یمن کشور کوچکی که سالها پس از منازعات داخلی در سال 1990 متحد شد،هفته گذشته شاهد تحولات مهمی بود که این رخدادهای بار دیگر میرود تا این کشور را در آستانه یک بحران داخلی پیش ببرد. بحران تا اندازهای بود که علی عبدالله صالح رئیسجمهوری یمن تعطیلات آخرهفته خود را لغو کرد تا به این موضوع رسیدگی کند.
واقعیت این است که اظهارات هفته گذشته مخالفان دولت یمن احتمال تکرارحوادث سال 1994 را تقویت کرد، زمانی که علی سالم البیض رهبر جدایی طلبان یمن جنوبی و رهبر حزب سابق سوسیالیسم این کشور خواستار جدایی بخش جنوبی یمن از بخش شمالی شدند. در آن زمان که سالم البیض و دوستان وی در سال 1994 علیه دولت مرکزی شورش کردند از امکانات یک ارتش، تانک، جنگنده و حتی یک شبکه رادیو تلویزیونی و حمایت عربستان سعودی برخوردار بودند.
این سؤال مطرح است که اینگونه اظهارات چرا در شرایط کنونی مطرح شد؟ وچرا سالم البیض را وادار کرد از مونیخ آلمان از شهروندان یمن جنوبی بخواهد تا علیه دولت مرکزی شورش کنند؟ در حالی امروز جنوبیها کوچکترین امکانی برای مقابله با دولت مرکزی ندارند و موفقیت آنها بسیار اندک است. واقعیت این است که اگر چه شمالیها خواستار حفظ وحدت یمن هستند اما مردم منطقه جنوب در شرایطی به سر میبرند که شورش علیه دولت مرکزی را حتی با وجود شکست و زندگی در شرایط کنونی ترجیح میدهند. شرایطی که تصور میشود به دلیل سیاستهای استبدادی دولت مرکزی و فشاراقتصادی برآنها تحمیل شده است.
جنوبیها مایل به این جدایی هستند چرا که آنها براین باورند که شمالیها در سال 1990 (سال وحدت دو یمن) همه چیز را از آن خود کردند.
مخالفان دولت براین باورند که سیاستهای 15 سال گذشته دولت مرکزی یمن نه تنها در مناطق جنوبی بلکه در بیشتر شهرهای یمن که در فشار اقتصادی، سیاسی و دیکتاتوری و فساد دولت مرکزی خلاصه میشود آنها را برای جدایی از دولت ترغیب میکند.
حمله نیروهای یمنی به تظاهرکنندگان که به کشته شدن 3 تن از آنها انجامید بهانهای دیگر برای این کار بود. سؤال دیگری که مطرح میشود این است که آیا جریانهای بینالمللی یا منطقهای از این اقدام جدایی طلبانه حمایت میکنند؟
این در حالی است که سالم البیض که در پادشاهی عمان به سر میبرد به شرطی از تابعیت این کشوربرخوردار شد که از هرگونه اقدامی علیه دولت مرکزی یمن خودداری کند وخروج وی از عمان به بهانه انجام معاینات پزشکی دخالتهای خارجی را نیز تقویت میکند.
به هرحال بیشتر تحلیلگران براین باورند که تا زمانی که دموکراسی و توزیع عادلانه ثروت در دو بخش جنوبی و شمالی یمن فراهم نشود؛ همواره خطر جدایی وجود خواهد داشت که این مسئله منطقه عربی و جامعه جهانی را بامشکلاتی دو چندان مواجه خواهد کرد، این در حالی است که در صورت جدایی جنوب و شمال این منطقه به یک منطقه بحران خیز و پناهگاه نیروهای تندروی طالبان تبدیل خواهد شد.
نظر شما