فرهاد عشوندی: ورزش ملیمان با یکی از بزرگترین قهرمانان تاریخش پس از ۸سال به تنگنا رسیده است.
نگاهی به نتایج کشتی بزرگسالان در سال های اخیر و بهخصوص نحوه عملکرد فنی بچههای شاخص تیم در بازیهای بوداپست نشان میدهد که چیزهایی هست که سر جایشان نیستند.
بیاییدهمه این یکی دو سال اخیر را مرور کنیم . کشتی مدام در جنگ و دعوا و قهر بوده. از بعد ماجرای باید ببازی تا همین حالا.
کشمکش، مدام ناسازگاری بین تشکیلات وزارت ورزش و فدراسیون کشتی. فدراسیونی که همه چیزش روی اقتدار یک نفر می گردد، رسول خادم؛ به این فدراسیون لطمه سنگینی زد.
تمام روزهایی که خادم بر سر ماجرای باید ببازی قهر بود و تشکیلات ورزش هم هیچ گام مشخصی برنمیداشت، روزهایی طلایی بر ورزش ملیمان بودند که می گذشتند.
روزهایی که رفتند و رسیدیم به مسابقات جهانی.
فارغ از بحث فنی انتخابی ها که تمامش انتقادات زیادی از سوی کارشناسان دارد اما باز اختیارات کادرفنی در گزینش و نحوه گزینش کشتیگیران چیزی است که باید به آن احترام گذاشت.
بی شک می شود پذیرفت که در قرعه ها هم کمی بدشانسی همراهمان بوده اما اینکه به ورزشکارانمان نحوه جدید وزنکشیها را یاد نداده بودیم و طوری علم پزشکی و تغذیه را در خدمت ورزشکارانمان نداشتیم که کم کردن وزنشان طبیعیتر از مدلهای سنتی باشد، دیگر چیزی نیست که بتوان گفت نظر کمیته فنی و سرمربی بوده و باید به سلیقهشان احترام گذاشت.
یا مثلا ماجرای کشتی هایی که در ثانیه های پایانی مفت باختیم. این ها دیگر قطعا ضعف کوچینگ هستند و عامل دیگری را به سختی بتوان در آنها لحاظ کرد.
بگذریم از اینکه قبلتر هم با کاندیدا نشدن در هیات رئیسه تشکیلات جهانی ما پاک باختیم.
این بار و با آنچه در این یک سال بر کشتیمان گذشت، خودمان تصمیم گرفته بودیم در همه ارکان مربوط به کشتی از وزارت تا فدراسیون، در مسیری پیش برویم که محکوم به باخت باشیم.
حاصل نابهسامانی راستش چیزی بهتر از این نمی شود. این بار از قبل محکوم بودیم و خودمان گفته بودیم باید ببازیم!
258 251
نظر شما