این کتاب به تازگی از سوی انتشارات کتابسرا روانه بازار کتاب شده است. زنگنه در این نشست درخلال صحبتهایش درباره شیوه تألیف این کتاب درباره مشکلات نابینایان سخن گفت و از مدیران شهرداری و برنامهریزان این حوزه خواست تا دربرنامهریزی شهری به مشکلات نابینایان نیز توجه شود. در ابتدای این نشست علی دهباشی درباره پری زنگنه وفعالیتهای اودر حوزه موسیقی و جوایزی که از آن خود کرده وفعالیت انسان دوستانهاش برای نابینایان گفت. زنگنه در این نشست با اشاره به گوشهای از مشکلات نابینایان در مواجهه با زندگی و مردم گفت: باید شهرداری تهران شرایطی فراهم بیاورد تا برای راحتی نابینایان در فضاهای شهری امکاناتی در نظر گرفته شود ودر ساخت و سازهای شهری به شرایط آنها نیز توجه شود. این خواننده موسیقی فولک بارها و بارها توصیه میکند که هرگزبا نوشتن کتاب «آن سوی تاریکیها»قصد نداشته نوع زندگی خود را به دیگر نابینایان توصیه کند ونمی خواهداز او به عنوان اسوه و الگو یاد شود. بلکه او میخواهد، بگوید نابینایان باید خودشان را گم نکنند و برای رهایی از مشکلات، بهترین مسیر را براساس داشتههایشان انتخاب کنند.
زنگنه درخصوص دلایل نگارش کتاب «آن سوی تاریکی ها» گفت: دلیل من برای نگارش این کتاب آن نیست که مردمان مشکلات ودشواریهای زندگی را که من آن را جزو زندگی میدانم به یک سو نهند وشب و روز به نابینایان و نابینایی بیندیشند بلکه میخواستم از جهان دلافروز پنجرهای به علم نابینایی بگشایند. این خواننده نابینا با اشاره به پیشرفت علم پزشکی گفت اما با اینهمه، همواره این احتمال وجود دارد که تک تک آدمها با مشکل نابینایی روبهرو شوند اما این موضوع نباید موجب شود که امیدشان رادر زندگی از دست بدهند و از انجام کارهای مهم بازبمانند. او با اشاره به روزهایی که تازه نابینا شده بود، یادآور شد: من آدمی بسیار اجتماعی هستم و به خاطر اعتماد به نفسی که دارم و ارتباطاتی که داشتم، توانستم در زندگیام تحولی به وجود بیاورم، البته در مقطعی که من نابینا شدم تصور درستی از نابینا در جامعه وجود نداشت و کسی به نابینایان کاری نمیداد. زنگنه ابراز امیدواری کرد در سالهای آتی دولت شرایطی فراهم کند تا تمام نابینایان بتوانند شغلی دولتی داشته باشند.
به گفته این خواننده نابینا امروزه شرایط زندگی نابینایان در ایران مطلوب شده است اما با استانداردهای جهانی فاصله بسیار دارد. کتاب «آن سوی تاریکی ها» کتابی پژوهشی و آموزشی نتیجه سالها زندگی در همجواری با نابینایان و نابینایی است که با بیان خاطرههای زندگی شخصی و آموزههای علمی وتجربی، در پی روشن کردن گوشههای پنهان مسائل و مشکلات و راهکارهای زندگی اجتماعی به همگان است.
او درباره شیوه تألیف کتاب هایش گفت: من پیش از نابیناییام چون همیشه مینوشتم، نمیتوانستم با ضبط صوت ارتباط برقرار کنم از این رو شبها روی کاغذ یک رو مینوشتم و روزها دستیاران نوشتههایم را میخوانند و پاکنویس میکردند، این شیوه را برای ویرایش کتابم هم دنبال کردیم.
نظر شما