اين سياست يك بام و دو هوا هم به خودي خود در بالا بردن سطح توقع جوانان از ازدواج موفق بيتأثير نيست. از يك طرف ميگوييم به حداقلها راضي باش و ازدواج كن و از سوي ديگر تصويري از زندگي مشترك موفق به فرد ميدهيم كه در تضاد كامل با شعارهاي موجود است.
امروز
بر خلاف ادوار گذشته بيشتر جوانان انتظار دارند كه ابتداي زندگي همه
امكانات را با هم داشته باشند. درست بر خلاف نسل پدر و مادرها كه از يك
خانه نقلي اجارهاي با حداقل امكانات زندگي شروع ميكردند و به مرور و طي
سالها با تلاش و پشتكار خود زندگيشان را بهروز ميكردند.
نسل امروز
مطابق فرهنگ فستفود به پديده ازدواج نگاه ميكند. اين ديدگاه كه ديگر كسي
حوصله پختن غذاي سنتي و صبر كردن براي جا افتادن آن را ندارد و اغلب ترجيح
ميدهند از غذاي آماده و نيمپز استفاده كنند در تمام ابعاد زندگي نسل جوان
امروز رسوخ كرده است. يعني حتي در فعل ازدواج هم به دنبال بستري آماده يا
حداقل نيمهآماده است كه تلاشي براي ساختنش نكند كه البته او به تنهايي
مقصر نيست بلكه ساختار فرهنگي- تبليغاتي جامعه اين نسل را به اين سمت و سو
سوق داده و تصحيح چنين فرهنگي زمانبر است.
نظر شما