حدیث جمشیدی : زیر آسمان شهر، لابلای زندگی ماشینی، زندگی هم آنسوی چهاراه، در کوچه پس کوچه های شهر بین ما جریان دارد .
می بینیم طغلایش را برای دوام ،برای ماندن، گاه هم بی تفاوت از کنارش رد می شویم میبینبم بین خطوط سفید جاده ، زیر آفتاب سوزان تابستان ،فصل برگ ریزان ، و سوز سرما به جانش خورد و در شب عید هم شورش را برای زندگی دیدیم اما او را نفهمیدیمش و
از کنارش گذشتیم.
او هم شهروند، هم وطن ،دوست و بالاتر از آن او هم نوع ماست. انسان است ، اما دردش در سینه حبس است گوش می خواهد برای شنیدن حرف هایش برای گفتن دردهایش برای شکستن بغض هایش دل می خواهد، که پایش بنشیند و بفهمدش
در گوشه و کناردنیا این پدیده هم به چشم می خورد اما برای حمایتش برخی از کشورها قانون وضع کرده اند که اگر خانواده یا دولت مردان و صاحبانش از این قانون سر پیچی کنند مجرم اند و مجازات می شوند.
برایش سازمان مردم نهاد تشکیل داده اند. و زیر پروبال خود گرفت اند. روی سخن کودکان کار است. کودکانی که به بهای ناچیز به کار گرفته می شوند و تن به سخترین کارها می دهند .
او می دود تا باقی مانده های پاکتش را بفروشد و پشت چراغ قرمز پایش را از زمین بلند می کند تا شیشه غبار گرفته ماشینی را غبار بزداید و شاید پیش چشم مسئولی سر چهار راه جعبه سنگین را در دست گرفته باشد ولی به چشم نیامده باشد.
شاید دیده شده باشد ولی تظاهر به ندیدنش شده باشد. او هم انسان است. فرزند این سر زمین است باید صدایش را شنید و باید فهمید که او نیز هست. دستهایش را باید گرفت چه خوش گفت استاد سخن " سعدی" " که بنی آدم اعضای یک پیکرتد که در آفرینش زه یک گوهرند" و این بیت معروف که سده ها و دهها را پیموده است تا برسردر سازمان ملل رسیده است .
که بگوید،سرشت آدمی یک گوهر است. همدیگر را در یابیم. و شاید همان هایی که قانون در حمایت از کودکان کار وضع کرده اند که خانواده ها و صاحبان کار حق به کار گیری کودکان زیر ۱۶ را ندارند و جرم اعلامش کرده اند مفهوم این بیت را خوب فهمیده اند.
فهمیده اند که آنان نیروی انسانی جامعه اند انان آینده ساز کشورشان هستند پس باید از هر حیث سالم و تنومند باشد چرا که جامعه ای که نیروی سالم خودر را از دست دهد.کارایی وپیشرفتی نخواهد داشت.
بفهمیم که درد کودک کار چیست؟ شاید ما معنای کودک کار را نمی دانیم و مفهومش را نفهمیده ایم چه برسد به اینکه دروش کنیم!
کودک کار آسیب پذیر است و جامعه شناسان معتقدتد که بیشترین آسیب های روحی،روانی وجسمی متوجه کودک کار است.
او اسیر میشود دام گروههای ناهنجار طعمه می شود برای حمل مواد مخدر و دام اعتیاد گرفتار می شود اگر دیده نشود وفهمیده نشود.
او فرزند این سرزمین است . باید او را فهمید دردش را شناخت او بیمار است. بیماری که اگر مداوا نشود او را به کام و مرگ می کشاند.
اودردمند است ولی صدایش شنیده نمی شود او از کودکی به جز کاروکار و سختی و دوباره کار چیزی نمی داند. کودک کار یعنی چه ؟ یعنی کودکی که کار میکند تا پولی بدست آوردیا این که باکار به دنیا پا گذاشته است، تا فقط کار کند.
کودک کارغصه دارد.غصه داردکه مادر یا پدری بیمار دارد و برای بودنش باید کار کند و دست حمایتی برسر ندارد . کودک کار غصه دارد که دیده نمی شود ،که شاید پدرش ،مادرش از ترس فقر به بهای ناچیزی فروخته می شود و صاحبش به کار سخت وا می داردش و دسترنجش را به جیب می زند.
او غصه دارد که نه کودک است نه نوجوان و نه جوان بلکه فقط اسمش کودک کار است. او درد می کشد که دسته گل های خواهرش را ارزان می خرند و گاهی هم پولش را نمی دهند. او بغض گلویش این است، که مادرو پدر عاجزش را یاوری نیست و سقفی نیست تا در پناهش ، پناه گیرد. او گرفتار است و خور این گرفتاری را نخواسته است بلکه به او تحمیل شده است.
کودک کار را دریابیم چرا که اگر دردش دوا نشود زخمش عفونت می کند و درمانش بی درمان می شود.ودر بزرگسالی شایدسایه شوم آسیب های کودکی اش برسرش سنگینی کند که در این حال باید هزینه های هنگفتی برای درمان آسیب های ناشی ازروان وجسمی بیمار باید بر جامعه تحمیل شود. و اگر درمان نشود ریشه می دواند و بحرانش دامن اقشار مختلف جامعه را می گیردو برای همین است در برخی از کشورها با این پدیده مبارزه می کنند چرا که سر نوشت و آتیه کشورشان را همین افراد می سازنند.
حال جای سوال است با افزایش کودکان کار چرا تصمیمی از سوی مسئولین برای پاک کردن چهر شهر از کودکان کار گرفته نمیشود چه برسد به اینکه قانونی در حمایت از کودکان کار تصویب شودـ
چرا انجمن های مردم نهاد که تلاش برای حل مشکل دارند تعدادشان انگشت شمار است. و حمایتی از سوی مسئولین نمی شوند.
تراژدی کودکان کار رمان بلندی است. که به هر صورتی میتوان انرا بارها نوشت بدون اینکه تکراری باشد.
کودک کار رادریابیم. و تنها موضوع جلسه مسئولی نباشد که پس پایان جلسه فراموش شود.و روز از نو روزی ازنو دوباره کودک کار با دردهایش تنها بماند.
46
نظر شما