مساله تاریخ نگاری اولا باید درحوزه فلسفه تاریخ مورد بررسی قرار بگیرد. بنده در کتاب «روش در تاریخ» بر این مساله تمرکز کرده ام که تاریخ اصولا چطور نوشته می شود.
به عنوان مثال در تاریخ مشهور است که اسکندر جهان گشا بوده است. در حالی که همه حکومت او 10 سال است و یونانیان به این دلیل که محتاج یک جهان گشا بوده اند به او این لقب را داده اند. یا در منابع تاریخی ذکر شده که وی سه بار ایران را تصرف کرده است! اولین سوالی که در این زمینه می توان طرح کرد این است که مردم ایران که در صیانت از خاک خود زبانزد هستند هیچ اقدامی در مقابل او انجام نداده اند؟ این موارد همه تاریخ سازی های است که درباره تاریخ ایران انجام شده است.
از دیگر موارد تاریخ سازی آن است که گفته می شود مادها اولین سلسله ایرانی است اما بقایای شهر سوخته در سیستان که مربوط به 6 هزار سال پیش است یا آثار به جا مانده در ایلام،دماوند و معبد آناهیتا نشانگر موضوعات دیگر است.
درباره تاریخ انقلاب اسلامی هم کتابهای زیادی از سوی افراد مختلف تالیف شده است که هر کدام از منظری به انقلاب پرداخته اند اما حوزه تاریخ نگاری در ایران نیازمند به تحول عمیق است.
متاسفانه گروه های غربی و مارکسیست در این زمینه اقدامات زیادی انجام داده اند اما در میان نیروهای معتقد به آرمان های انقلاب کار جدی و عمیقی انجام نشده است و افرادی که در تاریخ انقلاب حضور داشته اند نیاز به آن دارد که در این زمینه به تبین تاریخ انقلاب بپردازند. باید آن را در ابعاد مختلف برای جوانان و نوجوانان و گروه های مختلف صنفی در قالب های متنوع بیان کرد. اگر ملتی درباره نوشتن تاریخ خود همت نداشته باشد، دیگران آن را برایش می نویسند.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس
نظر شما