آخرین آمارهایی که در مورد سوختگی درایران اعلام شده از سوختن سالانه ۱۸۰ هزار نفر در کشور خبر میهند که از این تعداد ۳۰ هزار نفر در بیمارستانهای سوختگی بستری میشوند و ۳۰۰۰ نفر نیز فوت میکنند، اما بخشی از این آمار تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرند. آن طور که دکتر محمدجواد فاطمی - رئیس انجمن حمایت از بیماران سوخته- به ایسنا میگوید "همه کسانی که سوختهاند باید تحت پوشش بیمه قرار گیرند؛ چه آنهایی که در حادثهای دچار سوختگی شدهاند و چه کسانی که خودسوزی کردهاند یا دیگری آنها را سوزانده است. "
او میگوید: سوختگیهای اتفاقی یا مواردی که حین کار اتفاق میافتد، تحت پوشش بیمه هستند، اما اگر یک نفر دیگری را بسوزاند یا اگر خودسوزی اتفاق افتد پوشش بیمهای وجود ندارد. اگر فردی، شخص دیگری را آتش بزند، او مسئول پرداخت هزینههای بیمار خواهد بود. در مورد خودسوزی وخودکشی هم گفته میشود چون خود فرد اقدام به این کار کرده است، باید هزینهها را خودش بپردازد.
فاطمی اعتقاد دارد بیماران سوختگی چهار نوع معلولیت جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی را تحمل میکنند. حتی معلولیت اقتصادی آنها تا جایی پیش میرود که گاهی آنها مجبور به گدایی میشوند. او میگوید: گفته میشود بسیاری از گداهایی که در محدوده میدان ونک تهران گدایی میکنند، بیماران سوخته بیمارستان مطهری هستند؛ چون به این بیمارستان نزدیک است. حتی در قدیم جنازه بیمار را نگه میداشتند تا خانواده پول بیمارستان را بدهد. این بیماران در شهر خود نمیتوانند عملهای جراحی پلاستیک پیچیده و حرفهای داشته باشند. علاوه برآن گدایی در تهران هم درآمد خوبی دارد و کم کم به آن عادت میکنند. از طرفی هم بیمار در اینجا شناخته نمیشود، اما در شهرهای کوچک خودشان فشار اجتماعی روی آنها زیاد است.
درمان هریک درصد سوختگی، پنج میلیون تومان
وی میگوید: بیشتر کسانی که خودسوزی میکنند به دلیل ابتلا به مشکلات روانی این نوع خودکشی را انتخاب میکنند. در بیشتر موارد نیز بار خودسوزی به خانواده فرد تحمیل میشود که هیچ گناهی در این زمینه نداشتهاند؛ به همین دلیل تمام حوادث خودسوزی، دیگرسوزی و ... باید تحت پوشش بیمه باشند. بعضی از بیمارستانها به صورت غیررسمی بیمه را برای بیمارانی که خودسوزی کردهاند، قبول میکنند؛ هرچند این موضوع در قوانین رسمی نیامده است.
رئیس انجمن حمایت از بیماران سوخته میگوید: اگر بخواهیم بیمار سوختگی را به صورت درست درمان کنیم و مراقبتهای مناسب شامل انجام تمام پانسمانها و عملهای جراحی را برای او انجام دهیم، درمان هر یک درصد سوختگی، پنج میلیون تومان هزینه میبرد. معمولا بیماری در بیمارستان سوختگی بستری میشود که حداقل ۱۰ درصد سوختگی داشته باشد؛ بنابر این هربیماری که بستری شود حدودا ۵۰ میلیون تومان باید هزینه کند و اگر بیمارستان بیمه او را قبول کند ۱۰ درصد این هزینه را باید بپردازد. به دلیل هزینههای بالا، این خدمات تحت پوش بستههای خدمتی وزارت بهداشت (طرح تحول نظام سلامت) هنوز قرار نگرفته است.
کارفرمایان تمایلی به استخدام بیماران سوخته ندارند
ماجرای بیماران سوخته بعد از درمان تمام نمیشود. گاهی پایان درمان برای آنها شروع مبارزهای دیگر بیرون از بیمارستان است؛ این بار نوبت درگیری با خانواده، جامعه و محل کار است؛ البته اگر محل کاری برای او باقی مانده باشد.
فاطمی درباره اتفاقات بعد از درمان بیماران سوخته نیز توضیح میدهد و میگوید: بیماری که میسوزد بعد از مرخص شدن از بیمارستان هم با خانواده، جامعه، محل کار و هم با خودش مشکل دارد. هر کسی که میسوزد، ظاهر بدنش صدمه میبیند و دچار اختلال میشود. بسیاری از مردم با دیدن فردی که سوخته است، تعجب میکنند یا ناراحت میشوند. همه این موارد باعث میشود بیماران تمایلی به کار در محیطی عمومی را نداشته باشند. کارفرمایان هم دوست ندارند آنها را به کار گیرند.
وی تاکید می کند: بیمار سوخته فقیر بوده است، اما اتفاقی برای او افتاده که هزینه بسیار بالایی برای او داشته و به فقرش اضافه میکند. ما بیمارانی داریم که مجبور میشوند خانه و زندگی خود را بفروشند تا هزینه درمان خود را بپردازند. در مواردی هزینه بیمارستان به ۳۰۰ میلیون تومان هم رسیده و بیمار شغل خود را هم از دست داده است. همه این موارد باعث میشود آنها فقر اقتصادی شدیدی پیدا کنند؛ در نتیجه درمان را ادامه نمیدهند.
مرزنشینها بیشتر میسوزند
رئیس انجمن حمایت از بیماران سوخته، روایت تازه ای از آمار سوختگی در نقاط مختلف کشور دارد و آمار خودسوزی را سیستان و بلوچستان، ایلام، کرمانشاه، لرستان و خوزستان را نسبت به سایر شهر و استانها بالاتر بیان میکند.
به گفته فاطمی، یکی از روشهای خودکشی به خصوص در زنان خودسوزی است. علاوه بر اینکه فرد خودش را با این کار از بین میبرد، از اطرافیان و اجتماع هم انتقام میگیرد. خودسوزی نوعی خودکشی خشن و پرسرو صدا است و درصد سوختگی در این موارد بسیار بالاست؛ چون فرد خودش را با نفت و بنزین آتش میزند. آمار مرگ و میر هم در میان کسانی که دست به این کار میزنند، بسیار بالاست. کسانی هم که زنده میمانند با آسیب و صدمه شدیدی زندگی میکنند.
قانونی برای فروش اسید نداریم
فاطمی اسید پاشی را دگرسوزی میکند، که آمار این نوع دگرسوزی در ایران اگرچه کم نیست اما نسبت به سایر کشورها نظیر هند، بنگلادش، پاکستان و آسیای جنوب شرقی کمتر است. این درحالیست که در این کشورها به دلیل بالا بودن آمار اسیدپاشی، فروش اسید تحت نظر دولت است.
او در این خصوص میافزاید: قوانینی در این کشورها تصویب شده است که طبق آن، اگر کسی بدون مجوز اسید بفروشد، قانون برای او حبس و جریمه نقدی مشخص کرده است و نام کسی که اسید میخرد، ثبت میشود، اما در ایران چنین قانونی وجود ندارد و اسید به آسانی در دسترس همه قرار دارد و به راحتی از باتریسازیها و تعمیرگاهها میتوان آن را تهیه کرد.
رئیس انجمن حمایت از بیماران سوخته همچنین اضافه میکند: بیشتر موارد اسیدپاشی در ایران به دلیل انتقام به خصوص انتقامهای عشقی و زناشویی است، اما در هند و پاکستان مسائل مالی و درگیری بر سر زمین و ... عامل مهمی در اقدام به اسید پاشی است.
در درمان سوختگی عقب هستیم
فاطمی درباره آمارهای سوختگی و امکانات آن در کشور نیز میگوید: ما در ایران تقریبا هشت برابر متوسط جهانی سوختگی داریم. قرار بود تا انتهای سال ۱۳۹۴، ۲۴۰۰ تخت سوختگی داشته باشیم، اما الان حدود ۱۴۰۰ تخت داریم و هنوز استاندارد سال ۹۴ را هم نداریم. قرار بود ۴۵۰ تخت آی سی یو تا انتهای سال ۹۴ داشته باشیم و امروز حدود ۱۵۰ تخت آی سی یو سوختگی داریم. ایجاد بخش و تخت سوختگی هزینه زیادی دارد و به نظر میرسد هنوز در اولویت وزارت بهداشت نیست.
او ادامه میدهد: سوال مهم این است که آیا از همین میزان تخت سوختگی بهرهبرداری مناسب میشود؟ در حال حاضر بسیاری از تختهای سوختگی موجود، استاندارد نیستند؛ یعنی شرایط لازم برای درمان بیمار سوختگی را ندارند. ما نباید اتاق شش تخته سوختگی داشته باشیم، ولی در همین تهران چنین اتاقهایی را داریم. تجهیزات بیمارستانهای سوختگی کافی نیست و تقریبا تمام بیمارستانهای سوختگی امکان استفاده از پانسمانهای جدید را ندارند. این موضوع روی کیفیت درمان بیمار اثر میگذارد؛ به دلیل این موارد است که میزان مرگ و میر ما چندین برابر متوسط جهانی است. ما در زمینه درمان سوختگی بسیار عقب هستیم. علاوه بر این، بیمار با عارضه، چسبندگی و زخمی که گوشت اضافه آورده، زنده میماند.
فاطمی به محرومیت درمان سوختگی در مناطق مرزی هم اشاره میکند و میگوید: وزارت بهداشت باید به بخشهای سوختگی نگاه ویژهای داشته باشد؛ به خصوص در نقاط مرزی. شهرهای ایلام و لرستان بیمارستان سوختگی ندارند و بیمار سوخته را به بیمارستانهای دیگری میفرستند. اگر انتقال بیمار به صورت استاندارد صورت گیرد، عوارض زیادی ندارد، اما بیمارستانی که بیمار به آن منتقل میشود استانداردهای لازم را ندارد. در نهایت بیماران بدحال به تهران میرسند و متاسفانه مرگو میر هم در آنها زیاد است.
کارفرمایان حمایت درمانی را قطع میکنند
رئیس انجمن حمایت از بیمارن سوخته در بخش دیگری از گفتوگو به سهم ۲۳ درصدی حوادث شغلی در میان موارد سوختگی اشاره میکند و میگوید: ۷۵ درصد از کسانی که در محل کار خود دچار سوختگی شدند، ابراز میکردند با این که آموزش لازم را دیده بودند و وسایل ایمنی هم به آنها داده شده بود، دچار سوختگی شدند. آنها خطا را از خود یا همکاران خود میدانستند. این موضوع نشان میدهد که ارتقای ایمنی و آموزش در محل کار برای کاهش خطای انسانی، نقش مهمی در این زمینه دارد. اغلب موارد سوختگی نیز در کارخانههایی اتفاق میافتد که یا با مواد مذاب سر و کار دارند یا در اثر آتش سوزی فرد دچار سوختگی میشود.
او اضافه میکند که در بسیاری از موارد فرد کار خود را از دست میدهد و کارفرما هم با وجود اینکه موظف به حمایت درمانی است، اما به دلیل هزینههای بالای درمان، بعد از مدتی این حمایت را قطع میکند.
سهم ۳۰ درصدی کودکان از موارد سوختگی
فاطمی همچنین میگوید: کودکان حدود ۳۰ درصد از موارد سوختگی راتشکیل میدهند. ۸۰ درصد این موارد هم در خانه اتفاق میافتد. کتری، سماور، دیگ زودپز، اجاق گاز و مایعات داغ هم شایعترین علل سوختگی در کودکان است که در بیشتر موارد ناشی از سهل انگاری مراقبان یا والدین است. میزان مرگ و میر در کودکان نیز بالاتر است.
او میگوید: سوختگی کودکان عوارض بیشتری دارد و مدت طولانیتری او را گرفتار میکند. به همین دلیل ارتقای فرهنگ پیشگیری از سوختگی در خانوادهها بسیار مهم است. پدران و مادران باید یاد بگیرند مراقب باشند که فرزندشان نسوزد. آشپزخانه محل حضور بچه نیست. هنگام استفاده یا حمل مواد غذایی و مایعات داغ باید دقت لازم را داشته باشند. اما متاسفانه هیچ کجا هم در این مورد آموزش داده نمیشود.
42235
نظر شما