روزنامه شرق نوشت: هشتگ نه به تحریم ورزش زنان ایران در ابتدا نه عجیب بود و نه حاشیه‌ای داشت. مسئله خیلی ساده بود. زنان ایرانی با توجه به اینکه سال گذشته بهار ورزش آنها مطابق گزارش‌ها و تحلیل‌ها همه جا گفته شد، حق داشتند و می‌خواستند در صحنه‌های ورزشی باشند و البته نه در حاشیه، بلکه در متن و به صورت فعال.

ازاین‌رو زمانی که تعداد انگشت‌شماری از زنان کشورهای دیگر به حضور در ایران به‌عنوان میزبان بازی‌ها با حجاب داخل این کشور مخالفت کردند، قطعا فعالان مدنی و گروهی از فعالان زنان با توجه به اینکه نظرات افراد مختلف این حوزه و ورزشکاران زن این رشته را شنیدند، می‌دانستند باید کاری کنند تا این میزبانی از ایران گرفته نشود. بحث پوشش و بحث اعتراض به هر موضوع دیگری در میان نبود. مطالبه کاملا ساده و قابل درک بوده و هست:

زنان ایرانی که با محدودیت‌ها توانسته بودند در رشته‌ای که کاملا متعلق به عرصه مردانه بود همچون شطرنج تا این مرحله پیش بیایند، برایشان گرفتن میزبانی این رشته از سوی ایران موفقیت و نوعی برجسته‌شدن و دیده‌شدن در عرصه جهانی محسوب می‌شد.

در این زمینه بسیاری از فعالان حوزه زنان نیز هم‌نظر بودند و هستند. ازاین‌رو به صورت خودجوش در فضای مجازی چنین هشتگی شکل گرفت که درواقع نه خواست آن زنان در کشورهای دیگر را نفی می‌کرد و نه کاری به پوشش کسی داشت و فقط مطالبه‌ای ساده را مطرح کرد و می‌کند: زنان ایرانی به دلیل مسائلی مانند این مسئله که در کشورشان برقرار است، نباید از عرصه‌های بین‌المللی و دستیابی به فرصت‌هایی مانند میزبانی این رشته ورزشی در کشور محروم شوند. درباره کلیت مسئله گمان نمی‌رود اختلاف چندانی میان همه گروه‌های دغدغه‌مند زنان باشد و همه فعالان اجتماعی خواهان حضور بیشتر زنان در عرصه‌های عمومی و به‌ویژه عرصه‌های مردانه ورزشی که به‌تازگی زنان در آنها به صورت جدی وارد شده‌اند، هستند، اما درنهایت با توجه به تداخل این مطالبه با برخی از مطالبات که به صورت ناگهانی مطرح شد؛ همچون آزادی پوشش که مورد بحث اولیه فعالان زنان نبود، جنجال‌آفرینی‌هایی شد که به‌هرروی با گرفتن میزبانی ایران در این رشته تا حدی رفع شدند.

اما بحث و دغدغه فعالان مدنی مخالف تحریم ورزش زنان ایرانی به دلیل پوشش، فقط این رشته و این ورزش نیست، بلکه همچنان با رویکرد حضور هرچه بیشتر زنان ایرانی در عرصه‌های بین‌المللی و برجسته‌شدن موفقیت‌های ملی آنها در همه جای دنیا، اصرار دارند این شرایط ادامه پیدا کند و به دلایلی از این دست، زنان ایرانی از عرصه‌های مهم و اثرگذار عمومی و جهانی محروم نشوند. در این راستا در شبکه‌های مجازی و برخی رسانه‌ها حرف و سخن زیاد زده شد و بسیاری از فعالان این حوزه تحلیل‌ها و توجیهات و نظرات مختلفی دادند.

در ابتدا تعدادی از شطرنج‌بازان خارجی، ازجمله نازی پایکیدزه، شطرنج‌باز آمریکایی با میزبانی ایران برای بازی‌های شطرنج فوریه ٢٠١٧ مخالفت کردند.

بااین‌حال میترا حجازی‌پور، استاد مشهور شطرنج زنان که در مسابقات آسیایی ٢٠١٥ زنان قهرمان شده است، در مصاحبه با گاردین اعلام کرد بایکوت‌کردن بازی‌ها در ایران کار اشتباهی است و جلوی تلاش‌های سخت برای پیشرفت ورزش زنان در ایران را می‌گیرد. حجازی‌پور ٢٣ساله دراین‌باره افزود: این مسابقات می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین مسابقات بین‌المللی زنان را در ایران باشد، ما در گذشته نتوانسته‌ایم در هیچ رشته‌ای مسابقات بزرگ بین‌المللی زنان در این حد در ایران برگزار کنیم. درست نیست بعضی‌ها درخواست بایکوت‌شدن این مسابقات را بدهند. این مسابقات برای زنان ایرانی مهم است و فرصتی است تا ما قدرت خودمان را نشان دهیم. من درک می‌کنم که قوانین حجاب ممکن است برای آنها سخت باشد، اما می‌خواهم به آنها بگویم اگر صبر و درک خود را نشان دهند و به ایران بیایند تأثیر مثبتی خواهند داشت. ایران کشور زیبایی است و فرهنگ فوق‌العاده‌ای دارد.

غنچه قوامی در مصاحبه‌ای که درهمین باره با گاردین کرده است گفته است: «مخالفم که جامعه جهانی از حجاب اجباری به عنوان ابزاری برای فشار و به‌انزواکشاندن ایران استفاده کند. زنان ایرانی، روزبه‌روز توانمند‌تر شده و تبعیض‌های سنتی، سیاسی و حقوقی را بیش‌ازپیش کنار می‌زنند. کسانی که نگران وضعیت حقوق‌ بشر در ایران هستند، باید این ظرفیت‌ها و تلاش‌ها را ببینند و به رسمیت بشناسند.

او همچنین می‌گوید: «هرگونه تلاشی برای به‌انزواکشیدن ایران در جامعه جهانی به ضرر زنان و به طور کلی جریان تحول‌خواه در ایران خواهد بود. بازنمایی کلیشه‌های اورینتالیستی از زنان ایران که تصویری منفعل و سرکوب‌شده به مخاطب جهانی ارائه می‌دهد، تنها با ارتباط مؤثر با دیگر کشورها فرومی‌ریزد. زنانی که سابقه فعالیتشان به چندین دهه گذشته برمی‌گردد، احتیاج به ناجی ندارند. به‌تصویرکشاندن این تلاش‌ها، به جای حس ترحم، همدلی و تحسین به همراه خواهد داشت که برای زنان ایرانی در راه رسیدن به مطالباتشان انگیزه‌بخش خواهد بود. جامعه جهانی به جای تحریم و بایکوت، باید اراده مردم ایران برای تغییر را به رسمیت بشناسد».

پردیس عامری، فعال اجتماعی هم دراین‌باره می‌گوید: «این مسابقات و میزبانی ایران برای مسابقات شطرنج را نباید کم‌اهمیت دید و چرا باید معدود موقعیت‌هایی را که برای دیده‌شدن زنان ایرانی و خارج‌شدن آنها از انزوا و تعامل بیشترشان با جامعه جهانی کارساز است از آنها بگیریم؟ این واقعا چه نفعی برای جامعه زنان ایران دارد آن‌هم وقتی خود زنان ورزشکار این رشته، این مطالبه را ندارند و می‌خواهند که از فرصت پیش‌آمده استفاده کنند؟ شاید بهتر باشد به‌جای این نگاه خردنگر -با گرفتن موقعیت کوچکی از زنان و برانگیختن حس ترحم جهانی به زنان ایرانی- نگاهی کلان‌تر در مطالبات داشته باشیم و اگر مطالبه‌ای هست، با این مطالبه مخلوط نکنیم! هشتگی که این روزها نه به تحریم می‌گوید، نه به هرگونه سوءاستفاده از موقعیت‌ها و موفقیت‌های زنان برای دستیابی به اهداف گروهی و سیاسی خاص است. بهتر است مخالفان برگزاری مسابقات بین‌المللی به هر دلیل، از خود مایه بگذارند، نه از موفقیت‌های زنان ورزش ایران!

دراین‌باره مهدیه گلرو، فعال اجتماعی زنان، هم نظراتی مشابه در صفحات مجازی خود نوشته است. او معتقد است تحریم یا بایکوت، فعالیتی اعتراضی در شکل خودداری از انجام یک کار یا اقدام است که می‌تواند از سوی گروهی یا سازمانی انجام شود. تحریم انتخابات، تحریم اقتصادی، تحریم غذا، تحریم دارو و..! نکته درخورتوجه این است که ما نمی‌توانیم با نوعی از تحریم موافق باشیم و با نوعی دیگر مخالف. درنهایت بیشترین آسیب را شهروندان عادی در تحریم‌ها خواهند دید. چنان که در سال‌های گذشته همیشه شاهد چنین نتیجه‌ای بوده‌ایم. جهان به واسطه رسانه‌ها و تلاش‌های خبرنگاران و روزنامه‌نگاران داخلی و خارجی به‌خوبی زندگی زنان در ایران را دیده است اما من گمان می‌کنم آنها شاید ما را کامل نشناخته‌اند. شاید تصویر ذهنی آنها از ما این است که در سکوت نشسته و به واقعیت تلخ زندگی‌مان تن داده‌ایم. شاید تاکنون ندیده‌اند ما زنان ایرانی هرروز تلاش می‌کنیم، باز امیدوار به جلو می‌رویم و شاید وقت آن است که به زنان جهان بگوییم به ایران بیایید و ببینید ما چگونه خستگی‌ناپذیر تلاش می‌کنیم. تحریم ورزش زنان در ایران یک پیشروی مردسالارانه است. کنار ما باشید تا جهان مردانه بداند زنان می‌توانند.

گلرخ نفیسی، هنرمند تجسمی دیگر دراین‌باره می‌گوید: ابزارهای رسانه مثل اطلاع‌رسانی، سروصدا و دعوت به انجام یا پرهیز از کاری، همه ابزارهایی پرقدرت اما محدود و اغلب یک‌بارمصرف برای مبارزه‌اند. مثلا از یک تریبون نمی‌شود صد بار یک چیز را به اطلاع همگان رساند یا توقع داشت مطلع‌شدن مدام از یک وضعیت ناخوشایند منجر به تغییر وضعیت شود. تحریم، برگزارنکردن، مشارکت‌نکردن، به‌رسمیت‌نشناختن، یکی از شیوه‌های فعالیت است که در تمام این سال‌ها مدام درباره تأثیرداشتن و نداشتنش بحث شده است. فارغ از هر حکم کلی‌ای در این زمینه باید توجه کرد بایکوت‌کردن، فعالیتی متمرکز بر سازمان‌هاست که به قصد فلج‌کردن سازمان‌ها و سازوکارشان انجام می‌شود. دلیل مقبولیت این شیوه فعالیت در غرب هم تثبیت سازمان‌ها و تبیین‌شدن نسبت آدم‌ها با سازمان‌هاست. نسبت ما با دولت نسبتی است که ما با مشارکت پیوسته در تمام امکان‌های سیاسی مشغول ساختن و اصلاح آن هستیم. سؤال اصلی این است که چرا ما در میانه مبارزه‌ هرروزه و مستمرمان باید هم‌زمان مشغول نشان‌دادن محدودیت‌های متغیرمان به دیگری‌‌هایی باشیم که از اساس از حیات سیاسی ما بی‌خبرند؟ عموم خارج از ایران با مطلع‌شدن از تحریم‌کردن این مسابقه یا فلان سفر هرگز حلقه‌های گمشده بین خودشان و ما را پیدا نخواهند کرد و میانبرهایی مشابه ایده تحریم مسابقات شطرنج در ایران در نهایت آنها را به یکی از کلیشه‌ای‌‌ترین آدرس‌های غلط سیاسی مثل عذاب‌وجدان‌های پسااستعماری، ترحم‌ها و مداخلات بشردوستانه تبدیل می‌کند.

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 587880

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 9 =