توماس بارنت
تصور کنید که ایالات متحده می تواند شریک استراتژیک خود در جهان اسلام را طبق میل و اراده خود انتخاب کند.در این فضای تخیلی ما چگونه شریکی را برای خود انتخاب می کنیم؟ آیا ما به دنبال متحد استراتژیکی هستیم که مو به مو با سیاست های ما در حوزه دیپلماسی همراهی کند؟ آیا ما به دنبال دولتی هستیم که حرف ما را بخواند و البته ایرادی هم ندارد اگر در جهان اسلام از محبوبیت آنچنانی برخوردار نباشد . اینچنین دولتی رویایی اما به هیچ وجه در راستای منافع ما نیست . ما باید به دنبال متحد استراتژیک مسلمانی در منطقه باشیم که نماینده مدرن جهان اسلام بوده و البته اقتصاد خود را در سطح کلان به اقتصاد بین الملل پیوند زده باشد . ما به دنبال متحدی هستیم که بر ارتقای دموکراسی پایبند باشد ، جهانی با حضور چند قطب قدرت را بپذیرد و البته مولود ثبات منطقه ای باشد . دولتی که به اندازه کافی از ایالات متحده فاصله گرفته و استقلال خود را به رخ بکشد .اگر اندکی صادقانه تر سخن بگوئیم حقیقت این است که ما به دنبال متحدی در جهان اسلام هستیم که همه آنچه را که ما در این سالها برای خود به عنوان قدرت واحد در جهان حرام کرده ایم ، به جای ما و برای ما انجام دهد. قدرتی که حرام های خود تعیین کرده ما برایش حلال باشد:
• دولتی که بتواند شجاعانه و بی واهمه از اسلام ستیز نام گرفتن تعبیری مدرن و صحیح از قرآن را در اختیار غرب قرار دهد. کشوری مسلمان که مولود پیام پیامبر مسلمانان برای جهان امروز باشد.
• دولتی که با در دست داشتن اصول عدالت و بی طرفی به صورت اسرائیل برای ظلمی که به فلسطینی ها در غزه می کند، سیلی بزند.
• دولتی که بتواند با ایران بر سر پرونده هسته ای این کشور وارد تعامل شده و قدرت ایران در منطقه و نفوذ این کشور بر همسایگان را به نوعی توازن ببخشد .
• دولتی که بتواند سوریه را با شعار بهبود اوضاع اقتصادی سر به راه کند.
• دولتی که بتواند شمشیر ثبات در عراق باشد و البته رابط اقتصادی مثبت برای انتقال سرمایه بین المللی به عراق.
• دولتی که واسطه مناسبی برای احیای رابطه از دست رفته ما با روسیه باشد و البته نقش اتصال میان ما و بالکان را به خوبی بازی کند .
• دولتی که نیروهای حافظ صلح خود را راهی جنوب لبنان و افغانستان کرده و بتواند در مسیر مصالحه با طالبان هم به ما کمک کند .
• دولتی که از توسعه و پیشرفت کشورهای آسیای میانه حمایت کرده و پل ارتباط میان این منطقه و قاره سبز شود .
متحد استراتژیک ایالات متحده باید تمامی وظایف قید شده در بالا را به گونه ای مدیریت کند که کشورهای منطقه ای احساس سلطه پذیری نداشته باشند و هر کدام استقلال خود را غیرقابل خدشه ببینند. تنها کشور موجود که می تواند تمام ویژه گی های بالا را یک جا در خود جا داده باشد ترکیه است . حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه که رهبری آن را از سال 2003 میلادی رجب طیب اردوغان عهده دار است نه تنها تمام مسئولیت های قید شده را با دقت نظر پیش می برد بلکه به اصلاحات اقتصادی هم سرسختانه پایبند است . اردوغان در تمام این سالها به گونه ای زیرکانه استاندارد زندگی عامه مردم را بالا برده است، با شورشیان کرد در جنوب ساخته است و مانع از تکرار کودتاهای نظامی شده است .
اکنون پرسش اینجاست که کدام متحد استراتژیک می تواند بهتر از این عمل کند آقایان؟ ترکیه لقمه اماده ای پیش روی ما است و با این وجود تحلیل گران مسائل بین المللی و سیاستمداران آمریکایی ادعا می کنند که تنش در رابطه واشنگتن - آنکارا به اوج خود رسیده است . این رابطه از روزهای دوستی به شب های دشمنی و خصومت ورزی رسیده است .
دولت باراک اوباما رئیس جمهوری دموکرات ایالات متحده به شدت از ترکیه به واسطه رای منفی که به قطعنامه چهارم علیه ایران در شورای امنیت داد دلخور است . البته ما این نکته را فراموش کرده این که این رای منفی در حقیقت پاسخی منطقی به مخالفت امریکایی ها با طرح توافق سوخت میان تهران - آنکارا بود .
علاوه بر ایران ، واشنگتن از دست آنکارا به واسطه برخورد انتحاری با اسرائیل بر سر بحث ناوگان آزادی دلخونی دارد . امریکا برای به دست اوردن و البته بهتر است بگوییم حفظ دل رهبران اسرائیل حجم همکاری های نظامی خود با ترکیه را به شکل غیرقابل باوری کاهش داده است . رزمایش مشترک نظامی میان ترکیه و ایالات متحده فعلا به حالت تعلیق درامده است و البه ترک ها به نشانه تنبیه مانع از حضور اسرائیل در این رزمایش شدند .
پاکستان با وجود هرچ و مرجی که به جهان صادر می کند همچنان چک های سفید امضا از کاخ سفید دریافت می کند و این در حالی ست که ترکیه با سابقه چند دهه دوستی و مودت با واشنگتن به حاشیه رانده می شود . حقیقت این است که در مبحث ایران، ترکیه هر آنچه را که انجام داد در راستای منافع ایالات متحده بود و است.من بارها تاکید کرده ام که بحث دستیابی ایران به انرژی هسته ای تنها یک پرسش را برمی تابد و آن هم زمان این ماجرا است و نه اما و اگر. نه واشنگتن و نه دیگر کشورهای غربی هیچ کدام توانایی مهار اراده ایران در این مسیر را ندارند.
تنها یک سوال اساسی باقی مانده و آن این است که ایالات متحده در ازای ایران هسته ای چه دریافت می کند؟ زمانی که پای مذاکره به میان می آید، ایالات متحده از نشستن ترکیه میان ایران و اسرائیل برای کاهش از تنش ها بیشترین منفعت را می برد . شاید ترکیه همان کشوری است که می تواند به بدبینی های به جای ایران پایان دهد و به ترس کاذب اسرائیل از تهران . واشنگتن و آنکارا دوستانی هستند که نمی توانند از خیر هم بگذرند. این سخنان چندان باب میل غرب در این روزها نیست . غربی ها شعار عاری از جهان هسته ای را می دهند و البته تحقق این شعار به هیچ وجه کار آسانی نیست . آمریکا باید به گذشته روابط تاریخی با ترکیه نیم نگاهی بیندازد تا دریابد که ترکیه تنها متحد استراتژیکی است که می تواند در مواقع ضرورت دوستی خود را اثبات کند .
ورلد پالیتیک رویو / ترجمه : سارا معصومی
نظر شما