نصراله صیاد: اما شايد اينروزها از نبودش گفتن( كار) و از آن نوشتن، نه براي ما، بلكه براي مسئولين مربوطه امري تكراري و حال به همزن باشد.
به جرات ميتوان گفت«اگر همه اصحاب رسانه و اساتيد خبر از بيكاري و نبود اشتغال مناسب و همسان با رشته تحصيلي فارغالتحصيلان هماستاني، بنويسند و پيگيريهاي لازم را داشته باشند، باز مسئولين و متوليان تامين و فراهم نمودن كار در استان، انگشت سبابه در گوش ميكنند و توجهي به آن ندارند و با صراحت تمام و صرفا براي خود شيريني، دم از ايجاد شغل فراوان در استان ميزنند.
امروزه نوشتن و پرداختن رسانهها به مسايل و مشكلات بيكاري جوانان لرستاني، در است و گوش مسئولان هم دروازه و متاسفانه بايد گفت كه نرخ بيكاري به واسطه ارايه آمار مسئولين متولي كه براي زندگي مردم ارزشي قايل نيستند فقط بر روي كاغذ كاهش يافته است.
براي اينكه به اين مهم برسيم،كافي است در هر زمان از شبانهروز كه اراده كرديد گذري كوتاه در مسيرهاي سطح شهر و شهركهاي صنعتي داشته باشيد.، شهركهاي صنعتي كه بيشتر شبيه شهر ارواح است تا شهرك اشتغال و تامين امرار و معاش براي خانوادههاي لرستاني
اگر هم دل و دماغ رفتن به شهركهاي صنعتي خرمآباد را نداريد و از رفتن به آنجا خسته مي شويد كافي است تا جلوي درب يك آژانس مسافربري تردد كرده و ببينيد كه روز و شب زندگي اكثر جوانان اين مرز و بوم كه روزي با شوق و اشتياق فراوان و به اميد داشتن روزهايي روشن در زندگي راهي دانشگاه شدند تا در انتها بتوانند با داشتن شغلي مناسب و مرتبط با رشته تحصيلي(كه گاها هزينه هاي زيادي براي آن پرداخت كردهاند) براي جامعه خود فردي تاثيرگذار باشند،چگونه بههم پيوند ميخورد.
و اما چند صباحي ميشود كه وزش نسيم ملايم تغييرات سياسي، به لرستان رسيده و هوشنگ بازوند(استاندار سابق)جاي خود را به موسي خادمي داده است.
بازوند به همراه معاونينش در جلسه بررسي و تشريح برنامههاي هفته دولت سال جاري، نرخ بيكاري استان را گاهي 11 و در برخي موارد نيز 9درصد اعلام كردند.
شايد اولين سوالي كه در ذهن اكثر اصحاب رسانه حاضر در جلسه مطرح شد اين بود كه: چرا اگر توانستهاند، نرخ بيكاري را به 11 و يا 9درصد برسانند پس چرا نتيجه محسوسي از آن در جامعه احساس نميشود.
البته، نميتوان تلاشهاي دولت و دولت مردان را در اين زمينه ناديده گرفته و نمي توان گفت كه استاندار سابق لرستان و معاونينش تلاشهايي در راستاي رفع بيكاري نداشتهاند، اما آنچه را كه امروز در جامعه با چشمان خود مي بينيم نه تنها پايين آمدن، بلكه بالارفتن نرخ بيكاري، حداقل در سطح شهر مركز استان است.
براي رسيدن به نتيجه و هدف، به تلاش زيادي نياز نبود در اين ارتباط سفري چند ساعته در سطح شهر داشتم و مهمان چند آژانس مسافربري بودم.
اميرعلي حكيمي، جواني كه 3 سالي ميشود مدرك كارشناسي ارشد حقوق و جزاي خود را از دانشگاه آزاد واحد اراك گرفته، او هماكنون پشت فرمان ماشيني قسطي زندگي خود را سپري مي كند.
او مي گويد:من نيز در سر روياهايي داشتم كه امروز با گذر بيش از چند سال همه را غرق در آب مي بينم.
اميرعلي بيان مي كند:هيچكس بهخاطر تفنن و سرگرمي وارد دانشگاه نميشود، من قصد آن كردم تا با رفتن به دانشگاه و گرفتن مدرك تحصيلي، براي خود و جامعهام فردي تاثيرگذار باشم.
اين جوان، در ادامه صحبتهاي خود، سفره دلش را باز ميكند و به من ميگويد:بيش از 40ميليون براي اخذ مدرك تحصيليم پرداخت كرده و چندین سال از عمر خود را در استاني ديگر براي گرفتن مدرك تحصيلي سپري كردم.
حكيمي، اضافه مي كند:شايد اگر امروز، به چند سال گذشته بر ميگشتم، به تحصيل ادامه نميدادم و از همان ابتدا در اين حرفه(راننده آژانس) مشغول به فعاليت ميشدم.
مهرانصديقي، جواني 31ساله كه 5 سالي ميشود مدرك فوق ليسانس اقتصاد خود را از دانشگاه پيام نور اخذ كرده و به قول خودش شاهد گذران عمر خود،پشت رل يك ماشين از دم قسط است.
او مي گويد: آرزوهاي زيادي در سر داشته و ميخواستم علمي به هدف خود برسم و براي جامعهام فردي تاثيرگذار باشم.
وي مي افزايد: براي رسيدن به هدف خود بسيار تلاش كردم، اما به آنچه كه بايد، نرسيدم.
صديقي در ادامه سخنان خود به من گفت: متاسفانه در دنياي امروزي، رابطه، فراتر از ضابطه است و همواره بر آن غلبه مي كند.
اين جوان اظهار ميكند: در انتها وقتي تمام درهاي اميد بر رويم بسته شد، به ناچار، وامي با بهره بالا گرفته، ماشيني خريدم، و هماكنون با دادن ماهانه800هزار تومان به زندگي خود ادامه ميدهم.
مهران صديقي در پايان سخنان خود مي گويد:
گذران
نصراله صیاد, [۱۵.۱۰.۱۷ ۱۰:۳۳]
زندگي بسيار سخت است، اما چارهاي جز ادامه دادن ندارم.
بهادر اميني، جواني 27 ساله، كه مدرك ليسانس برق صنعتي خود را از دانشگاه ملي گرفته و 3 سالي است كه فارغ التحصيل شده است.
بهادر، ميگويد: به اميد آنكه فردي موفق و تاثيرگذار باشم و بتوانم به صورت علمي گذران زندگي خود را داشته باشم پاي به عرصه تحصيل نهادم.
او مي افزايد:تلاش زيادي داشته تا در انتهاي تحصيل به واسطه رشته تحصيليام شغلي مناسب براي خود فراهم كنم اما متاسفانه هميشه به در بسته برمي خوردم.
اين جوان در ادامه اضافه ميكند:خرمآباد، شهري است كه در آن،تقریبا كارخانه و شركتي فعاليت ندارد و ما مجبوريم در انتها تير آخر را به خود شليك كنيم و راننده آژانس شويم.
بابك مرادي23ساله ليسانس معماري شهري از دانشگاه علمي كاربردي را دارد
اوكه به قول خودش يك فقره راننده آژانس است در همان ابتداي راه زندگي مشترک خود شكست خورده و همه اوقات شبانهروزش را در آژانس مي گذراند.
بابك مي گويد:از همان ابتدا ميدانستم، كاري وجود ندارد اما بهواسطه اينكه ميخواستم خود را سرزنش نكنم وارد دانشگاه شدم.
او مي افزايد: بعد از فارغالتحصيلي، مدت زمان زيادي را براي پيدا كردن شغلي مناسب، گذراندم اما هر جايي كه پيگيري مي كردم از من سابقه كار ميخواستند، من نميدانم اين سابقه كار را بايد از كجا شروع كرد.
او بيان ميكند:شكست من در همان ابتداي مسير زندگي مشترك به واسطه مشكلات فراوان مالي و نبود شغل مناسب بود.
وي، ادامه ميدهد: وقتي راهچاره ديگري نداشتم، راننده ماشين آژانسي كه از دم قسط است شدم و بهغير از دو ساعت زماني كه به باشگاه ورزشي براي تمرين ميروم، مابقي وقت خود را در آژانس، سپري مي كنم.
او اضافه مي كند: در حال حاضر همه مايحتاج زندگيم از جمله ماشين و حتا تلفن همراهم قسطي است و ماهانه بيش از 700هزار تومان پرداخت ميكنم.
بابك كه جوان بسيار شوخ طبعي است، در ادامه سخنانش اظهار ميكند: اشتغال و كسب درآمد در آژانس فقط براي امروز است، اما اگر ماشين خراب شده و نياز به تعمير داشته باشد، بايد به فكر قرض كردن پول براي قسط و ديگر مايحتاج زندگي باشيم.
اين جوان مي گويد:زندگي در آژانس، بسيار سخت است و فقط از درآمدش مي توان شارژ موبايلي خريد.
وي ميافزايد: آژانس، خانه اول ماست و شايد در بين هفت روز هفته نتوانيم براي يكبار، از پدر و مادر خود، احوالي بگيريم.
اين فقط زندگي برخي از جواناني است كه تحت هر شرايطي، زمينه گرفتن وام و خريد اتومبيل را دارند و ميخواهند در اصطلاح لقب( بيكار) بر پيشانيشان زده نشود، بسياري ديگر نيز هستند كه توانايي گرفتن تسهيلات بانكي و فراهم نمودن شغلهاي كاذب را براي خود ندارند و همواره زمينه كشيده شدن به سمت و سوي نابههنجاريهايي چون اعتياد براي آنها فراهم است.
حال از سيد موسي خادمي انتظار ميرود تا آمار واقعي بيكاري در لرستان را به رسانهها اعلام كند تا شايد همه در كنار هم و فارغ از هر گونه نگاه سياسي بتوانيم مشكل اصلي جوانان اين مرز و بوم، كه همه عمر خود را به سختي ميگذرانند، حل كنيم تا مشكل بيكاري فقط بر روي كاغذ، کاهش پیدا نکند و شاهد پایین آمدن نرخ واقعي بيكاري در سطح شهر و رونق سفرههاي خالي جوانان هماستاني باشيم.
46
نظر شما