دکتر عایشه بنتالشاطی نویسندهی مشهور مصری و صاحب کتاب (بانوی کربلا) درباره حضرت زینب می گوید : " زینب تنها بانویی است که عالیترین نمونه شهامت و دلیری، دانش و بینش، کفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بود و هر وظیفهای از وظایف گوناگون اجتماعی را که به عهده گرفت به خوبی انجام داد. "
نویسنده (بانوی کربلا) در ادامه می افزاید : " من زینبی میگویم و شما زینبی میشنوید - نه من به حقیقت کمالات و فضایل او رسیده ام، و نه شما میتوانید به این حقیقت عالی برسید- من از دور ایستاده و آفتاب و درخشان فضایل او را مینگرم و هنگام مطالعهی زندگی پرحادثه او، پس فوق العادگی از خود نشان داده، در برابر پیشگاه با عظمت او سر فرود میآورم. زینب ماهی است که از پنج خورشید تابان کسب نور کرده و از هر کدام به طور شایستهای بهره گرفته و آنگاه جهانی را روشنائی بخشیده است. "
وی در ادامه عنوان می کند : " خون پاک، ریشهی پاک، شیر پاک، ذکاوت سرشار، مربیان بزرگ، شرکت در بزرگترین انقلابات بشری، تجربهی حوادث و تحولات جهانی، زینب را آن طور که شایسته بود پرورش داد و او را نمونهای از عالیترین مراتب انسانیت قرار داد. نام این زن در تاریخ ما و تاریخ انسانیت با مصیبتی بزرگ مزین گردیده و آن مصیبت کربلا است، مصیبتی که تاریخ نویسان اتفاق دارند که یکی از حوادث مؤثر در تاریخ شیعه خصوصاً، و در تاریخ اسلامی عموماً بوده، حتی بعضی از آنها معتقدند که بالاترین و مؤثرترین حادثهای است که مذهب تشیع را بنا نهاد و آن را پا برجا قرار داد. زینب وظیفه داشت نگذارد این خون مقدسی که ریخته شد به هدر رود، گمان ندارم مبالغه باشد، اگر بگویم زینب کسی است که پس از وقوع این کشتار آن را مصیبتی جاوید و فراموش نشدنی قرار داد. "
دکتر بنت الشاطی در پاسخ به سوال " زینب در آغاز جوانی گونه بوده است؟ " میگوید: "مراجع تاریخی از توصیف رخسارهی زینب در این اوقات خودداری میکنند، زیرا وی در خانه بوده و روبسته زندگی میکرده است و نمیتوانستند مگر از پشت پرده او را ببینند؛ ولی پس از گذشت دهها سال از این تاریخ زینب از خانه بیرون میآید و مصیبت جانگداز کربلا او را به ما نشان میدهد و کسی که او را به چشم دیده برای ما این گونه توصیف میکند. "
این نویسندهی مصری دربارهی هدف خود از نوشتن کتاب (بانوی کربلا) میگوید: "من تا توانستهام و کوشیدهام که رنگهای اصلی تاریخ را در این نقاشی که از زندگی آن بانوی بزرگ است نشان دهم، بدون آن که سایهی فضایل و مناقب از میان برود و یا در آن خللی رخ دهد. "
نظر شما