پیروزه روحانیون: مولانا جلالالدین بلخی، شخصیت بسیار جذابی برای ایرانیان و مردم کشورهای همسایه ایران است و تا به حال هنرمندان بسیاری در حوزههای مختلف به زندگی این شاعر و عارف بزرگ پرداختهاند. یکی از فصلهای زندگی مولانا که بسیار مورد توجه هنرمندان قرار میگیرد، داستان همنشینی او با شمس و تأثیری است که این معلم بر مسیر زندگی مولانا میگذارد.
«مقام عاشقی» هم یکی از آثار نمایشی است که این فصل از زندگی مولانا را روایت میکند. نمایشنامه «مقام عاشقی» را بابک صفیخانی بر اساس اشعار این شاعر ایرانی نگاشته است و محمد حاتمی کارگردانی آن را به عهده دارد. در این نمایش رؤیا نونهالی پس از سالها دوری از عرصه تئاتر در نقش کرا خاتون (همسر دوم مولانا) ظاهر شده است و بهروز میرلو، بهزاد جاودانفر، الهام دهقانی، کاظم هژیرآزاد، بهادر فاضل، امیر محمودی، لاله کریمی، ماهگل مهر و محمد حاتمی در کنار او هنرنمایی میکنند.
«مقام عاشقی» هفته گذشته در کشور سوریه با حضور تعدادی از وزیران و مسؤولان این کشور و رئیس موزه هنرهای معاصر، رئیس مؤسسه فرهنگی اکو و عدهای از مسؤولان سیاسی ایران به صحنه رفت. این اثر که در سالن اپرای دارالاسد دمشق طی دو شب به نمایش درآمد با استقبال مردم و البته رسانههای عرب زبان مواجه شد. مؤسسه فرهنگی و هنری اکو و موزه هنرهای معاصر تهران حامیان اجرای «مقام عاشقی» در کشورهای مختلف هستند.
محمد حاتمی، کارگردانی است که نمایش «مرثیه خواب» را در برنامه آیندهاش دارد و قرار بود این نمایش را در بیست و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به صحنه ببرد ولی به دلایلی از شرکت در جشنواره انصراف داد. او قصد دارد «مقام عاشقی» را در کشورهای عضو اکو به نمایش بگذارد و در هر کشور از بازیگران و هنرمندان همان کشور استفاده کند. همچنین قرار است عوامل این نمایش همزمان با حضور ایران در اکسپوی 2010 شانگهای به چین سفر کنند و در محل نمایشگاه ایران «مقام عاشقی» را اجرا کنند.
«مقام عاشقی» به چه زبانی اجرا شد؟
به زبان فارسی، ما بخشی از کار را ترجمه کردیم و مردم از طریق کپشن نمایش را دنبال میکردند. من اصلا نمیخواهم کلام فارسی را تغییر دهم چون به نظر من زبان فارسی بسیار شیرین است و این کار باید به زبان بومی اجرا شود تا تاثیر خود را داشته باشد.
مخاطبان سوری با موضوع آشنا بودند؟
بله بیشتر مردم دنیا که اهل تماشای تئاتر هستند با شخصیت مولانا آشنا هستند و او را میشناسند. این نمایش داستان زندگی مولانا قبل از آشنایی او با شمس و ورود شمس به زندگی مولانا و سیر پدید آمدن دیوان شمس را حکایت میکند.
این داستان پیش از این بارها به قلم نمایشنامهنویسان مختلف نگاشته شده و بارها به صحنه رفته است؛ شما از چه روشی برای جذب مخاطبی که هم با داستان آشناست و هم نمایشنامههای مشابه را دیده است استفاده کردید؟ با توجه به اینکه مدتی بعد قرار است این اثر در تهران هم به روی صحنه برود و مخاطب جذب کند.
ببینید اشعار حافظ، سعدی و مولانا این ویژگی را دارند که هر کسی میتواند از نقطهنظر و دیدگاه خود به آنها نگاه کند و برداشت خودش را از آنها داشته باشد. بنابراین برداشتهای هیچکس، هیچوقت تکراری نمیشود. در این اثر هم زندگی مولانا در مقطع آشناییاش با شمس و سرودن دیوان شمس از زبان سه زن که در زندگی مولانا حضور داشتند؛ کراخاتون و گوهر خاتون (همسران مولانا) و کیمیا خاتون (دختر مولانا و همسر شمس) روایت میشود. شاید تا به حال کسی زندگی مولانا را از این زاویه روایت نکرده باشد و همین عامل تفاوت این اثر با دیگر نمایشهای مرتبط با زندگی مولانا باشد.
برنامههای بعدی اجرای این کار چیست؟
قرار است هفته آینده کار را در شیراز و خوی اجرا کنیم و پس از آن هم به چین میرویم تا همزمان با حضور ایران در اکسپوی 2010 در شانگهای این نمایش هم اجرا شود و البته بعد از آن به تاجیکستان خواهیم رفت. در آینده نزدیک هم قصد داریم این اثر را در کشورهای عضو اکو به نمایش بگذاریم و نهایتا نیمه دوم امسال آن را به تماشاخانه ایرانشهر میبریم تا برای مردم تهران نمایش عمومی داشته باشیم.
گویا قرار است در اجرای این اثر از بازیگران کشورهای میزبان استفاده کنید. این کار سختی نیست؟
ما در سوریه هم این کار را کردیم و از هشت بازیگر سوری برای نقشهای حاشیهای استفاده کردیم. در کشورهای دیگر هم سعی داریم از بازیگران و موسیقی همان کشور برای اجرا استفاده کنیم. البته ما برای استفاده از بازیگران سوری سه روز وقت برای تمرین داشتیم.
هماهنگ کردن این بازیگران به خصوص در این زمان اندکی که برای تمرین در اختیار دارید، مشکل نیست؟ با توجه به اینکه زبان بازیگران هم فارسی نیست.
ما سعی میکنیم از بازیگران در حرکات یا همآواییها استفاده کنیم یا اینکه از موسیقی کشور میزبان برای نمایش بهره ببریم. به همین خاطر زبان برای اجرا چندان مشکل نمیآفریند. اما برای هماهنگ کردن بازیگران با گروه، مجبوریم تمرینهای فشردهای داشته باشیم تا به اشتراکاتی در بازیها برسیم. این کمی سخت است اما نتیجه خوبی خواهد داشت. حتی فکر میکنم در اجراهایی که در کشورهای اکو خواهیم داشت باید بخشی را برای بازیگران به زبان خودشان ترجمه کنیم. البته من دوست ندارم زبان نمایش را تغییر دهم، چون معتقدم زبان فارسی بسیار شیرین است و نمایش بهتر است به زبان فارسی اجرا شود. اما اگر بخواهیم از بازیگران دیگر کشورها استفاده کنیم ممکن است لازم باشد بخشی از اثر را ترجمه کنیم. من این تجربه را در نمایش «خوابگردها» و «مرثیه خواب» هم داشتم و در آن نمایشها بخشی از نمایش به زبان روسی و انگلیسی اجرا میشد.
هدف شما از استفاده از بازیگران و عوامل کشورهای مختلف در نمایشتان چیست؟
هدف ارتباط و تعامل است. به نظر من یکی از اهداف هنر تئاتر این است که هرچه سریعتر با مخاطب ارتباط برقرار کند و پیامش را به او منتقل کند. اگر ما در هر کشوری که قرار است کار در آن اجرا شود، از هنرمندان همان کشور استفاده کنیم، مردم با توجه به شناختی که از آن هنرمندان دارند سریعتر و بهتر با کار ارتباط برقرار میکنند. ما با استفاده از عوامل مختلف تمام تلاشمان را میکنیم تا با مردم کشورهای مختلف تعامل داشته باشیم.
خانم نونهالی بعد از حدود هشت سال با «مقام عاشقی» به تئاتر برگشتند، این دوری در بازی ایشان در صحنه تأثیری نگذاشته است؟
خیر. خانم نونهالی یک بازیگر حرفهای هستند و ما هیچ مشکلی با ایشان نداشتیم. از سوی دیگر چون ما هر دو با بازی در سینما و تلویزیون آشنا بودیم میتوانستیم خیلی راحت با هم همکاری داشته باشیم. این را فراموش نکنید که بازیگر حرفهای همیشه روی بیان و بدن خود کار میکند و همیشه آماده بازی است. مثل آقای کیانیان که سالها از صحنه نمایش دور بودند ولی وقتی بعد از مدت طولانی به صحنه برگشتند حضور خوبی داشتند چون در تمام این مدت دوری از بازیگری حرفهای غافل نبودند. خانم نونهالی هم همین وضعیت را داشتند و علیرغم دوری هشت سالهشان از صحنه تئاتر کاملا آماده بودند.
نظر شما