۰ نفر
۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۲۰:۴۶

«از اول هم اشتباهی بودم». این اوج حمله به خودی مردی بود که بیانیه شماره یک‌‌اش به یکباره فضای فوتبالی را وارد جریانی ملتهب کرد و بیانیه شماره 2 او همه چیز را به حالت اول برگرداند.

این شاید یکی از خاصیت‌های منحصر به فرد مردی است که هر وقت اراده ‌کند می‌تواند تیتر یک شود. مردی که صداقت او بر همه ثابت شده ولی هیچ‌کس هم نمی‌تواند منکر صراحت گفتارش شود و البته آن را کنترل کند. او هدیه علی‌آبادی به فوتبال ما بود. مردی که بارها و بارها رد پاهایی آشکار و پنهان از خودش در فوتبال به جا گذاشت تا نشان دهد تا چه اندازه به این ورزش‌گرایش و توجه دارد. مایلی‌کهن تنها چند ساعت بعد از جلسه کفاشیان با رئیس سازمان ورزش انتخاب شد. جلسه‌ای که توسط چند نفر از اعضای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال تأیید شد ولی روابط عمومی سازمان تربیت بدنی آن را تکذیب و ما را به نشر اکاذیب متهم کرد. از زمانی که علی‌آبادی برای انتخابات فدراسیون فوتبال ثبت نام کرد مدت زیادی نگذشته بود که او متوجه شد به دلیل تأکید فیفا اجازه حضور در انتخابات پرحاشیه‌ترین فدراسیون فوتبال ایران را ندارد و به همین سادگی کفاشیان در انتخابات فدراسیون فوتبال تنها شد تا رئیس سازمان تربیت بدنی در دفتر رئیس فدراسیون فوتبال شعبه‌ای دائمی برپا کند. اگرچه کفاشیان این اواخر و به‌خصوص پس از تیتری که پرتیراژترین روزنامه ورزشی کشور از او درباره مهم بودن نظر علی‌آبادی برای انتخاب سرمربی تیم ملی زده بود اختلاف نظرها و شاید درگیری‌هایی با رئیس سازمان ورزش پیدا کرد ولی هیچ کس نمی‌تواند منکر تبعیت فدراسیون فوتبال از رئیس سازمان ورزش شود. ارتباط صمیمانه‌ای که گاه حتی برای دو طرف قصه هم زجرآور می‌شود.

با این حال اتفاقاتی که در فدراسیون فوتبال می‌افتد نتیجه صریحی است که به همه اهالی ورزش در رسیدن به مقصر اصلی این ماجرا کمک می‌کند. فدراسیون فوتبال از زمانی که به دلیل تصمیم رئیس سازمان تربیت بدنی دچار تغییرات عمده مدیریتی شد (که رئیس‌جمهور آن را در برنامه‌ زنده شبکه 2 اشتباهی بزرگ از سوی رئیس سازمان ورزش خواند)، به بدترین شکل ممکن اداره می‌شود و نبود استقلال یا مدیریت درست در آن (که اگر رئیس سازمان تربیت بدنی هر یک از این دو مورد را بپذیرد به خطای خود اعتراف کرده است) موجب شده بی‌سر و سامانی و بی‌برنامگی عجیبی را شاهد باشیم. حضور امیر قلعه‌نویی، منصور ابراهیم‌زاده، علی دایی، روته‌مولر، محمد مایلی‌کهن و فردی که به ادعای رئیس فدراسیون فوتبال قرار است تا پایان لیگ برتر (6 اردیبهشت) معرفی شود، نشان از ناکارآمدی تشکیلاتی دارد که با حمایت سازمان ورزش روی کار آمد و در مدت سه سال 5 مربی را عزل کرد تا نوبت به مربی ششم برسد. این رفت و آمدها و سوء مدیریت یا عدم استقلال باعث شد امیر عابدینی وقتی در برابر پرسش مجری برنامه قرار گرفت که از او درباره ضعف داوری می‌پرسید، گفت: «اگر بخواهید درباره رئیس فدراسیون حرف می‌زنم و می‌گویم در قواره رئیس فدراسیون فوتبال نیست اما درباره چیز دیگری حرف نمی‌زنم».

او البته این اجازه را پیدا نکرد که بیش از این درباره رئیس فدراسیون و استقلال نداشته‌اش صحبت کند که کفاشیان، خود در ارتباط زنده نوروزی‌اش با برنامه 90 به این بی‌اختیاری اشاره کرده بود. وقتی که او گفت اختیار لیوان اصلاً در دست من نبود و همین جمله برایش دردسرهای بسیاری درست کرد. . . 

برنامه 90 که بلافاصله بعد از روی کار آمدن مایلی‌کهن جنگی تمام عیار را با او به نمایش گذاشت، در آخرین روز حضور او به عنوان سرمربی تیم ملی این فرصت را پیدا نکرد تا با او همکلام شود. اگرچه ایسنا مدعی است برنامه 90 اجازه گفت‌وگو با مایلی را پیدا نکرد اما برخی از نزدیکان عادل فردوسی‌پور می‌گویند فضای عمومی برنامه چیزی را در این باره نشان نمی‌داد و این خود او بود که نمی‌خواست با سرمربی، جدلی تازه را شروع کند؛ اما او حرف‌هایش را از زبان امیر حاج‌رضایی گفت تا هم از قلعه‌نویی حمایت نکرده و هم ادبیات سرمربی تیم ملی را به چالش کشیده باشد: «من مایلی‌کهن را دوست دارم اما فوتبال کشورم را از او هم بیشتر دوست دارم. . . اینکه این فرد سالم می‌خواهد فوتبال را پالایش کند پسندیده است اما چرا حالا و چرا با این ادبیات؟» این جملات را حاج‌رضایی در شرایطی گفت که همه متوجه شدند تا چه اندازه در به کار بردن جملات احتیاط می‌کند. با این حال واعظی آشتیانی چنین واهمه‌ای را در کلامش نشان نداد و در حمله به قلعه‌نویی بی‌پروا عمل کرد تا فردوسی‌پور یک جمله او را به زیر ذره‌بین ببرد: امیدوارم فدراسیون یک بار هم که شده تصمیم قاطع بگیرد. . . 

«بیانیه شماره 2 من اصلاً معنایش استعفا نبود. آقایان تعبیرشان این بود که من استعفا داده‌ام و بلافاصله هم آن را قبول کردند وگرنه من استعفا ندادم و تنها شرایط حال حاضر فوتبال ایران را گفتم». مایلی‌کهن در بخشی از گفت‌وگوی کوتاهش با ایرنا، این جمله‌ها را می‌گوید تا نشان دهد تا چه اندازه غیر قابل پیش‌بینی است. سرمربی تیم ملی در بیانیه شماره 2 نوشته بود لیاقت سرمربیگری تیم ملی فوتبال را ندارد البته در کنار این جمله، ده‌ها جمله دیگر هم نوشته بود که بیشتر آنها به انتقاد از فضای موجود در ورزشگاه‌ها اختصاص داشت و مایلی‌کهن با ادبیات خاص خود ضد فضای فرهنگی حاکم بر ورزشگاه‌ها را به چالش کشیده بود اما همین یک جمله برای آنها که رفتن او را از تیم ملی آرزو می‌کردند کافی بود تا این نوشته به عنوان استعفای سرمربی تعبیر و تفسیر شود. استعفایی که از نظر خود او اصلاً استعفا نبود و بیانیه‌ای بود مثل اولی. 

محمد مایلی‌کهن در دو مقطع کاملاً متفاوت سرمربی تیم ملی فوتبال بود. بار اول سال 1374 تا 1376 و بار دوم که 17 فروردین بعداز مدتها کشمکش بر سر انتخاب سرمربی تیم ملی به عنوان نفر اول کادر فنی فوتبال انتخاب شد و 15 روز بعد، در برکناری زودهنگام حتی از منصور ابراهیم‌زاده و روته مولر هم پیشی گرفت؛ چرا که آنها حداقل یک بازی را روی نیمکت تیم ملی نشستند ولی این مربی حتی فرصت نکرد فهرست انتخابی خودش را به رسانه‌ها اعلام کند چه رسد به اردوی تدارکاتی و بازی دوستانه و رسمی.

او در این مدت سعی کرد روابط خصمانه‌اش را با علی دایی به دوستی تبدیل کند، با مجید جلالی صمیمی‌تر شود و البته با سرمربی استقلال هم به طور واضح درگیر شد و در این نبرد، از هیچ چیز نترسیدو حتی قهرمانی تیم او در جام حذفی فصل قبل را هم بر اثر تبانی تعبیر کرد تا به این ترتیب جدال زرینچه - قلعه‌نویی به صورتی مشخص به مایلی‌کهن - قلعه‌نویی تغییر یابد. 

حالا فدراسیون فوتبال که تقریباً همه کارشناسان معتقدند بدون اختیار، دایی و مایلی‌کهن را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرده، باز هم بر سر دو یا چند راهی انتخاب قرار گرفته است. تردیدی که همه فوتبالدوستان ایرانی را کلافه کرده است. فوتبال ایران در تاریخ 61 ساله تأسیس فدراسیون فوتبال ایران تاکنون تا این اندازه بی‌برنامگی، سردرگمی و تعلیق فکری را تجربه نکرده بود و از این حیث نیز باید به کارنامه مدیریتی سازمان ورزش فعلی نمره قبولی داد. 

استعفایی که استعفا نبود. این تنها جمله‌ای است که می‌توان درباره بیانیه شماره 2 محمد مایلی‌کهن نوشت. مایلی‌کهن وقتی متوجه شد از بیانیه‌اش به استعفا تعبیر شده با ایرنا مصاحبه کرد و گفت: آن نامه هر چه بوده استعفا نبوده و این ثابت می‌کند فدراسیون به بهانه‌ای برای برکناری مایلی‌کهن از سرمربیگری تیم ملی نیاز داشته تا فردی دیگر را روی نیمکت تیم ملی بنشاند؛ چون تقریباً همه مدیران ورزش مانند فوتبالدوستان به این نتیجه رسیده‌ بودند که تیم ملی با این تنشی که سرمربی آن ایجاد کرده به هیچ توفیقی دست نخواهد یافت. . . . و این گونه شد که مایلی‌کهن رفت.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 6892

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام US ۲۲:۳۷ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۱
    0 0
    مقاله خوبی بود...
  • ایرج A1 ۲۲:۴۷ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۱
    0 0
    آقای مایلی کهن: دیگه زمان زورگویی و استفاده از الفاظ قرون وسطایی جهت خلع سلاح حریف گذشته....بیدار شید!!!!! وتازمانیکه مربی تیم ملی انتصابی هست نه انتخابی در به همین پاشنه خواهد چرخید. با احترام:ایرج
  • بی نام IR ۰۳:۲۹ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۲
    0 0
    دیگه فوتبال ایران فوتبال نخواهد شد مگر اینکه کلیه مجریان ورزش کشور توسط مجلس شورای اسلامی انتخاب شوند و توسط نمایندگان ارزیابی گردند .
  • امير IR ۰۴:۲۵ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۲
    0 0
    اي كاش سردار قاليباف شهردار انتخاب نمي‌شد تا علي‌آبادي از ساختمان بهشت بيرون نمي‌آمد و ورزش كشور اين همه عقب‌گرد نداشت!!!!!!
  • عباس IR ۱۰:۴۲ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۲
    0 0
    کره جنوبی و عربستان خودشونو از حالا تو جام جهانی می بینند ما هنوز در خم واندرخم یک کوچه ایم
  • محمد IR ۱۱:۲۰ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۲
    0 0
    امروز میشل پلاتینی اعلام کرد در صورتی که از طرف تماشاگران شعار های نژاد پرستانه داده شود بازی برای 15 دقیقه متوقف خواهد شد و از طریق بلند گوی ورزش گاه ها به آنان در مورد این عمل غیر اخلاقیو نابخردانه تذکر داده خواهد شد و بعد از آن اگر تکرار شد بازی توسط داور تعطیل خواهد شد . همنی کار را می توان در ورزشگاه های ایران نیز انجام داد تا کسی جرات استفاده از ادبیات کثیف را نداشته باشد و از روی نیمکت ها برای لجن پراکنی دیگران دستور صادر نشود
  • ناصر IR ۰۷:۴۳ - ۱۳۸۸/۰۲/۰۵
    0 0
    به به سقوط مقتدرانه فوتبال ایران را در آسیا به آقای علی آبادی و دوستان ایشان تبریک و تهینیت عرض می نمائیم!