در انبارهای متعلق به موزه علوم لندن نزدیک به 300هزار قطعه اثر باارزش وجود دارد که اغلب آنها دیگر به نمایش عمومی درنخواهند آمد، از اولین خودروها گرفته تا ابزارهای پزشکی، شکنجه، ماشین چاپ و حتی بتن مسلح !
محبوبه عمیدی: در انبارهای سری موزه علوم لندن خودروها، موشکها، ماشینهای چاپ و ابزارهای طبی و آناتومی متعددی وجود دارد که در معرض دید عموم قرار نمیگیرد. در میان این 300هزار قطعه از خودروهای رویلزرویس گرفته تا تلسکوپ، اولین بتن مسلح و بسیاری چیزهای جالبتوجه دیگر به چشم میخورد.
به گزارش دیلی میل، در این گنجینه هواپیمایی مسافربری وجود دارد که با گروه قابلتوجهی از خودروهای قدیمی احاطه شده، یک لاکهید ال-749 که درست پس از جنگ دوم جهانی ساخته شده و سالهای صلح و آرامش بسیاری را پشت سر گذاشته است. این هواپیما پیش از اینکه به این آشیانه پا بگذارد زمانی مورد استفاده گروه رولینگ استونز بود و برای جابجایی تجهیزات صدا و روشنایی گروه مورد استفاده قرار میگرفت. این هوپیما سفری هم به استرالیا داشت و در بازگشت یکی از ملخهایش را در حالی از دست داد که نزدیک به 5 ساعت تا مقصد فاصله داشت. پیتر توروی، متصدی ارشد پیشین موزه میگوید: «این مشکلی است که بسیاری از هواپیماها با موتور پیستونی با آن مواجه بودند». در حال حاضر این هواپیما دارد روزهای بازنشستگی خود را در بخش قطعات بزرگ مجموعه بینظیر موزه علوم لندن سپری میکند.
در زیر بال راست این هواپیما یک رویلزرویس زرد روشن وجود دارد که محصول سال 1909 است و در کنار آن یک فورد ادسل زشت فیروزهای دیده میشود، به اضافه یک فورد مدل N که آنقدر فروش کرد که توانست به هنری فورد اعتماد به نفس کافی برای تولید مدل مشهور T را بدهد. زیر دم هواپیما نیز یک ماشین آتشنشانی قرمز دهه 50 وجود دارد که باعث شده پسران بسیاری بخواهند در آینده آتشنشان شوند. در کنار آن یک تلسکوپ وجود دارد و ساختاری از اولین بتون مسلح ساختهشده در انگلستان دیده میشود. ابزارهای دیگری هم وجود دارند که در زمان خود بسیار تازه و نوآورانه بودهاند؛ اما گذر زمان و ظهور فناوریهای تازه باعث شده کنار گذاشته شوند. همگی این ابزارها به دلیلی حفظ شدهاند و برچسب هویت، شماره فهرست و داستان خود را دارند.
بعضی از این ابزارها مانند خودرویی که برای حرکت در آب و زمین در سال 1967 ساخته شده بود، هرگز به موفقیت نرسیدند یا مانند خودروهای برقی که یکی از آنها در سال 1897 تولید شد، هنوز مورد علاقه صنعت هستند. بعضی هم خوشبختانه هرگز شانس به کار افتادن پیدا نکردهاند، مانند ماشین پخت سیار نان که طی جنگ سرد ساخته شد و قرار بود پس از بمباران اتمی نان تولید کرده و به مردم تحویل بدهد.
با اینکه تعداد این ابزارها بیش از 300هزار قطعه است؛ اما تنها تعداد محدودی از آنها را میتوان زمانی به نمایش گذاشت. قطعات دیگر در 6 آشیانه، یک بخش تحقیقاتی و تعدادی دیگر در انباری در غرب لندن نگهداری خواهند شد و دیگر شانس تماشای آنها در موزه وجود ندارد.
توروی میگوید: «اگر بخواهم مثالی برای این قطعات پیدا کنم باید بگویم اینجا مجموعهای از لگوهای متعدد از جعبههایی متفاوت وجود دارد و شما باید برای نمایشگاه خودتان قطعههای مناسب را جدا کنید».
این گنجینه باارزش در یک فرودگاه متروکه در ویلتشایر نگهداری میشود و هر قطعه داستان خودش را دارد. از اولین ماشینهایی که برای راهسازی استفاده شدند تا اتوبوسهای قدیمی و اولین هاورکرافت در ابعاد واقعی، آنها در شرایط مناسبی نگهداری و تعمیر دائمی میشوند تا سالهای باقیمانده را کندتر پشت سر بگذارند.
نمونهای از ماشین چاپ در این انبارها وجود دارد که به سال 1930 برمیگردد. از این ماشین که میتوانست تا ساعتی 30هزار نسخه روزنامه چاپ کند، برای چاپ نسخههای دیلی میل و ایونینگ نیوز استفاده میشد. این ماشین سومین نمونه از ماشین اولیه است و به تنهایی 140 تن وزن دارد.
بخشی از اشیای کوچک باارزش متعلق به موزه در محلی در کنزینگتون غربی نگهداری میشود که زمانی دفتر پست بوده است.
پشت درهای گاوصندوقی این اتاقهای فاقد پنجره مجموعه از ابزارهای پزشکی و انسانشناسی جمع شده است. افراد متعددی وجود دارند که وظیفه حفظ و مرمت این ابزارهای کوچک را به عهده میگیرند. آنها این اشیا را تمیز نگه میدارند و اگر نیازی به تعمیر داشته باشند، آنها را مرمت خواهند کرد.
در میان این ابزارها دستگاه پرتو ایکس نیز وجود دارد، مجموعه گستردهای از انبرکها، ریههای مصنوعی بزرگ و از همه غمانگیزتر مجموعه وسیعی از دست و پاهای مصنوعی که بسیاری از آنها برای کودکانی که دچار آسیبدیدگی در اثر تصادف و بیماری شدهاند، مورد استفاده قرار میگرفت. عدهای از این کودکان هم قربانی مصرف تالیدومید توسط مادران خود بودند.
در اتاقهای دیگری از این مجموعه ابزارهای شکنجه متعدد، امکانات تشریح، صندلیهای دندانپزشکی و ابزارهای دیگر دیده میشود. قطعات کوچک آناتومی نیز وجود دارد که در قرن هجدهم توسط ماماها برای آموزش استفاده میشد. با وجود این حجم از اشیا و ابزارها هنوز هم فضای خالی برای اضافه کردن ابزارهای تازه در نظر گرفته شده است.
53273
نظر شما