حمید حاجیزاده
این روزها که فشارهای اقتصادی بر گردهٔ مردم است خنداندن آن ها خدمت بزرگی است و استندآپ کمدی که با اقبال عمومی خوبی هم روبروست و کم کم پربینندهترین برنامه های رسانه فراگیر دیداری این مرز و بوم شده است راه موفقی برای رسیدن به این هدف است. اگر باور داریم که این رسانهٔ فراگیر، رسالتی ملی دارد باید بپذیریم که برنامهسازی در آن و مشغول کردن آنتن آن باید مستلزم بعد تعهدآوری دارد و دقت بیشتری را میطلبد. از این منظر، برنامهای که سه سال سوار بر موج رسانه میهمان لحظات شاد خانوادههای ایرانی میشود اهمیت زیادی دارد. مرور کارنامهٔ این برنامه نشان میدهد که مورد پسند بخش گستردهای از مردم قرار گرفته است و در مقابل تاثیر زیادی هم در شکل گیری فرهنگ معاصر مردم دارد، چیزی که به آن اصطلاحا رسانهسالاری میگویند.
اگر چه در کارنامهٔ خندوانه و بخصوص فرزند سلفش، خنداننده شو ، کارهای اجتماعی خوبی نظیر حرکت ارزشمند آن در معرفی اوتیسم سراغ داریم اما فلسفه وجودی این برنامه انجام این قبیل فعالیتهای معدود نیست، خندوانه و خنداننده شو برای ارائه یک فضای طنز طراحی شدهاند.
طنز یا شوخی
مهمترین و اصلیترین نکته همین جاست! بین طنز با شوخی تفاوت بنیادی است. اگر چه هر دو باعث انبساط خاطر و خنده مخاطب میشود اما طنز واگویهٔ مشکلات موجود به زبان نیشدار و البته جذاب است.شوخی هدفی را جز خنداندن دنبال نمی کند اما طنز لب را می خنداند ، دل را می سوزاند و عقل را به فکر می اندازد. آن چه در خنداننده شو می گذرد طنز نیست ، شوخی است ، قلقلک دادن مخاطب است ، خنداندن مخاطب است با توسل به هر وسیله ای.
استند آپ کمدی، تئاتر یک نفره، خاطرهگویی
استندآپ کمدی که هنوز هیچ عبارت جاگزینی در فارسی برایش نساخته ایم هنر تلفیق نویسندگی و اجرا در کار کمدی است ، یک اجرای تک نفره و بدون حضور دیوار چهارم ، دیواری که بین هنرپیشگان و تماشاگران وجود دارد.
ممکن است استندآپ خاطراتی از هنرمند را هم داشته باشد ، اما نه تئاتر یک نفره است و نه خاطره گویی.درتئاتر الزاما هنرپیشه خودش نویسنده نمایشنامه نیست ، اما در استندآپ کمدی این گونه است.
تفاوت آشکاری هم که با خاطره گویی دارد این است که از بیان خاطرات تلخ معمولا در آن پرهیز می شود ، چه از هدف آن که خندیدن مخاطب است دور نیافتد.
شوخی سخیف، شوخی فاخر
اگرچه خنداندن مردم خوب است اما نه با توسل به هر نوع وسیله ای .این جا هم هدف وسیله را توجیه نمی کند ! استفاده از واژه های دم دستی و اشاره های به ظاهر زیرکانه به موضوعات عریان و کوچه بازاری نه در شأن برنامه های رسانه است و نه برای خنداندن مردم نیاز. این جور که پیش برود ممکن است کم کم دارد کار به جایی برسد که خود را به زمین زدن و تیکه های کوچه بازاری انداختن تکافو نکند و مجبور شویم با انگشتان حضار را برای خنداندن قلقلک بدهیم ! حواسمان باشد اگر مراقب سطح انتظار مخاطب نباشیم و به تدریج ذائقهٔ مخاطب را به شوخی های دم دستی عادت بدهیم اگر چه ممکن است بر سر زبان ها بیافتیم و منافع چاقی عاید شود اما در حقیقت به فرهنگ فاخر این مرز و بوم خدمتی نکرده ایم.
از طرف دیگر اگر بجای این که با زبان طنز به بیان مشکلات بی شمار مردم بپردازیم حواس مردم را پرت کنیم و مسئولین را هم که در قبال مشکلات مسئولیت دارند در سایه ی این حال و هوا از پاسخگویی نجات دهیم در دراز مدت خدمت که نکرده ایم ، هیچ ، فرصت سوزی هم کرده ایم.
مسابقهای به نام خنداننده شو: رقابتی بیمبنا ، قضاوتی روی هوا!
اول: خنداننده شو بیشتر از آن که یک برنامهٔ نمایشی ( شو ) باشد مسابقه است. مسابقه ای که بنا به ماهیت استندآپ، هم اجرای هنرپیشه در معرض قضاوت قرار می گیرد و هم سوژه و متن منتخب آن. اجرای هنرپیشه را مخاطب و بینندهٔ رسانه می تواند ببیند و تردید ندارد که کار خود هنرپیشه است اما بر اساس اصل باور و اعتماد باید باور کند و بپذیرد که سوژه و مونودیالوگهای آن را هم حتما خود هنرپیشه نوشته است؟
این اما راه بهتری هم دارد ، اگر در کار طنز می توان طرفین را نشاند و از آن ها خواست که فی المجلس و فی البداهه با موضوع مشترکی با زبان نظم ( شعر) که بسیار سخت تر از زبان نثر و محاوره است طنز بگویند و اتفاقا برنامهٔ پرطرفداری مانند قندپهلو هم از آن در می آید باید بتوان برای این موضوع در مسابقات استندآپ کمدی نیز چاره اندیشید!
دوم: سه داور که البته سوابقی هم در کار نمایش طنز دارند نشسته اند و کارها را قضاوت می کنند.از این که اصلا نقد کردن به معنی تمجید کردن نیست بگذریم .این خود اشکال دیگری است که به بنیان نقد و قضاوت آسیب زده است و تعریف نقد را تا سطح بده بستان های معمول همکاران و تعارف ها و رعایت حرمت های مرسوم استاد ـ شاگردی پایین آورده است. این اصلا به کنار ! آن چه مهم تر است این است که داوران که عمدتا سابقه در اجرای کار طنز دارند تا خلق اثر طنز ، در باب موضوع و متن که یک بال استندآپ را تشکیل می دهد قضاوت می کنند. طنز در کشور ما سابقه ای طولانی دارد و در حوزهٔ طنز نیز در دورهٔ معاصر آدمهای سرآمد و امتحان داده بسیارند ، آیا بهتر نیست این قسمت از قضاوت به صاحبان تخصص واگذارشود؟
از حق نگذریم، این ها البته از ارزش کار و زحمت رامبدجوان و همکارانش کم نمی کند ، نگاه نگارنده و احتمالا موافقین با این بحث به دنبال رشد این برنامه در فصل های بعدی است، فصلهایی که می تواند بهار آن تلقی شود.
1717
نظر شما