طبیعی بود آنچه کاروان معلولان و جانبازان ایران در میدان پارالمپیک به دست میآورد، از دستاورد کاروان ورزش ایران در المپیک، غرورآفرینتر باشد. این نه برای بار اول است و نه برای بار آخر که پارالمپیکیهای ما از المپیکیهایمان بهتر نتیجه و بیشتر مدال میگیرند. این شیرزنان و ابرمردانی که در قالب کاروان منا به ریو رفتند، در میدان زندگی هم قهرمانند. آنها قبل از آن که در رقابت ورزشی، حریف را ببرند، معلولیت و محدودیتهای ناشی از آن را شکست دادهاند. آنها همان روزی قهرمان شدند که با دستها و پاهای نداشته یا نقص عضوشان کنار آمدند و ققنوسوار از خاکستر خود برخاستند، آنها قهرمانان واقعی و الگوهای حقیقی اراده و ایمان و پشتکار هستند. برای اینکه به فرزندمان بگوییم خواستن توانستن است، اصلاً لازم نیست قصه تخیلی تعریف کنیم و افسانه بسازیم، فقط کافی است این شیرزنان و ابرمردان را به بچههای خودمان معرفی کنیم. اینها وجودشان طلاست، چه مدال بگیرند و چه نگیرند... از زندهیاد بهمن گلبارنژاد که پایش را در دفاع مقدس فدای تمامیت ارضی ایران کرد و جانش را در ریو فدای اعتبار ورزش ما تا سیامند رحمان که آهن و فولاد را خجالت داد و زهرا نعمتی و سایر قهرمانان، الگوهای ارادهاند.
* این یادداشت در سرمقاله چهارشنبه ۳۱ شهریور روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.
نظر شما