با نزیک شدن به انتخابات افراد و گروهها شفاف و صریحتر نظرشان را نسبت به کاندیدای ریاست جمهوری مورد حمایت و یا رقبایشان مطرح میکنند به گونهای که برخی از گروهها علناً کاندیدای مورد حمایت خود را اعلام کرده و تا حدودی به تبلیغ در مورد آن فرد در عناوین مختلف میپردازند، اما هنوز عدهای از احزاب و گروههای سیاسی به مصداق نرسیدهاند ضمن آنکه حاضر نیستند از کاندیدای مورد نظر دیگر همفکران طیفشان حمایت کنند و دلایلی روشن برای این عدم همراهی دارند. در حال حاضر که اداره قوه مجریه به دست اصولگرایان است عدهای از همین طیف تصمیم به ادامه حمایت از رئیس این قوه، یعنی احمدینژاد دارند - این درحالی است که در بین همین افراد تاچندی پیش عدهای منتقد بسیار سرسخت او بودند و در مجلس به راحتی به وزرایی که معرفی میکرد، رأی اعتماد نمیدادند- اما گروهی دیگر تصمیم جدی خود را بر عدم حمایت گرفته و آن را اعلام کردهاند. برخی از این گروهها نظرشان بر معرفی فرد دیگری به غیر از احمدینژاد است و برخی به دولت ائتلافی نظر دارند و عنوان میکنند که در دولت ائتلافی از همه توان و تجربه کشور استفاده میشود و دلیل شان این است که احمدینژاد حتی از توان سه چهارم اصولگراها هم استفاده نکرد و همه را درحاشیه نگهداشت. البته در این بین عدهای از اصولگرایان برای رئیس جمهور شروطی گذاشتهاند که اگر او قول اجرایی شدن آن را بدهد از او حمایت جدی داشته باشند، اما برخی گروهها هم دیگر امیدی به اجرایی شدن آن شروط ندارند و کلاً از وی قطع امید کردهاند. امیرعلی امیری، رئیس دفتر سیاسی حزب توسعه و عدالت از جمله افرادی است که در گفت و گو با «خبر» میگوید پذیرش شروط از سوی رئیس جمهور و حمایت از او سادگی است زیرا او را فردی «تک رو» میداند.
علت همراهی نکردن برخی از اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری دهم را چه میدانید؟
دلیل همراهی نکردن رئیسجمهور بعد از 4 سال میتواند ناشی از نحوه عملکرد و مدیریت ایشان باشد. با وجود اینکه اگر قبل از انتخابات این همراهی نبود دلایل دیگری میتوانست داشته باشد اما پس از گذشت 4 سال قاعدتاً چیزی که مبنا قرار میگیرد عملکرد است که آیا میشود با ایشان همراهی کرد یا نه.
مگر عملکرد آقای رئیس جمهور چگونه بوده که چنین نظری دارید؟
برخی اصولگرایان احساس میکنند آقای احمدینژاد در 4 سال گذشته اثبات کرده است که فقط از توانایی بخشهایی از نیروی انسانی و مدیریتی در طیف اصولگرایان در قوه مجریه استفاده کرده است و بخش قابل توجهی را در حاشیه نگه داشته است و حتی با آن بخشی از اصولگراها که در قالب دیگر مانند قوه مقننه حضور داشتند این همکاری و هماهنگی و استفاده از فضای اصولگرایی مجلس هفتم و هشتم را نداشت و آنها را تحویل نگرفت و مورد استفاده قرار نداد.
در واقع به اعتقاد شما ایشان از توان و تجربه دیگر اصولگراها خود را محروم کردهاند؟
بله. در مجموع وقتی کل توان کشور به دو بخش تقسیم شده، یعنی هروقت اصلاحطلبها بیایند از اصولگراها استفاده نمیکنند و وقتی اصولگراها بیایند از اصلاحطلبها استفاده نمیکنند نیمی از توان کشور به این صورت در حاشیه نگه داشته میشود اما وقتی قرار باشد از مجموع داخل اصولگراها هم کسی رئیس جمهور شود و آن هم سه چهارم اصولگراها را کنار نگه دارد، نمیشود با یک بخش و یک جمع و یک گروه خاص از یک طیف وسیع، فکر کنیم که میتوانیم کشور را به نحو احسن اداره کرد ونتیجهاش همین است که میبینیم.
اما آقای احمدینژاد و همراهانش میگویند که تلاش زیاد و بیوقفهای کردهاند و شبانه روز به دنبال رفع مشکلات بودهاند. این نتیجهای که میگویید چیست؟
نتایج منفی یعنی آثار سوء مدیریت و عدم برنامهریزی، عدم تجربه و به هدر دادن منابع که مسائلی است که با وجود کار و تلاش 24 ساعتهای که دولت انجام میدهد به دلیل بیتدبیریها و ضعف مدیریتها و هدر دادن منابع و عدم استفاده از تجریبات و توانایی که میتوانسته دولت در اختیار بگیرد، نتوانسته به آن میزان که انتظارمیرفت دستاوردی قابل قبول داشته باشد. به طور قطع اگر واقعاً این افراد، اصولگراهایی دلسوز برای کشور هستند و بنایشان بر این است که کماکان ادامه امور قوه مجریه به دست اصولگرها باشد، به طور طبیعی از همراهی با آقای احمدینژاد خودداری میکنند و اگر واقعاً چنین کاری نکنند و آن بخشی که بخواهند کماکان اصرار بر آقای احمدینژاد داشته باشند نشاندهنده آن است که آنها به منافع گروهی و جناحی فکر میکنند و نه به صلاح و مصلحت کشور.
آیا عدم توجه آقای احمدینژاد به احزاب و تشکلهای سیاسی و مثلاً قطع کردن یارانه احزاب و استفاده نکردن از آنها هم توجیهی برای آنچه بیتوجهی میخوانید هست؟
این هم یکی از آن بدسلیقگیها بود، زیرا در کشوری که بر مبنای انتخابات میچرخد احزاب میتوانند همیشه مشوقمردم و داغ کننده تنور انتخابات باشند. عدم حمایت از احزاب در کشور اقدام مناسبی نیست اما همان زمان که از احزاب حمایت میشد و یارانه به آنها تعلق میگرفت هم در موقعیت احزاب تأثیری نداشت که قطع آن، احزاب را دچار مشکل اساسی کند. مهم آن است نسبت به خود احزاب و گروهها بیتوجه بودند.
برخی اصولگرایان به صورت علنی عنوان کردهاند که اگر آقای احمدینژاد کمی با مهربانی و از در لطف با آنها برخورد کند و برخی از نیازهای آنها را برطرف کند احتمال روی آوردن به او و حمایتش در انتخابات وجود دارد شما چه مواردی را در نظر دارید که اگر ایشان انجام دهند، نظرتان عوض شده و از ایشان حمایت میکنید؟
فرصتی برای آن تغییر روشها و انجام برخی از کارها که بخواهد به ظهور برسد نیست، مگر اینکه وعده و وعیدهایی داده شود و بعد از انتخابات بخواهد آن کار را عملی کنند که به نظرم این هم سادگی است که به این وعده و وعیدها بخواهیم اطمینان کنیم.
آقای امیری! توصیه شما به اصولگرایان برای رسیدن به کاندیدای واحد در انتخابات آتی چیست؟
توصیه میکنم اصولگراها به منافع کشور فکر کرده و تدبیری کنند که در 4 سال آینده مدیریت قوه مجریه، مدیریتی کارآمد باشد. اصولگرا بودن قوه مجریه لازم است اما کافی نیست. کارآمدی در 4 سال آینده که از امسال هم شروع میشود ضمن آنکه ما هماکنون هم با مشکلاتی مانند کاهش درآمد نفت، مشکلات اقتصادی و همچنین بحران مالی جهان مواجه هستیم که واقعاً یک مدیریت کارآمد میطلبد تا برای کشور مفید باشد، بنابراین صرف اینکه یک نفر از اصولگراها در قوه مجریه حضور داشته باشد کافی نیست.
انتخاب مدیریتی کارآمد از میان اصولگرایان چگونه جامه عمل میپوشد؟
ما نظرمان آن است که همراهی با طرح دولت ائتلافی که آقای رضایی مطرح کردند میتواند ما را به آن مدیریت برساند یعنی افرادی که در حد کاندیدا شدن هستند، از هر طیفی که باشند، دور هم بنشینند و برنامههای خود را برای دولت ائتلافی و فراگیر بیان کنند و هرکدام که مصداق کاندیداتوری قرار گرفت همه از او حمایت کنند، مشروط بر اینکه پایبند به دولت ائتلافی باشد و در 4 سال آینده با توجه به برنامه دولت ائتلافی حرکت کند.
مصادیقی که در رأی این دولت ائتلافی برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری هستند، چه افرادی خواهند بود؟
در حال حاضر آقایان محسن رضایی، قالیباف، ولایتی و چندین نفر دیگر.
آیا آقای احمدینژاد هم جزو این کاندیدا میتواند باشد؟
بله، حتی اگر آقای احمدینژاد بپذیرد که در چارچوب دولت ائتلافی کار کند میتواند جزو این جمع باشد اما ایشان نشان دادهاند که طبیعتشان تکروی و فردگرایی است تا جمع گرایی که تاکنون هم این همراهی با دیگر گروهها وجود نداشته است.
نظر شما