اگر در نيم قرن اخير به نظريه جديدي در حوزه ارتباطات برخورديد، نگارنده را نيز مطلع كنيد! پيامرسانها مي آيند، فربه ميشوند و ساختارهاي كهنه رسانهاي را به چالش ميكشند، اما همين حالا و همين زمان، رسانههاي رسمي در كشور با ساختار يك قرن گذشته مشغول فعاليت در حوزههاي رسانهاي هستند.
اين در حالي است كه اگر هدف غايي هر فعاليت رسانهاي، مخاطب باشد، اين هدف اصلي رسانهها، هم تغيير مكان و هم تغيير ذائقه داده است. حالا ديگر ما با مخاطبان انبوه در شبكههاي اجتماعي روبهرو هستيم كه علاقه کمی به متن و نگاهشان معطوف به چندرسانهايهاست.
جاي تاسف آن كه مديران رسانههاي دولتي كه متوجه اين تغييرات شدهاند، نيامدند ساختار را نوسازي كنند، بلكه ساختاري نو را به ساختار كهنه اضافه كردهاند. كاري كه جز فربه شدن سازمان رسانهاي و زمينگير شدن بيشتر آن به دليل عدم همپوشاني بخشهاي مختلف فعاليتها، ثمري نخواهد داشت .
حالا ديگر زمان ساختارشكني در فعاليتهاي رسانهاي كشور فرا رسيده است. البته اگر متوليان فرهنگي اعتقادي به نیروی مخاطب دارند؛ همان نيرويي كه به مشروعيت حاکمیت سياسي معنا ميدهد.
نظر شما