۰ نفر
۱۶ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۷
سازمان سینمایی در انتظار مدیریتی قاطع

یکی از نخستین برنامه‌هایی که انتظار می‌رود با روی کار آمدن وزیر جدید در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دنبال شود، ارزیابی کیفی معاونت‌هاست، اقدامی که می‌تواند تغییراتی را سبب شود.

سمیه علیپور: تغییرات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و روی کار آمدن وزیر جدید موجب شده در روزهای اخیر گمانه‌زنی‌ها در مورد ایجاد تغییرات در معاونت‌های این وزارت‌خانه شدت بگیرد. یکی از معاونت‌هایی که در همین مدت صحبت در مورد آن جدی بوده، سازمان سینمایی است.

سازمان سینمایی با حضور حجت‌الله ایوبی به عنوان رئیس سه سال است امور را در سینما مدیریت می‌کند و آنچه می‌تواند رفتنی یا ماندی بودن ایوبی را بیش از هر چیز نمایان کند عملکرد او در این سه سال است. اینکه از یک سو برنامه‌های اعلام شده از سوی این معاون وزیر تا چه حد در این سال‌ها محقق شده و از سوی دیگر این برنامه‌ها چقدر گره از کار سینمای ایران گشوده است.

در نگاهی گذرا و فقط با اتکا به خاطرات مودجود در ذهن می‌توان چند نکته را در مورد عملکرد ایوبی در این سه سال به خاطر آورد؛‌ نکاتی که فارغ از مثبت و منفی بودن تصویر کلی این دوره را می‌سازند: بازگشایی خانه سینما، دیجیتال کردن سیستم پخش فیلم در سالن‌های سینما، آرام کردن نسبی فضای سینما و کاهش دادن درگیری‌ها نسبت به گذشته، راه‌اندازی گروه هنر و تجربه، راه‌اندازی مدرسه ملی سینما، طرح نیمه‌کاره  VOD، زیرسئوال رفتن اعتبار پروانه نمایش ارشاد در برخی موارد، ایجاد نگرانی‌ها در مورد عرضه قاچاق برخی فیلم‌های سینمایی، تدوام تحریم فیلم‌های سینمایی از سوی حوزه هنری، از پرده پایین کشیدن فیلم سینمایی «رستاخیز»، «خانه پدری» و «پنجاه کیلو آلبالو» و اجازه اکران نیافتن «عصبانی نیستم» و «آشغال‌های دوست داشتنی».

هرچند رشد چشمگیر فروش فیلم‌های سینمایی در این سال‌ها رخ داده است، اما در این میان نمی‌توان این فروش را به پای مدیریت سینما گذاشت، دقیقا به همان دلیل که نمی‌توان اسکار اصغر فرهادی را برای «جدایی نادر از سیمین» به پای مدیریت جواد شمقدری در سینمای ایران نوشت.

مجموع آنچه از عملکرد سازمان سینمایی در این سال‌ها به دست می‌آید نشان از آن دارد که درعین کم شدن تنش‌ها در سینما، عملا سیاستی روشن که بتواند امروز هم دلگرم‌کننده اهالی سینما باشد و هم مخاطبان را با مجموعه سامان‌یافته سینمای ایران روبرو کند، چندان نمایان نبوده است.

در ادامه با نگاهی به برخی برنامه‌های ایوبی و چگونگی اجرایی شدن آن‌ها و نحوه تصمیم‌گیری‌ها در بزنگاه‌های مدیریتی، عملکرد مدیریت دولتی سینما در سه سال گذشته مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

برنامه‌ها چقدر محقق شدند؟

حمایت از فیلمنامه‌ها در مرحله نگارش، پیش‌خرید فیلم‌های سینمایی برای عرضه در شبکه نمایش خانگی و در عین حال امتیازدهی به فیلم‌ها برای بهره‌گیری از وام‌های حمایتی همگی جزو برنامه‌هایی بود که از سوی مدیریت دولتی سینما در تیرماه سال 1393 اعلام شد. زمانی که نزدیک به 10 ماه از روی کار آمدن مدیریت جدید سینما می‌گذشت. براساس این برنامه‌ها آنچه در جریان حمایت از فیلم‌های سینمایی اهمیت می‌یافت مواردی به این شرح بود: «فروش فیلم‌های پیشین تهیه‌کننده و کارگردان، محتوای فیلمنامه به این ترتیب که فیلم‌هایی با مضمون انقلاب اسلامی، دینی و دفاع مقدسی بین صفر تا 25 امیتاز را می‌توانند به دست بیاورند. امتیاز طرح موضوع کودکان و نوجوانان نیز در فیلم‌ها بین صفر تا 12 است و امتیاز موضوعات اجتماعی، کمدی و طنز صفر تا 10 است.»

اینکه این امتیازدهی‌ها تا چه حد در جریان تولید فیلم‌های سینمایی رعایت شد و حمایت‌ها به چه ترتیب بود چندان روشن و واضح اعلام نشد. در میان بخش‌های زیرمجموعه معاونت سینمایی که اطلاعاتی دقیق از شیوه عملکرد خود منتشر کرده، می‌توان به بنیاد سینمایی فارابی اشاره کرد. این بنیاد در پایان سال قبل اعلام کرد چه فیلم‌هایی با چه درصدی از حمایت دولتی تولید شده‌اند تا به این ترتیب شفاف‌سازی در زمینه حمایت‌‌ها اتفاق بیافتد.

در کنار باقی برنامه‌های اعلام شده به نظر می‌رسد خبری خاص از پیش خرید فیلم‌ها در شبکه نمایش خانگی نیست و اتفاقا یکی از بخش‌هایی که در جریان حضور ایوبی در سازمان سینمایی چندان تکلیف روشنی در کاربرد و عملکرد خود نداشت، موسسه رسانه‌های تصویری است. رفتن حسین مسافرآستانه و حضور مصطفی ابطحی در سمت مدیریت جدید این بخش هم نتوانست کمکی به تغییر وضعیت کند.

مدرسه ملی سینما که به عنوان یکی از مهمترین برنامه‌ها برای تربیت نیروهای جوان سینمایی مطرح شده بود، اکنون بیشتر در اخبار به عنوان محل برگزاری نشست‌هایی درباره سینما مطرح می‌شود، هرچند که می‌توان توقع داشت، این بی‌خبری در مورد عملکرد مدرسه ملی سینما، بیشتر به منتشر نشدن اخباری درباره آن برگردد تا بی‌ثمر بودنش.

بزنگاه‌های تصمیم‌گیری

یکی از سخت‌ترین روزهای مدیریت را در سازمان سینمایی طی سه سال اخیر می‌توان ظهر روزی دانست که معترضان به نمایش «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش مقابل ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حاضر شدند و درخواست کردند اکران فیلم درویش پایان بیاید. مقاومت چندانی هم در مقابل این درخواست صورت نگرفت و فیلم بیش از یکی دو سئانس اکران نشد تا خواسته معترضان هرچه زودتر محقق شود.

شاید در ساعاتی که این تصمیم گرفته می‌شد، به نظر کار مسئولان سینمایی خیلی عجیب نمی‌آمد، تصور بر این بود که این تصمیم مقطعی و برای ساکت کردن صدای بلند اعتراض‌هاست، اما تداوم رویه پس نشاندن «رستاخیز» نشان داد، عملا در آن ظهر چهارشنبه سازمان سینمایی عقب‌نشینی کرده بود و در ادامه همه تمایلی برای خروج از سنگر خود نشان نداد.

زمان حساس دیگر به مقطع اکران «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری در گروه هنر و تجربه بازمی‌گردد. این فیلم سینمایی در بعد از دو شب نمایش در گروه هنر و تجربه به دلیل اعتراض‌ها از فهرست حذف شد تا ثابت شود راه حلی ساده‌تر از پاک کردن صورت مساله نیست.

سومین بار وقتی سازمان سینمایی در این شرایط قرار گرفت زمانی بود که «پنجاه کیلو آلبالو» با همه فروش خوبش مورد هجمه‌ها قرار می‌گرفت. در مورد این فیلم وضعیت کمی متفاوت از دو فیلم قبلی است. فیلم‌های قبلی در آغاز راه اکران بودند، اما این فیلم در پایان راه، با این وجود سازمان سینمایی نتوانست وضعیت را به گونه‌ای مدیریت کند که فیلم بی‌حاشیه از پرده پایین بیاید و در ادامه عرضه نکردن فیلم در شبکه نمایش خانگی نشان داد سازمان سینمایی حتی در عرضه فیلمی که سه ماه روی پرده سینمای سراسر کشور در حال نمایش بوده، نمی‌تواند قاطعیت به خرج دهد. البته در مورد خاص فیلم مانی حقیقی نباید نقش شخص علی جنتی وزیر ارشاد سابق را در پایان یافتن نمایش فیلم نادیده گرفت.

آنچه سینما نیازمند آن است

سینمای ایران نیازمند مدیریت قاطع است، این به نظر می‌رسد نکته‌ای باشد که اغلب اهالی سینما در مورد آن اتفاق نظر دارند. ماجرا از این قرار است که بیشتر سینماگران از قطعی نبودن آرا در سازمان سینمایی شکایت دارند‌: یعنی ممکن است فیلمی پروانه ساخت بگیرد، اما نتواند ساخته شود و یا اگر ساخته شود مجوز نمایش نگیرد. این البته اتفاق تازه‌ای نیست و نمونه‌های مشابه آن در سینمای ایران بارها وجود داشته است. آنچه این دوره را متفاوت می‌کند، شرایط عجیبی است که مثلا برای فیلم چون «پنجاه کیلو آلبالو» رخ داد. حالا وضعیت به گونه‌ای است که اگر فیلم اکران شود و چند ماه هم روی پرده باشد، باز هم روشن نیست این فیلم در ادامه راه می‌تواند توقیف شود یا نه. از همین رو آنچه جدی‌ترین مطالبه اهالی سینما محسوب می‌شود قطعیت است: به این ترتیب که سینماگر بداند اگر مجوز گرفته می‌تواند سرمایه بگذارد و فیلم بسازد و به اکران امیدوار باشد و اگر مجوز نگرفته باید دنبال موضوع دیگری برود.

یکی دیگر از انتظارات اهالی سینما توجه به خواسته‌های واقعی آنان است، به این ترتیب که خواست سینماگران در اولویت برنامه‌ها قرار بگیرد و به جای هزینه‌کرد بودجه‌ها در طرح‌ها و برنامه‌های فصلی و کم‌حاصل، بر تمرکزی روی خواست‌های واقعی صورت بگیرد.

سینمای ایران از مدیریتی که اهالی آن چندان رغبتی به گفت‌و‌گو با او نداشتند به مدیری رسیده که می‌تواند به خوبی سخن اهالی سینما را بشنود، حالا با فرض قرار داشتن جریان مدیریتی در مسیری رو به رشد، توقع می‌رود تغییراتی در مسیر ارتقای نوع نگاه مدیریتی در سازمان سینمایی رخ دهد:‌ برنامه‌ها همواره در اولویت قرار بگیرد و شیوه مدیریت احساسی کمرنگ و کمرنگ‌تر شود تا اهالی سینما که از هر سو تحت فشار هستند، به پشت‌گرمی مدیریت تعقل‌گرا، افق دید باز پیش روی خود ببینند.

5858

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 597861

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 16 =