به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بعد از مجموعه شعر «دستخط»، دومین دفتر شعر محمد حسن جمشیدی نیز با محوریت عشق و استفاده از مضامین روز اجتماعی و فضاسازی متناسب با این مضامین روانه بازار نشر شده است.
اگرچه به گفته شاعر، غزلهای مجموعه «طراح صحنه» نیز در ادامه اشعار قبلی و با تم معناگرا جمعآوری شده، اما در این مجموعه تسلط بیشتر شاعر برای پرداختن به موضوع عشق و روابط عاشقانه با نیمنگاهی به مضامین عارفانه به چشم میخورد.
جمشیدی معتقد است: به طور کلی ذات مردمان مشرق زمین با غم گره خورده و در جایی که ما زندگی میکنیم مهمترین و جدیترین سخنها در فضای غمآلود گفته میشود. با این حال، عشق عنصر گمشده این روزهای جامعه ماست و بازگشت به ارزشهایی مثل عشق راهگشای حل بسیاری از مشکلات امروز جامعه ماست و ما با همین عشق میتوانیم در مسایل مهمی چون خانواده یا حتی سیاست و اقتصاد به راهحلهای مناسب برسیم چون انسانهای عاشق بسیار از خودگذشته و با صبر و حوصلهاند پس چرا به سمت تربیت عاشقان نرویم جای این همه سرمایهگذاری در شاخههای دیگر؟!
شایان ذکر است این مجموعه در ۸۰ صفحه دربردارنده ۳۶ غزل از جمشیدی ۳۱ ساله است که گویا در بازار نشر و در بین اهالی شعر نیز مانند مجموعه اولش با استقبال مواجه شده و با قیمت ۹ هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
در ادامه ۲ غزل از این مجموعه را میخوانیم:
چشم زخم
به هم رسیدن ما جز خیالبافی نیست
برای وصل، فقط اشتیاق کافی نیست
به چشم زخم کسی بیگمان گرفتارم
اگر به چشم تو این حرفها خرافی نیست
گره به زلف تو افتاد و چشم پوشیدم
که در طریقت ما جای موشکافی نیست
اگرچه فرصت جبران بیوفایی توست
مرا خیال سرسوزنی تلافی نیست
شبیه آینهها از غبار آه پرم
به خود دچارم و تاب غم اضافی نیست
درنگ انار
همان کسی که سکوت مرا نشانه گرفت
همین که حرف دلم شد، فقط بهانه گرفت
چه حکمتیست که غم رو به هر طرف انداخت
بدون هیچ درنگی مرا نشانه گرفت؟
هزار مرتبه از خود به طعنه پرسیدم
چه شد که شعله عشق چنین زبانه گرفت؟
هنوز خون به دلم از گسی که با لبخند
نشست و اشک مرا چو انار دانه گرفت
به جای دوست که یک عمر در خیالم بود
چه تلخ دست مرا مرگ عاشقانه گرفت
6060
نظر شما