۰ نفر
۱۵ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۶

تحقیقی در خصوص سیاستگذاری فرهنگی در فرانسه انجام دادم که کتاب آن هم منتشر شده است.

 در آنجا بررسی شده که فرانسوی‌ها در 50 سال گذشته چه برخوردی با عرصه‌های مختلف فرهنگی‌شان داشتند؛ با سینما، تئاتر، موسیقی، تجسمی و ... چون فرانسه اولین کشوری است که وزارت فرهنگ در آن تأسیس شده و اولین کشوری است که دولت وارد عرصه فرهنگی‌اش شده است. به نظر من مدیریت فرهنگی کشور و دولت در عرصه فرهنگ و هنر نقش بسیار مهمی دارد و دولت در هیچ جای دنیا نمی‌تواند خودش را از عرصه فرهنگ و هنر کنار بکشد.

 مدیران فرهنگی باید نظریه فرهنگی داشته باشد. یعنی وقتی مسئولت مدیریت یک بخش فرهنگی را برعهده می‌گیرد باید نسبت به مسئولیتی که دارد به جمع‌بندی کاملی رسیده باشد و بداند قرار است به کجا برسد. سیاستگذاری فرهنگی در جامعه هزار و یک ماجرا دارد و کشورهای مختلف دنیا هم تجربیاتی دارند که می‌توان از آن‌ها بهره برد.

مأموریت‌های دولت در ابتدا فقط تأمین امنیت بود، اما بعد از آن به ترتیب وارد عرصه اقتصادی، اجتماعی ورود پیدا کرد و همین‌طور بر مأموریت‌های دولت‌ها اضافه شد تا آخرین مأموریت دولت که حضور در عرصه فرهنگی بود. دلیلش هم این بود که عرصه‌های دیگر همه نسبتی با منافع ملی داشتند ولی روشن نبود که هنر چه نسبتی با منافع ملی دارد. به تدریج دولت‌ها فهمیدند هنر و فرهنگ بخشی از منافع ملی است و به وسیله هنر می‌شود به جامعه هویت بخشید، همبستگی اجتماعی ایجاد کرد و بسیاری از آسیب‌های اجتماعی را برطرف کرد. به همین دلیل بود که دولت‌ها وارد عرصه فرهنگ و هنر شدند. تجربه ثابت کرده ورود دولت‌ها به عرصه فرهنگ و هنر کاملا باید براساس یک فرضیه و نظریه باشد و دولت‌ها بدانند برای چه دارند به این عرصه ورود پیدا می‌کنند.

معمولا در دنیای امروز دولت‌ها چند هدف اساسی از ورود به عرصه فرهنگ و هنر دارند. یکی از اهداف مهم دولت‌ها در این زمینه چیزی است که اسمش را می‌توان دموکراسی فرهنگی گذاشت؛ یعنی ایجاد فرصت برابر برای همه مردم برای اینکه بتوانند از کالاهای هنری و آثار فرهنگی استفاده کنند. همان طور که دولت در عرصه اقتصاد، پول توزیع می‌کند و سعی دارد برای همه شانس برابر ایجاد کند، در عرصه هنر هم همین وظیفه را برعهده دارد. به عبارتی دولت‌ها برای تأمین نیازهای روحی مردم هم موظفند.

این درست نیست که بهترین امور و برنامه‌های فرهنگی با قیمت‌های بالا فقط در تهران باشد. در این صورت تکلیف شهرستان‌ها چه می‌شود؟ آیا باید فقط خبرها را بشنوند و حسرت استفاده از برنامه‌های خوب فرهنگی را بخورند؟ اینجاست که دولت ورود پیدا می‌کند تا همه مردم به این برنامه‌ها دسترسی تا اندازه‌ای برابر داشته باشند و این ورود دولت حتما با هزینه است.

وظیفه دیگر دولت این است که برای گروه‌های مختلف هنری فرصت‌های برابر ایجاد کند. ما گروه‌هایی داریم که درجه یک و فاخر هستند و راه برایشان باز است. تعدادی هنرمند برجسته در رشته‌های مختلف هنری داریم که معمولا شرایط کار برایشان فراهم است، اما آیا فقط این‌ها هستند؟ این خیل عظیم جوانانی که تلاش می‌کنند و زحمت می‌کشند و اتفاقا تولیدات خوبی هم دارند، این‌ها چه می‌شوند؟ کجا باید برای این‌ها فرصت ایجاد کنیم؟ اینجا دولت باید ورود پیدا کند تا این برابری فرهنگی را هم برای مردم و هم برای هنرمندان مختلف ایجاد کند.

کد خبر 90400

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 11 =