طالبان یک نیروی افراطی است و می تواند به هر حال تهدیدی برای منافع ملی ایران قلمداد شود.

زهرا خدایی
دور اول مذاکرات آمریکا با نیروهای طالبان بعد از یک دهه مبارزه و جنگ خونین روز یکشنبه در دوحۀ قطر با حضور مقامات آمریکایی و تعدادی از نمایندگان طالبان برگزار شد. فارغ از میزبانی و نقش قطر در این مذاکرات و زمزمه های پذیرش تأسیس دفتر طالبان که قصه ای علیحده است، اینکه چرا بعد از 11 سال، آمریکا در نهایت تن به گفتگو با طالبان می دهد، همچنان برای بسیاری از ناظران بین المللی جای ابهام و سوال است. از سویی تبعات منطقه ای و بین المللی این تصمیم نیز مسئله ای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.
برخی از کارشناسان بر این باورند که مذاکره با نیروهای میانه روی طالب به معنای زمین گذاردن سلاحِ طالبان افراطی نیست و از طرفی این تصمیم و اجرایی کردن آن مثبت و یا منفی می تواند تبعات مهم و جدی برای کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای داشته باشد. خبر در گفتگویی با نوذر شفیعی، مدرس دانشگاه و کارشناس شبه قاره دور اول مذاکرات آمریکا با طالبان را مورد بررسی قرار داده که در ذیل آن را می خوانید.
در ابتدا دربارۀ علل و عوامل مذاکرات طالبان با مقامات آمریکایی برایمان بگویید.
بعد از اینکه آمریکایی ها در برخورد نظامی با طالبان دچار مشکل شدند، مذاکره به عنوان یکی از گزینه های موجود در دستور کار آنان قرار گرفت. متعاقباً در یک تقسیم بندی آمریکا طالبان را در دو دستۀ میانه رو و تندرو جدا کرده و اعلام کرد که مذاکره با طالبان میانه رو و برخورد نظامی با طالبان تندرو بهترین راهکار است. بنابراین موضوع مذاکره با طالبان مسئلۀ جدیدی نیست. در گذشته نیز این مسئله به صورت پنهانی در جریان بوده و امروز وجه آشکارتری به خود گرفته و جنبه رسمی و بین المللی پیدا کرده است.
به نظر می رسد که هم طالبان و هم آمریکایی ها به این دلیل که به نوعی موازنۀ قدرت به خصوص از جنبۀ روانی در افغانستان رسیدند، حال ترجیح می دهند ادامه کار را از طریق مذاکره پیش ببرند. آمریکایی ها تصور می کنند که می شود طالبان را با سهیم کردن در قدرت از منازعه بازداشت و طالبان هم امیدوارند که بتوانند بعد از سالها جنگ، سهمی از قدرت را در دست گیرند. البته کسب سهمی از قدرت توسط طالبان به پایگاهی برای آنها تبدیل خواهد شد و در آینده خواهند توانست به منازعه علیه دولت افغانستان ادامه بدهند. با توجه به اینکه آمریکایی ها باید عنقریب یعنی تا سال 2014 خاک افغانستان را ترک کنند، رساندن تحولات داخلی افغانستان به یک نقطۀ پایانی، تقریباً جزء برنامه های پایانی آمریکاست.
تبعات منطقه ای و فرامنطقه ای مذاکره با طالبان و مشروعیت بخشی به آنان چیست؟
تبعات منطقه ای و بین المللی این امر بستگی به این دارد که طالبان را چه نوع نیرویی بدانیم. اگر آنها را نیروی خشونت طلب و افراطی و تروریست بدانیم، سهیم کردن آنها در قدرت و مذاکره با آنان توسط آمریکایی ها چندان منطقی به نظر نمی رسد. ولی گویی آمریکایی ها تصور می کنند که واقعاً با طالبان میانه رو مذاکره می کنند و می شود با سهیم کردن آنها از پرخاشگری آنها جلوگیری کرد.
علی ایحال کشورهایی مثل پاکستان نسبت به این تصمیم خشنود خواهند بود، چون حضور طالبان در عرصۀ قدرت افغانستان به هر شکلی به سود پاکستانی خواهد بود. شاید این روند برای جمهوری اسلامی ایران نگران کننده باشد، چون طالبان یک نیروی افراطی است و می تواند به هر حال تهدیدی برای منافع ملی ایران قلمداد شود. البته اگر این گروه وارد ساخت قدرت شوند و مسئولیت پذیر باشند، هیچ تهدیدی وجود ندارد. علی ایحال براساس مواضع سنتی به نظر می رسد ایران نسبت به حضور این نیروها در ساخت قدرت افغانستان نگران باشد.
کشوری مثل هندوستان نیز از این وضعیت نگران خواهد بود. چون منافع ملی آنها در افغانستان بیشتر در گروی استقرار نیروهای ضدطالبان در کابل است. از این رو مذاکره با این گروه بازتاب هایی را در سطح منطقه ای و بین الملل به دنبال خواهد داشت.

این احتمال وجود دارد که مذاکره با طالبان میانه رو به نوعی سبب شود تا طالبان افراطی نیز سلاح خود را به زمین بگذارند؟
خیر. آنها طالبان ایدئولوژیک هستند که از دیدِ خودشان برای آرمانهای مقدسی مبارزه می کنند و لذا اهل مذاکره و سازش نیستند. لذا به نظر می رسد مشارکت و سهمیم کردن طالبان میانه رو حتی می تواند زمینه ای برای تداوم مبارزات طالبان تندرو باشد. از این رو شاید زین پس شاهد دو دسته شدن بیشتر طالبان باشیم که دسته ای برای مذاکره و دسته ای دیگر برای مبارزه می جنگند.
چرا قطر برای محل مذاکره در نظر گرفته شد؟
قطر به دنبال ایفای نقش در منطقه است. میانجی گری قطری ها در همه عرصه ها قابل مشاهده است. خواست و توافق هر سه طرف یعنی آمریکایی ها، افغانستان و طالبان نیز این بوده که قطر برای مذاکره انتخاب شود.
باید به آینده این تصمیم خوشبین بود؟
مذاکره با طالبان مسیر سختی است و در صورتی که اصل مذاکرات پذیرفته شود، ماراتن گفتگویی پرتنشی را در پیش خواهیم داشت و اینطور نیست که با یک و یا چند دور مذاکره این مسئله بتواند حل شود. حتی با توقف های احتمالی و از سرگیری های مجدد این مسیر پیچ و خم های زیادی را به خود خواهید دید. از این رو به نظر می رسد تا رسیدن به توافق راه زیادی در پیش باشد.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 197675

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 9 =