21 شهریورماه هر سال به نام روز سینما نامگذاری شده است. اگر منظور ما سینما به مفهوم سالنهای نمایش فیلم باشد، طبیعتاً اکران، فروش فیلم، استقبال تماشاگر و غیره به ذهن ما میرسد و از همه مهمتر بحث فروش سیدی و کپی از فیلم نیز هست. در واقع بجز بعضی فیلمهای بسیار پرفروش در چند سال اخیر که جنبه پدیده داشتهاند، بقیه فیلمها با آمار تقریباً متوسط، فروشی به یک میزان داشتهاند و یا حتی از حد متوسط نیز پائینتر بودهاند.
دلایل استقبال نکردن تماشاگران فراوان است که مهمترین آن تکثیر فیلم و فروش آن در بازار، علاقه به دیدن فیلم در محفل خانوادگی، کمبود سالن نمایش و نبود کیفیت در اغلب سالنها، سوژههای تکراری غالب فیلمها و از همه مهمتر بیتوجهی مسئولان فرهنگی و سینمائی به امر بهبود بخشیدن به این گونه مسائل است. وگرنه صرفاً بحث تعدد سالن نمایش مشکل را حل نمیکند.
سبک نمایش فیلم در کشور ما نسبت به چهل سال پیش تفاوتی نکرده است. همان سیستم آپاراتخانه دائر است. فنآوریهای جدید مانند سینهپلکس و نمایش فیلمهای جدید به صورت همزمان و کیفیت جهانی نمایش فیلم را نداریم و به وضعیت اجتماعی و روانشناسی تماشاگران بیتوجه هستیم. به شرایط جامعه امروز توجه نمیکنیم و زمان را فراموش کردهایم.
در دهه دوم قرن بیست و یکم به سبک و سیاق دهههای هشتاد و نود میلادی به جامعه مینگریم. بازار فروش فیلم را در محدوده سنتی تصور میکنیم. جرات خطر کردن در کار سرمایهگذاری برای تکثیر سیدی همزان با نمایش فیلم را نداریم. در کشورهای همجوار میتوان با سرمایهگذاری اندک بازار اجاره سالن نمایش یا تکثیر فیلم را به دست آورد و ما اقدامی انجام نمیدهیم. پس نباید بجز آن پدیدههای فروش گهگاه میلیاردی فیلمها، توقع دیگری داشته باشیم.
مشکلات خود سینما بجز نمایش نیز همچنان پابرجاست: سوژههای تکراری و تقلیدی از آثار مشابه خارجی، بیتوجهی به ادبیات و تاریخ پرارزش کشورمان، نبود درک سیاسی و اجتماعی که مبتلا به بسیاری از مسئولان و دستاندرکاران است و مسلماً در پاسخگوئی به فیلمهای ضدایرانی و ضداسلامی تاثیرگذار است و به جای همه اینها به فکر گیشه بودن آن هم بدون هدف مشخص و توجه صرف به مادیات مانند دستمزدهای کلان برای دستاندرکاران، دلالبازی و واسطهگریهای رو به افزایش و فسادهای ناشی از آنها، به وجود آورنده مشکلات همیشگی سینمای ما است که متأسفانه دستگاههای مسئول در نظارت بر آنها و حل آنها عاجز هستند.
نظر شما