جلسه نقد رمان «سایهاش دیگر زمین را سیاه نخواهد کرد» اثر حسین نوشآذر در موسسه جامعه شناسی راهبرد پیمایش برگزار شد. منتقدان میهمان این نشست مشیت علایی، حسن محمودی و الهه دهنوی بودند.
در آغاز جلسه مشیت علایی گفت: آن چه که خواهم گفت نه یک نقد منسجم که یادداشتهای من درباره این کتاب خواهد بود.
وی ادامه داد: این رمان تک گفتار یا واگویههای راوی اول شخص دانای کلی است که در هتلی در پاریس از خواب برمیخیزد و درمییابد که هیچ از گذشته و زندگیاش در یاد ندارد. راوی درصدد است جزییات کاملا رئالیستی زندگی خود را برملا کند.
علایی افزود: این رمان به نوعی حدیث نفس است. نوعی حسب حال است و درعین حال راوی "خود"ی دارد که او را در بازسازی گذشتهاش یاری میکند.
علایی در تبیین خصوصیات درونی راوی رمان گفت: او بسیار با مطالعه، باهوش، به لحاظ جنسی ناتوان، محتاط، حسابگر و قسیالقلب است.
وی افزود: همچون بسیاری از شخصیتهای جهان مدرن برای این راوی دو چیز بسیار اهمیت دارند: ثروت و قدرت.
مشیت علایی،منتقد و مترجم باسابقه ادبیات، ادامه داد: این راوی دروغگو هم هست، بنابراین همه گزارش این رمان احتمالا داستان خیالپردازیهای اوست. این البته از راویای که نمونهای از انسان بیهویت معاصر است، هیچ بعید نیست.
در ادامه نشست الهه دهنوی، مترجم و منتقد ادبی، پیش از آغاز سخنان خود درصدد بررسی مختصر تفاوتهای ادبیات رئالیستی و پست مدرن برآمد. وی گفت: ادبیات رئالیستی چند مشخصه عمده داشت:
1- این که یک واقعیت غایی در دنیای بیرون از متن وجود دارد.
2- هنر توان این را دارد که این واقعیت را بازنمایی کند.
وی افزود: اما نگاه و جهان بینی ادبیات مدرن و پست مدرن دراین موارد کاملا متفاوت است. ادبیات مدرن و پست مدرن مدعی نیستند که میتوانند واقعیت را بازنمایی کنند.
دهنوی ادامه داد: اندیشه پست مدرن به واقعیت غایی معتقد نیست. در ضمن این که درک واقعیتهای متکثر نیز به طور کامل امکان پذیر نیست.
وی چنین نتیجه گرفت: در ادبیات مدرن و پست مدرن، روایت نمیتواند مدعی باشد که درصدد بازنمایی واقعیتی در بیرون از متن است. درعین حال شناخت کامل از خود نیز غیرممکن است.
دهنوی گفت: نتیجه همه اینها این میشود که شکاکیت پست مدرن ادبیات را با تکثر معنایی، عدم قطعیت، فرجام گریزی، و عدم شناخت کامل از خود مواجه میکند.
وی در ادامه حرفهایش خصوصیات رمان حسین نوش آذر را با گفته هایش تطبیق داد و گفت در این رمان هم راوی به دلیل این که از گذشتهاش چیزی به یاد نمیآورد و ما را با روایتهای متعددی از اتفاقهای مشابه روبرو میکند، عدم قطعیت را در رمان برجسته میکند.
این مترجم و منتقد افزود: راوی در جست و جوی گذشتهاش با چند روایتی مواجه است. درنهایت ما نمیدانیم در کدام روایت با نسخه اصل واقعیت روبروییم.
وی ادامه داد: مبحث مهم دیگری که در این رمان با آن مواجهیم مسئله عدم شناخت کامل از خود است.
دهنوی استدلال کرد برخلاف فکر غالب انسان گرایی لیبرال، فکر پست مدرن مدعی است که درک خود تنها با اتکا به دیگری ممکن است. او این نوع اندیشه را دربرابر آن نوع از انسانگرایی دکارتی قرار داد که مدعی بود که انسان توان درک و شناخت کامل از خود را با تکیه برخود دارد، درحالیکه فکر پست مدرن مدعی است شناخت از خود تنها با اتکا به درک دیگری ممکن است. تفکری که البته اساس آن انقلابات زبان شناختی قرن بیستم بوده است.
دهنوی نتیجه گرفت: رمان حسین نوش آذر در سفری ادیسه وار و در تلاشی بیهوده برای شناخت خود میگذرد.
در ادامه جلسه، حسن محمودی، داستان نویس و روزنامه نگار گفت: من نظری درباره رمان دارم که نظر خانم دهنوی را به چالش خواهد کشید.
محمودی در توضیح گفت: در ابتدای رمان انگار قراری با ما گذاشته میشود مبنی بر این که راوی هویت خود را گم کرده است. اما در ادامه کم کم درمییابیم که راوی به جای دانای کل مینشیند.
محمودی ادامه داد: منظور دقیق من این است که گویا تعمدی توسط مولف در کار است که مسائلی از قبیل بحران هویت را برجسته کند. اما این تعمد به صورت یک تکنیک بیرون از کار میایستد.
وی ادامه داد: حتی راوی نام تک تک خیابانهای پاریس را میداند. درنظر داشته باشیم که این راوی قرار بود حافظهای از هم گسیخته داشته باشد.
حسن محمودی ادامه داد: درنهایت میتوان این سئوال را مطرح کرد که مولف از نامگذاریهای شخصیتهایش که حاوی ارجاعی تاریخیاند چه منظوری میتوانست داشته باشد. درحالیکه این ها صرفا به صورت یک نام مانند یوسف باقی میمانند و هیچ کارکرد خاصی در رمان ندارند و آن بار فرهنگی که قرار بود با این شخصیتها به واسطه نامشان آمیخته شود صرفا چیزی بیرون از پرداخت شخصیتها خواهد بود.
محمودی نتیجه گرفت: ارجاعات تاریخی به نامهای این چنینی نیز در این رمان به صورت یک تمهید باقی میمانند. رمان بار اسطورهای این نامها را مال خود نمیکند.
وی ادامه داد: این رمان رمانی تلف شده است. چراکه به راحتی میشود فهمید نویسنده قصد داشته است چه بازیای را در کار کند.
حسن محمودی د رادامه ابیاتی را که راوی رمان جا به جا آورده است بازهم تمهیدی اضافی و بیرون از اقتضائات متن دانست.
نظر شما