باراک اوباما در قامت چهل و چهارمین رئیس جمهوری ایالات متحده با همان دردسرهایی روبه رو است که جیمی کاتر در روزهای ریاست جمهوری خود

انتخابات میان دوره ای کنگره ایالات متحده نزدیک می شود و همزمان باراک اوباما در قامت چهل و چهارمین رئیس جمهوری ایالات متحده با همان دردسرهایی روبه رو است که جیمی کاتر در روزهای ریاست جمهوری خود . روح های زنده در عالم سیاست ایالات متحده رژه می روند. جیمی کاتر در سن 86 سالگی بیش از هر زمان دیگری مردی است شبیه به ما و خواسته های ما. وی بیش از هر زمان دیگری برای ما سودمند است . وی به تازه گی خاطرات خود از کاخ سفید را منتشر کرده است که قفسه کتاب فروشی های ما را اشغال کرده است . کارتر در این کتاب به خاطراتی اشاره می کند در خصوص تد کندی و ممانعت وی از اصلاحات بهداشتی مد نظر کاتر که قرار بود در سال 1978 به تصویب برسد . تد کندی به استناد این کتاب در حقیقت همان سیاستمداری است که روحش پس از مرگ نیز در جریان سیاست دخالت دارد . اما چه چیزی قرار است در آینده ما را به یاد جیمی کارتر بیندازد؟ در روزهایی که وی نیست قرار است چه کسی روح وی را برای ما زنده کند؟

کارتر یک دوره رئیس جمهوری ایالات متحده بود و شاید تاثیرات این ریاست جمهوری همان سه دهه پیش از میان رفت. دوره ای که می توانیم بیشتر آن را به پرانتزی در میان دو دولت جمهوری خواه تشبیه کرد. حقیقت اما این است که خاطرات نه چندان خوشحال کننده آن روزها اکنون بر انتخابات میان دوره ای کنگره در ماه نوامبر سایه انداخته است . یک ماه به زمان برگزاری این انتخابات مانده است و روح روزهای ریاست جمهوری کارتر و وجه تشبیه میان او و اوباما گریبان دموکرات ها را گرفته است . این کاخ سفید و سیاست های دموکرات ها نیست که قرار است در انتخابات نوامبر نمره ای را به خود اختصاص دهد. بلکه این شخص باراک اوباما و قدرت وی است که نشانه می رود . انتخابات میان دوره ای در ایالات متحده به شکل سنتی معیاری است برای سنجیدن دولت هایی که در حاکمیت هستند. باز هم به شکل سنتی ، احزاب حاکم همواره در انتخابات میان دوره ای کرسی های خود در کنگره را از دست می دهند . حقیقت اما این است که این انتخابات می تواند رکوردی بی سابقه در انتخابات میان دوره ای تاریخ ایالات متحده ثبت کند. پیش بینی می شود که دموکرات های هم حزب اوباما در این رقابت ها برگ برنده را واگذار کنند. حتی ممکن است در سنا تبدیل به اقلیت هم شوند .تاریخ در ایالات متحده تکرار می شود اما موفقیت روسای جمهور خیر. از ژانویه 2009 تا کنون خیلی چیزها تغییر کرده است. دو سال پیش همگان انتخاب اوباما را به کمپین جان اف کندی تشبیه می کردند. اکنون همگان وی را به کاتر تشبیه می کنند.

کارتر از روزی که قدرت را ترک کرد فعال ترین و مثمر ثمرترین سیاستمداری بود که پس از قدرت هم به کار می اندیشید. وی همواره میانجی صلح بود و نوعی حلال برای مشکلات ایالات متحده با جهان. او تبدیل به نماینده وجدان بشری امریکا شده است . با این اوصاف او در کاخ سفید چندان خوش نام نبود . سال های حضور او در کاخ سفید بیشتر به شکست می مانست تا افتخار. اکنون اوباما را کارتر دوم خواندن آسان است اما منصافه نیست. نه به این دلیل که ریاست جمهوری کارتر در هجدهمین ماه از تولد محکوم به شکست بود بلکه به این دلیل که اوباما هنوز دو سال از عمر چهار ساله حکومت خود را پشت سر گذاشته است .

در مورد هر دو نفر چه کارتر و چه اوباما می توانیم به موفقیت هایشان اشاره کنیم. کارتر در روزهای حضور در قدرت کمپ دیوید را به نام خود سند زد . وی معاهده پاناما را تضمین کرد و البته وزارت انرژی در ایالات متحده را تاسیس کرد. اوباما هم با توجه به مخالفت های جمهوری خواهان با خود موفقیت های بسیاری را به دست آورده است که یکی از آنها طرح اصلاح بهداشت عمومی است . هر دو این مردها باهوش هستند. هر دو به خوبی می دانند که چگونه از عهده مشکلات در آیند. هر دو این افراد اما به نوعی با عقلانیت به دنیا نگاه نمی کنند بلکه نگاه آنها با نوعی ضعف آمیخته است . اوباما در حقیقت همان جایی ایستاده است که کارتر 30 سال پیش ایستاده بود . در ان زمان کارتر هم متهم به جمع کردن افرادی دورتادور خود بود که نمی گذاشتند وی حقایق را ببیند. هم کارتر و هم اوباما هر دو صلح نوبل را به نام خود سند زدند. بخش اعظمی از ناکامی های هر دوی آنها از زیاده خواهی رای دهندگان امریکایی از روسای جمهورشان ریشه می گیرد . در خصوص مباحث اقتصادی هم افراد انتظار دارند که فردی که به کاخ سفید راه می یابد دست به معجزه اقتصادی بزند .

 این مساله همواره گریبانگیر روسای جمهوری می شود مانند اوباما و کارتر که چندان به دنیای سیاستمداران تعلق ندارند . اوباما نمونه کاملی از یک وارث شکست خورده است. وارثی که دو جنگ را از بوش تحویل گرفت. چه منصفانه و چه غیرمنصفانه حقیقت این است که اوباما باید در انتخابات دوم نوامبر بهای این شکست های اقتصادی را پرداخت کند. بسیاری از کارشناسان هم ادعا می کنند که بهای این قبیل هزینه ها از دست رفتن اکثریت دموکرات ها در کنگره و سنا و حتی یک یا دو ایالت است . در قیاس با اوباما ،کارتر از اقبال بلندتری نسبت به اوباما برخوردار بود . انتخابات میان دوره ای در دوران ریاست جمهوری او در سال 1978 از راه رسید و در ان زمان نرخ محبوبیت وی 52 درصد بود . این در حالی است که نرخ محبوبیت اوباما در حال حاضر 45 درصد است.
اوباما بر خلاف کارتر تمام تلاش خود را به کار گرفت تا حقیقت را بگوید. تاکید کرد که راه سخت است و احیای اعتبار از دست رفته امریکا سخت تر. در زمان کارتر نه در میان دموکرات ها و نه در میان جمهوری خواهان میانه روها بسیار کمیاب بودند. اکنون در روزهای باراک اوباما میانه روی تبدیل به پدیده ای نادر شده است . همیشه تعامل در دنیای سیاست با میانه روی رقم می خورد ،زمانی که میانه روی در کار نباشد تعاملی هم وجود ندارد.

دومین روز از ماه نوامبر برای دموکرات ها سرنوشت ساز است . در انتخابات میان دوره ای 1978، این حزب 15 کرسی را از دست داد و سه کرسی هم در سنا از دستش رفت. اما اگر همین آمار و ارقام برای اوباما هم تکرار شود بی شک خوش شانسی دموکرات ها خواهد بود .
ایندیپندنت پنجم اکتبر / ترجمه : سارا معصومی

کد خبر 97964

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین