۰ نفر
۲ مهر ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۹

دکتر محمد بقایی (ماکان) - عضو هیئت علمی پژوهشگاه تعلیم و تربیت

حافظ به ‌تمامی به معارف پیش از خود آشنایی داشته و چنانچه از اشعارش برمی‎آید به زیر و بم هر دو فرهنگ ایرانی و اسلامی مسلط بوده است.

حافظ از سویی قرآن را با چهارده روایت از بر می‏خوانده و از طرف دیگر با ظرایف فرهنگ ایرانی نظیر میترایسم (مهرپرستی) و آئین‏های باستان ایران بخصوص آئین زرتشت آشنایی داشته است. چنانچه اشارات متعدد او به [آتشی که نمیرد]مؤید این دعوی است. از همین روست که خواجه شیراز را نماد فرهنگ ایرانی و نقطه پیوند هر دو فرهنگ می‏دانند.

حافظ عصاره فرهنگی است که هویت ایرانی را شکل می‎دهد یعنی می‏توان نشانه‏های بارز هویت ایرانی را در شعر حافظ به آسانی یافت.

حقیقت این است که منتقدان واقع‌بین امروزی حافظ را به طور کامل مورد تأیید قرار نمی‏دهند و او را به معنای واقعی شاعری می‏دانند که از عطوفت زدگی شاعرانه و هیجانات آنی برکنار نیست. دلایل این دعوی را در دیوان حافظ بسیار می‎توان یافت برای نمونه یک جا می‏گوید: بگیر طره مه طلعتی و قصه مخوان که سعد و نحس به تأثیر زهره و زهل است. و در جایی دیگر می‎گوید: چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد من نه آنم که زبونی کشم از جرخ فلک . که مبین دوگانه اندیشی حافظ است که با عزم راسخ انسان امروزی تباین دارد.

بنابراین حافظ نیز مانند برخی از اندیشمندان و شاعران بزرگ مانند سنایی و اگوستین قدیس دارای دو وجه است که وجه منفعل آن به کار انسان جدید نمی‏آید مگر از منظر هنر برای هنر نه هنر برای مردم.

کد خبر 94860

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار