«خبرجنوب» نوشت: در شهربازی پارک آزادی، موسیقی با صدای بلند پخش میشود و مردمی که سوار کشتی وایکینگها شده اند شادمانه فریاد میکشند.

در پارک غلغله است و شادی. یک جا صدای ماشینهای برقی میپیچد و خانوادههایی که بچههای ماشین سوارشان را صدا میکنند. جای دیگر، غوغای کسانی که سوار رنجر ترسناکی شده اند به آسمان میرود اما درست در کنار این شهربازی پر سر و صدا کسانی دور هم جمع میشوند که «صدا» برایشان مفهومی غریبه است و سهم سالانه آنان از همه سر و صداهایی که روزها و شبها گوش مردم را پر میکند، یک روز است: «روز جهانی ناشنوایان».
2 هزار ناشنوا در فارس
زیر تاقهای گچی کانون ناشنوایان فارس که درست در کنار شهربازی پارک آزادی قرار گرفته، هر روز ده ها نفر با هم صحبت میکنند اما بدون صدا. اینجا خانه بیش از 2 هزار کم شنوا و ناشنواست که در استان زندگی میکنند؛ جایی که به راستی میتوان «صدای سکوت» را شنید. خیلی از آنها همین جا با همسرشان آشنا شده و با هم ازدواج کرده اند و حالا با هم زندگی میکنند؛ آن طور که سمیه زارعی، مدیرعامل کانون که خود و همسرش کم شنوا هستند میگوید؛ اغلب ازدواجهای میان ناشنوایان و کم شنوایان موفق تر از ازدواج ناشنوایان و شنوایان بوده است. در ساعتی که به کانون آمدهایم، گروهی از ناشنوایان مشغول تمرین یک نمایش هستند، تمرینی با موضوع کار. نمایش بیشتر به پانتومیم شبیه است و یکی از دغدغههای همیشگی معلولان را قرار است به تصویر بکشد: «فرصت های شغلی کمتر معلولان در مقایسه با دیگران».
اما دست کم در روز جهانی ناشنوایان، این قدر که آنان در اندیشه برگزاری روزی در شان خود هستند، کمتر به مشکلات خود در طول سال می اندیشند. با این همه آنان کم مشکل ندارند. برای نمونه مدیرعامل کانون ناشنوایان فارس میگوید که خانواده ها به ویژه در شهرستانها گاهی نمی پذیرند که فرزندان کم شنوا و ناشنوای آنان با دیگر ناشنوایان ازدواج کنند و اصرار به ازدواج با افراد شنوا دارند. او ادامه می دهد: «یکی از مشکلات فرهنگی که ناشنوایان با آن روبرو هستند و این مشکل به ویژه در شهرستان های استان مشاهده می شود این است که خانواده ها اصرار دارند فرزندان ناشنوا یا کم شنوایشان با افراد شنوا ازدواج کنند، این در حالی است که افراد ناشنوا بهتر میتوانند نیازهای یکدیگر را شناخته و همدیگر را درک کنند.»
زارعی خود کم شنواست و در مدرسه عادی درس خوانده است. همسر او هم مشکل شنوایی دارد اما توانستهاند زندگی موفق مشترکی را اداره کنند. به همین خاطر او به همراه همسرش به شهرستانها میروند تا خانوادهها را به ازدواج جوانان کم شنوا با دیگر جوانان کم شنوا قانع کنند. شاید یکی از نمونههای زوجهای دچار مشکل شنوایی علی قربانی زاده باشد؛ او که 30 سال سن دارد در راهنمایی و رانندگی شغل پیک موتوری دارد. اغلب ناشنوایان در شغل های آزاد موفق هستند و بسیاری در رشتههای دانشگاهی بالا درس خواندهاند اما برای استخدام دولتی مشکل دارند. البته علی قربانی زاده به تحصیل ادامه نداده و اکنون با یک بانوی کم شنوا ازدواج کرده و یک فرزند دارد. او به زبان اشاره سخن می گوید و مطهره اکبرپور که خود کم شنواست صحبتهایش را ترجمه می کند: «من از بچگی ناشنوا نبودم. بچه که بودم بیمار و ناشنوا شدم. اکنون خدا را شکر زندگی خوبی دارم و بچهام مشکل شنوایی ندارد. برای همین هرگاه تلویزیون مترجم زبان اشاره ندارد، او برایمان برنامه را ترجمه می کند.»
آن طور که مطهره اکبرپور میگوید، بسیاری از افرادی که با ناشنوایان ازدواج کردهاند، فرزندانشان مشکل شنوایی ندارند ولی برخی دیگر این بیماری را به ارث برده اند اما بسیاری از آنان نه به صورت ارثی بلکه به خاطر بیماری در کودکی ناشنوا شده اند و خانواده مدتها از آسیبی که به شنوایی فرزندانشان وارد شده بی خبر ماندهاند. مانند ملیحه حیدری که کارشناسی نرم افزار خوانده است. او می گوید: «در کودکی مدرسه عادی من را نپذیرفت برای همین در مدرسه استثنایی درس خواندم. اکنون کارشناسی رایانه دارم ولی به خاطر کم شنوایی اداره ها من را استخدام نمیکنند.» این طور که این جوان کم شنوا می گوید، او در کودکی به خاطر ابتلا به زردی- یرقان ناشنوا شده است.
خطر بیماری های کودکی
آمار دقیقی در دست نیست که نشان دهد چه تعداد از ناشنوایان و کم شنوایان در جامعه به صورت ارثی و چه تعداد بر اثر بیماری یا جراحت، شنوایی خود را از دادهاند اما چیزی که مشخص است، این است که از هر یک هزار نفر، یک نفر ناشنوا به دنیا می آید که این نشان دهنده انتقال ارثی مشکلات شنوایی در برخی خانواده ها است. برای همین پزشکان به خانوادهها توصیه میکنند چنانچه فردی دچار مشکل شنوایی حتی در خویشاوندان دور خود دارند از ازدواج خانوادگی پرهیز کرده و پیش از هر ازدواج حتما مشاوره ژنتیک دریافت کنند. دکتر بصیر هاشمی، معاون پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و رئیس بخش کاشت حلزون این دانشگاه است و عمل کاشت حلزون بسیاری انجام داده است. او در فاصله 2 عمل جراحی به گزارشگر «خبرجنوب» میگوید که اگرچه از هر یک هزار نفر، یک نفر با مشکل شنوایی به دنیا می آید اما این رقم در میان کسانی که در کودکی بیماریهایی چون زردی - یرقان میگیرند یک نفر در هر 50 نفر جمعیت است: «ناشنوایی میتواند نتیجه نقص ژنتیکی باشد و چه در بدو تولد یا به مرور زمان خود را نشان میدهد اما پس از تولد عفونت های پیشرفتهای چون مننژیت، عفونتهای خون و زردی، یرقان بالا میتواند باعث ابتلای افراد بیشتری به مشکلات شنوایی شود به همین خاطر این گروه باید حتما مورد بررسی پزشکی قرار بگیرند.»
آن طور که دکتر هاشمی میگوید، کودکان نارسی که در آی سی یو بستری میشوند هم ریسک شنوایی بالایی دارند. به همین خاطر این کودکان نیاز به دریافت خدمات و دقت درمانی بیشتری پیدا میکنند اما اگر از همان روز نخست مداخله صورت بگیرد میتوان از ناشنوایی پیشگیری کرد.
اما ناشنوایی و کم شنوایی دیگر یک درد بی درمان نیست. هم اکنون ناشنوایی با کاشت حلزون قابل درمان است؛ جراحی پر هزینه ای که 50 میلیون تومان هزینه دارد ولی آن طور که دکتر هاشمی می گوید، دولت ترتیبی داده که با 6 میلیون تومان این جراحی انجام شده و باز «صدا» به گوش افرادی از جامعه برسد که بیهیچ گناهی یکی از حسهای پنج گانه خود را از دست داده اند. شاید اینجا بیش از همه جامعه مسئول بازگرداندن این نیاز بنیادین شماری از اعضای خود باشد. وقتی پای صحبتهای ناشنوایان و کم شنوایان می نشینید از همه آنها کمابیش این جمله را میشنوید که «من ناشنوا به دنیا نیامدم ولی ناشنوا شدم» یا «من سال ها در مدرسه عادی درس خوانده ام». این جملات شاید نشان دهنده دلخوری از داغی باشد که به خاطر معلولیت و مشکل شنوایی از جامعه دریافت می کنند، به همین خاطر شاید جامعه باید مسئولیت کمک به این گروه از جامعه را بپذیرد تا ناشنوایان کنار شهربازی پارک آزادی بتوانند صدای موسیقی و صدای فرزندان خود و بسیاری از صداهای دیگر را بشنوند؛ به ویژه اینکه بدون شنیدن «صدا» گاهی جان یک انسان می تواند به خطر بیفتد.

46

کد خبر 584514

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین