سینا چگینی
طی چند روز گذشته بابک احمدی سه سخنرانی در باب انتخابات داشت. انجمن اسلامی دانشکده علوم اجتماعی، دفتر تحکیم وحدت و مؤسسه فلسفه و پژوهش (وابسته به عبدالکریم سروش) سه میزبان بابک احمدی بودند. این نوشته با تأکید بر سخنرانی او در مؤسسه فلسفه و پژوهش است.
احمدی بحث خود را در باب انتخابات اینگونه آغاز کرد که میخواهد برای اهل فرهنگ (روشنفکران) دستورالعملی صادر کند تا بر اساس این دستورالعمل موازین اخلاقی و اصول دموکراتیک و مبانی سیاست در میان اهل فرهنگ رعایت شود. نکته اصلی این است که آیا میتوان این سه حوزه را یکی و واحد پنداشت. یعنی چگونه میتوان موازین اخلاقی به عنوان امری ناب و استعلایی را با اصول دموکراتیک به مثابه شکلی تاریخی از سیاست و به همین دلیل پر از شکاف و تناقض آشتی داد. اوضاع وقتی بدتر میشود که اخلاق و دموکراسی را با سیاست به مثابه کنش ناب فرد درجامعه همسان کرد. او برای رسیدن به مقصود خود میان دو برداشت از دموکراسی تمایز گذاشت. شکل اول همان فرم سیاسی دموکراسی است که در آن رابطه بین حکومت و آحاد مردم تبیین میشود و شکل دوم همان صورت استعاری یا فردی دموکراسی است، به این معنی که فلانی دموکرات است یعنی این شکل دموکراسی میتواند معنی مثبت نیز نداشته باشد و گاهی حتی برای استهزای کسی هم به کار رود.
بابک احمدی نتیجه گرفت که از شکل اول یعنی دموکراسی سیاسی شکل دوم یا استعاری ساخته میشود. منظور او از دموکراسی سیاسی حکومتی مسئول و برآمده از آرای مردم بود. به عبارت دیگر همان تعریف آبراهام لینکلن به معنی حکومت بر مردم، توسط مردم، برای مردم. در واقع این نقل قول پایانی او به نوعی به تناقض بنیانی استدلال او در مورد برپایی دموکراسی استعاری بر اساس دموکراسی سیاسی دلالت دارد. در ادامه احمدی به تبارشناسی دموکراسی پرداخت. در یونان باستان دموکراسی از دو واژه برمیخاست، دموس به معنای مردم و کراتیا به معنی حکومت. دموکراسی در یونان باستان فن اداره امور بود نه اداره سیاسی کشور، یعنی عموم مردم در این تصمیمگیری شرکت میکردند. به واقع دموکراسی در یونان باستان همان مدیریت بود نه سیاست.
حال نکته مهم اینجاست که احمدی در سخنان خود مردم را به عنوان تصمیمگیران مدیریت مطرح میکند و درست همین جاست که مردم را به عنوان سوژه سیاسی حذف میکند. او تصریح کرد که این نوع دموکراسی مخصوص جوامع کوچکی همچون آتن است که در آن مردان قدرتمند و ثروتمند در محلی جمع میشدند و به شکلی ساده و مستقیم در امور خود تصمیم میگرفتند. بنابراین این شکل از دموکراسی در جوامع بزرگتر ممکن نیست و به جای آن باید از دموکراسی نمایندگی استفاده کرد. افرادی همچون جان لاک بنیان همین دموکراسی نمایندگی را پایه گذاردند.
نکته اصلی اینجاست که احمدی شکل ناب سیاسی را دموکراسی پارلمانتاریستی میداند که در برابر دموکراسی مدیریتی آتنی میایستد در حالی که اگر با دقت بیشتری بنگریم امروز شکل پارلمانتاریستی دموکراسی است که مبتنی بر مدیریت شده است و شاید مداخله مردم به عنوان جانور سیاسی در عرصه نمادین در دموکراسی آتنی به مراتب بیشتر بوده است. مسئله کمی عجیبتر نیز میشود وقتی آقای احمدی دموکراسی نمایندگی مبتنی بر عقلانیت را مقابل دموکراسی آتنی مبتنی بر احساس قرار میدهد. عقلانیت دموکراسی فیالمثل همان مالکیت خصوصی لاک بود که به گفته احمدی در نظریات مارکس نیز وجود داشت.
البته احمدی نیز با برشمردن معایب دموکراسی نمایندگی از قبیل تفویضناپذیری اراده از نظر روسو به ضعف استدلالش آگاه است. در واقع او مارکس را متفکری غیردموکراتیک مطرح کرد که پارلمانتاریسم را بیماری و سفاهت میداند. شاید او فراموش کرده بود که در چند جمله قبل مارکس را با لاک به عنوان مدافع مالکیت و پارلمانتاریسم پیوند زده بود. به نظر احمدی مارکس شوراهای کارگری را جایگزین دموکراسی ناب نمایندگی میکند و این تجربه بعدها در شوروی با سوویتهای کارگری شکست خورد. بابک احمدی البته ایراداتی از قبیل تبدیل دموکراسی به ضد خود یا برابری صوری افراد علیرغم نابرابری عظیم اجتماعی در زندگی واقعی را بر پارلمانتاریسم وارد دانست. اما او این ایرادات را سختگیرانه میداند چرا که اراده ما همواره نمیتواند بر واقعیت اعمال شود. بنابراین او نمایندگی را ذات دموکراسی میداند و از نقدهای بنیادین مارکس بر مبانی انتزاع دولت و بیگانگی سیاسی افراد به سادگی عبور میکند.
احمدی در بخش دوم سخنانش در مورد انتخابات ایران نظریات خود را برای بار سوم در کمتر از 10 روز ابراز کرد. او سخنش را با این مقدمه آغاز کرد که برای انتخاب عقلانی در ایران باید قواعد غیرعقلانی محیط سیاسی ایران را بپذیریم: «من دوست ندارم در نقش کسی که به کروبی رأی میدهد شناخته شوم. رأی من به کروبی جزئی از هویت من نیست بلکه یک تصمیم عقلانی غیررادیکال است چراکه این انتخابات حساسترین انتخابات ایران در طول سی سال گذشته است. . . . ما امروز کاندیدای واقعی را برای کشور نمیتوانیم انتخاب کنیم. ما تا پریروز هم در مورد کروبی متزلزل بودیم. دموکراسی ما بسیار محدود است. . . . شاید نظر من درباره حمایت از کروبی نیز تغییر کند. . . . در سالهای اولیه انقلاب، دموکراسی را تکلیف الهی و مقدس میدانستم اما انتخابات تکلیف مقدس نیست بلکه شاید عدم شرکت نوعی تکلیف سیاسی باشد. بحث اصلی این است که آیا عدم شرکت عقلانی است؟» بابک احمدی در ادامه وظایف احزاب را از افراد بسیار سنگینتر شمرد و افراد را در برابر اشتباهات تاریخی دارای مسئولیت سنگینی ندانست.
او در ادامه با حمله به دولت فعلی چهار سال گذشته را غمانگیز، خواند و انحلال سازمان مدیریت و برنامه، خالی شدن صندوق ذخیره ارزی و توزیع پول در سفرهای استانی را نمونهای از اینها خواند. او افزود که دولت نهم در شهرستانها اصلاً ضعیف نیست و نباید گروههای راستگرا را تحقیر و مسخره کرد چراکه جابهجایی قدرت در بین گروههای سیاسی امر مبارکی است حتی اگر این امر در جبهه اصلاحات باشد. او در ادامه با حمله به مصطفی معین او را به دلیل عدم حمایت از دانشجویان و زنان دروغگو خواند و در واقع به خاطر حمایت خود از معین عذرخواهی کرد.
آقای احمدی در ادامه میان کروبی و موسوی چندان تفاوتی قائل نشد و تنها بر حمایت کروبی از دانشجویان تأکید کرد. اما از طرف دیگر از موسوی نیز به خاطر خدمات جنگ تشکر کرد و موسوی را دارای توانایی بسیج مردمی از چپ و راست دانست که میتواند مخاطرات پیشرو را از بین ببرد. او با انتقاد از حامیان کروبی که به موسوی حمله میکنند حضور موسوی در فتح خرمشهر و سخنرانی او را تبلور عینی انقلاب ایران دانست و از طرف دیگر از کروبی به خاطر حمایتش از احکام حکومتی رهبری دفاع کرد. او افزود که طرفدار اصلاح در برابر انقلاب است و خواهان عدم بازگشت به گذشته. در این میان به انتقاد از اختلافات اخیر سروش و دولتآبادی پرداخت و روشنفکران را قشری را دانست که باید به منافع خود بیندیشند و اختلافات خود را کنار گذاشته و برای دفاع از روزنامهنگاران، هنرمندان، زنان و دانشجویان وارد صحنه شوند. بابک احمدی رفرم را در ایران فرآیندی مشکل دانست و اظهار کرد که نمیداند چگونه کروبی میخواهد رفرم واقعی را در سیاست ایران ایجاد نماید ولی رفرم را از طریق ریاستجمهوری در طولانیمدت ممکن دانست.
احمدی با دفاع از سیدمحمد خاتمی به رغم اشتباهاتش اختلاف کاندیداهای اصلاحطلب را مزیت آنها برشمرد چراکه از نظر او موسوی رأی هر دو جناح و کروبی رأی طبقات فرودست را به دست خواهد آورد. بابک احمدی در پایان خود را یک سوسیال دموکرات غیرانقلابی دانست که خواستار منازعه آنتاگونیستی با حکومت نیست.
نظر شما