تغازل و نزدیک تر شده انکارا به مسکو، بطور جدی ناراضی و غضبناک است.
در این میان، دولت مملکت سعودی، در معرکه جنگ همه جانبه ای که در سوریه و یمن ایجاد کرده، و در کوران رقابت سخت و گرم با ایران، که به اتکای داعش، در مقابله با نیروهای اصیل ملی و مقاومت اسلامی از عراق تا عمق لبنان، گیر کرده است، از چرخش های انکارا بشدت عصبانی، نگران و مایوس شد.
در محیط داخلی ترکیه، اوضاع چندان بهتر از محیط خارجی نیست و نبود.
اوج گیری بحران قومی و جنگ داخلی با کردها در چند استان جنوبی کشور، و توسعه دامنه ناامنی ها و عملیات انتحاری در قلب پایتخت های دوگانه کشور (انکارا و استانبول)، و بحران سیاسی از جانب جریانات معتقد به اصول سکولار اتاتورکی، و در عین حال، جریانات اسلامگرای وابسته به خط گولن، یک بعد بحران داخلی بود.
بعد دیگر، نارضایتی بخش حرفه ای سازمان ارتش، بدلیل تحقیرهای ناشی از تسویه های ده سال اخیر، و همچنین اتکای موتور سیاست خارجی تهاجمی دولت به پیشرانه داعش بوده است. در عین حال، تقابل بخشی از نیروهای امنیتی با تشکیلات پلیس، که در طی کمتر از ده سال اخیر، بدلیل نگرانی از نفوذ وابستگان به گولن، بطور جدی تسویه و بازسازی شده است، بر التهاب ساختارهای امنیتی داخل کشور، افزوده است.
انچه در نيمه ژولاي، در انكارا و إستانبول رخ داد، بسيار عجيب و مشكوك به نظر ميرسيد.
در يك ارزيابي فوري، ميتوان قضاوت كرد كه نيروي كودتا گر، اصول اوليه و ثابت كودتا را رعايت نكرده است.
ركن نخست طراحي كودتا، عنصر مخفي كاري و غافلگيري است. طَي روزهاي اخير، اخبار و اطلاعاتي راجع به هشدارهاي سرويس هاي امنيتي روسيه و فرانسه (و حتي ايران)، به أمناي اردوغان، چندين روز قبل از تحرك نظاميان، منتشر شده است.
اين اطلاعات، از ان رو قابل اعتناء است كه، مستقيماً از سوي مقامات صلاحيتدار امنيتي و سياسي روسيه و فرانسه صادر شده است.
پس، نيروي طراح و هماهنگ كننده كودتا، از چنان انسجام، تمركز و سازماندهي برخوردار نبوده كه اطلاعات ايشان توسط سرويس هاي خارجي شكار شده.
از سوي ديگر، نحوه حضور و مقابله نيروي پليس و امنيتي وفادار به اردوغان، انهم در شامگاه يك روز اخر هفته، در صحنه عمليات ضد كودتا، به گونه اي بود كه ميتوان گفت، اگر طرح كودتا، يك طرح فريب داخلي حاك
Ali Reza Akbari, [21.07.16 20:48]
ميت نبوده، دستكم شخص رئيس جمهور و نزديكان خاص او، از وقوع زمان و نحوه ان كاملا اگاه بوده اند و با حصول اطمينان از امكان و توان خنثي سازي ان، از چنين تحركي بعنوان طعمه جهت پاكسازي وسيع "ضد انقلاب اردوغاني"، بهره برداري كرده اند.
خروج اردوغان از انكارا و إستانبول، در روز واقعه، و اعلان حضور وي در مارماريس، خود حاكي از احتياط و امادگي رئيس جمهور، در عبور از يك خطر احتمالي بوده است.
ركن دوم كودتا، ضربه برق اسا به أركان و ستون فقرات حاكميت است،
قاعدتاً، تصرف مهمترين مراكز تصميم گيري و فرماندهي كشور، و جلب و دستگيري مهمترين افراد حكومتي و امنيتي غير همراه با كودتا، نخستين گام در اجراي عمليات است.
انچه در ساعت نخست عمليات رخ داد، كودتا نبود، بلكه اعلام هشدار و خطر به نيروي ضد كودتا بود.
تصرف كاخ هاي رياست جمهوري، ( يا حتي حمله به هتل يا مقر حضور رئيس جمهور) دستگيري وسيع أعضاء دولت ( حتي تعدادي از مقامات عاليرتبه كه با كودتا و در خفي همراه بوده اند)، تصرف تمام منافذ تنفسي دولت و نيروي امنيتي وفادار، كنترل تمام سيستم هاي رسانه اي أعم از راديو و تلويزيون و سيستم هاي مخابراتي و قطع ارتباطات عمومي، حضور همزمان قواي كودتا در مهمترين مراكز قدرت حكومتي در أقصي نقاط كشور،(با اقتدار و قاطعيت) و خنثي نگه داشتن ساير اجزاء ارتش و قواي مسلح، (ولو با اعمال قدرت و زور نظامي)، اعمال پر شدت ممنوعيت امد و شد مردم، و انتخاب ساعتي از شبانه روز كه كمترين تعداد مردم در سطح جامعه باشند، اينها فهرستي از ضروري ترين اقداماتي است كه نيروي كودتا بايد بانجام ميرساندند.
هيچيك از اين اقدامات عملياتي در صحنه رخ نداد.
استفاده از سرباز وظيفه در صحنه كودتا، فقط در مرحله اخر كودتا و به منظور "اطمينان" از "تثبيت" تسلط بر حاكميت، پس از اجراي كودتا ، صورت ميگيرد.
يك نيروي كم جان با يك مانور بسيار ضعيف ، و اقداماتي پراكنده و غير ضروري و ناشيانه، به نحوي كه اولين اقدام نيروي كودتا، (بستن پٌل هاي ارتباطي دو سوي تنگه) بيشتر موجب شد كه نيروي عمليات كودتا در ترافيك پر حجم مردم محاصره گردد، استفاده از نيروي بي تجربه و بدون انگيزه سرباز وظيفه در مرحله اول كودتا، عدم اقدام ضربتي براي دستگيري يك فهرست مثلا دويست نفره از سران دولت و حاكميت، در پايتخت و همين تعداد نفرات مهم حكومتي در إستانبول، و پٌستهاي مشابه در همه استانهاي مهم، حداكثر ظرف مدت نيم ساعت اوليه، عدم تسخير مهمترين مراكز حكومتي ، دولتي، امنيتي، رسانه اي، عدم قطع برق سراسري ، عدم قطع شبكه هاي مخابراتي و ارتباط جمعي و يا عدم اطمينان از تسلط قطعي بر شبكه هاي مذكور، عدم امادگي براي تسلط بر أفكار عمومي،
از جمله اشتباهات واضحي بود كه نيروي كودتا، در اجراي عمليات، مرتكب شد.
نيروي كودتا، چنانچه اراده قاطع براي تسلط بر يك دولت و حكومت، با شاخص هاي استحكام و نفوذ دولت اردوغان داشته باشد، بايستي امادگي بمباران حد آقٓلّ ده مركز مهم حكومتي ، (كه احتمال حضور مغز متفكر، و نيروي مؤثر سازماندهي ضد كودتا را، در ان مراكز بدهد، در صورت عدم امكان دستگيري و معدوم سازي ايشان)، را داشته باشد.
بر عكس اين قاعده رفتاري كودتا، نيروي هوايي طرفدار كودتا، هواپيماي رئيس حكومت را از يك فرودگاه دور دست كه قاعدتا بايستي تحت كنترل نيروي كودتا بوده باشد، تا مهمترين فرودگاه كشور، عملاً اسكورت ميكنند و در واقع با حفاظت كامل وي را در ميان جمعيت ضد كودتا، حاضر ميسازد.
از ديگر شواهد غير قابل درك، امكان ارتباط مستقيم اردوغان در نخستين ساعت اغاز عمليات، با طرفداران خود ، ملت تركيه و أفكار عمومي جهان بود. در حاليكه نيروي كودتا، خود هرگز برنامه يا امكان مانور تسلط فوري بر أفكار عمومي را نداشت و يا از خود سلب نمود.
علاوه بر اين، هر كودتايي قاعدتا از "پلان Bبي" و پلان Cسي" و نهايتاً پلان فرار برخوردار ميباشد.
نيروي كودتا كه تاكنون نيز هنوز ماهيت ان نامعلوم مانده، هرگز پلان يكم خود را هم اشكار نكرد. تنها يك اطلاعيه مٌعَجّلْ، از شبكه اول تلويزيون تركيه منتشر شد كه بجز كلياتي راجع به اصول سكولاريزم اتاتوركي، و اعلام اقدام براي سرنكوني دولت اردوغان، هيچ اطلاع قابل ملاحظه ديگري كه بتواند كمترين بسيج أفكار را به نفع خود جلب نمايد، منتشر نكرد، و حتي ماهيت خود را هم اشكار نكرد.
در هر صورت، اين عمليات هر چه كه بود، تا اينجاي كار، و در محيط داخلي ، مهمترين مستمسك و مجوز را براي تسويه فراگير ملي به دست اردوغان داده است.
در محيط خارجي، پيروزي كودتا، بيشترين امتيازات را ميتوانست براي خط امنيتي سيا در منطقه، و عربستان سعودي و حتي رژيم صهيونيستي بدنبال خود داشته باشد.
بخش مهمي از منافع سياسي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران، ميتوانست از ناحيه سياست هاي ضد شيعي و ضد ايراني نيروي كودتا( حتي به فرض انكه نيروي كودتا در تسلط فتح الله گولن هم نمي بود، و معتقدان
Ali Reza Akbari, [21.07.16 20:48]
و طرفداران متعصب سكولاريزم اتاتوركي عامل كودتا ميبودند) هم در مناسبات دوجانبه و هم در معادلات منطقه، بشدت مورد تهديد واقع شود.
در حال حاضر اما، دولت اردوغان ، اگر چه كه براي چندين سال فرصت پاكسازي و بازسازي تمام نظامات سياسي اجتماعي امنيتي و نظامي و قضائي كشور را ، انگونه كه مايل است ، بدست اورده است، اما، تهديدات خفته خارجي و اسيب پذيري هاي بسيار شكننده داخلي را نيز پيش روي خود خواهد داشت.
اين وضعيت، در نهايت نه منافع ملت تركيه و نه منافع جمعي كشورهاي همسايه تركها و نيز ساير كشورهاي منطقه را تامين نخواهد كرد بلكه، شكافهاي سياسي امنيتي عميقي را در محيط داخلي و منطقه اي تركيه ايجاد خواهد كرد.
جمهوري اسلامي ايران، ميتواند در مدت زماني كه، دولت پرخاشگر اردوغان مشغول رفع چالش هاي داخلي و محيط پيراموني خود خواهد بود، اجراي چند پروژه مهم سياسي امنيتي در سطح منطقه، را در دستور كار سياست خارجي خود قرار دهد.
پروژه ها و طرح هاي ضروري كه ميتواند منجر به اعاده ثبات و پايداري امنيتي بيشتر، و بازتنظيم مناسبات و ترتيبات امنيتي طبيعي، در منطقه گردد.
كنترل و مهار دامنه مانور ضد امنيتي سعودي و نيروي مداخله گر غير منطقه اي و اراده براي محو كامل داعش، از جمله فرصتهايي است كه در محيط سياست خارجي و امنيت منطقه اي ايران، در پي تحولات اخير تركيه، فراهم شده است.
تركيه ، همسايه بزرگ و مهم ايران و عضو مؤثر منطقه است كه، ثبات و استحكام ، سياست و حكومت منطقي و بخردانه، قدرت و امنيت مسئوليت پذير، در اين كشور، به نفع همه خواهد بود.
ايران و منطقه، يك تركيه باثبات و همراه را بر يك تركيه بي ثبات و غير همراه، ترجيح ميدهد.
دانش اموخته صلح سازي و حفظ صلح، و بنيان گذار موسسه پژوهش هاي راهبردي تصميم
معاون اسبق وزارت دفاع
4949
نظر شما