فعلا فقط با یک جمله میتوان عراق پس از ۱۲ مه ۲۰۱۸ را توصیف کرد "بله! این یک واقعیت است".
برای بسیاری از تحلیلگران امور عراق و امنیت منطقه خلیج فارس، نتیجه انتخابات پارلمانی این کشور که به پیروزی سیاسی روحانی نسبتا جوان شیعه مقتدا صدر منجر گردید، تعجبآور و شگفتیساز شد. این شگفتگی نه از جنبه کارکرد مکانیکی و تاثیر نتیجه انتخابات در پارلمان یعنی کسب ۵۴ کرسی از ۳۲۹ کرسی نمایندگی، که بیشتر از جنبه نتایج سیاسی و ساختاری آن بر آینده عراق است که اهمیت پیدا کرده. در واقع هرچند فاصله ائتلاف تحت نظر مقتدا صدر "سائرون" با ائتلاف "النصر" به رهبری حیدر العبادی نخستوزیر تنها ۲ کرسی و با ائتلاف الفتح هادی عامری سازمان بدر صرفا ۵ کرسی نمایندگی است.
اما همین تفاوت اندک که توازن سیاسی عراق را برهم زده به دلیل توصیف واضحی که از لایههای پنهان جامعه عمومی عراق در برابر ما قرار میدهد، آشکارا دو نکته را در برابر ما قرارمیدهد:
نخست، برخی نیروهای سنتی و شناخته شده سیاسی حاکم فعلی بر عراق به دلایل مختلفی که صدر از آنها یاد کرده (فساد و ناکارآمدی)، باید صحنه اجرایی و سیاسی این کشور را ترک کنند، آن گونه که صدر خواستار شده.
دوم، شرایط عراق پس از شکست داعش و قدرت گرفتن دولت مرکزی الزاما نمیتواند تضمینکننده سیطره دولت مرکزی و ادامه حاکمیت کسانی باشد که قدرت و کارآمدیشان در زمان جنگ با داعش و ناآرامیهای داخلی معنایی محدود داشت، اما از دید مقتدا اینک باید خاتمه یافته و جای خود را به تکنوکراتها و بورکراتهای حرفهای بدهند.
در واقع از دید صدر و ائتلاف تحت سیطرهاش، عراق پس از داعش برای ادامه حیات خود به ۳ عنصر هموزن برای رهایی از شرایط کنونی نیاز مبرم دارد:
۱- نیروهای تازه نفس تکنوکرات و بورکرات حرفهای سیاسی برای تشکیل دولت کارآمد فراگیر ملی.
۲- عناصر به توصیف مقتدا صدر "پاک و سالم سیاسی در بدنه جامعه و ساختار عمومی و کلان دولت".
۳- نیروهای عمومی وحدت بخش ملی با دو ویژگی غیروابستگی به خارج و وفادار به حفظ وحدت جغرافیایی و مرزی عراق.
مقتدی صدر و ائتلاف او درست یا غلط معتقدند بسیاری از عناصر قبلی و کنونی دولت(عمدتا نوری مالکی و تا کمتر حیدر عبادی) فاقد چنین ویژگیهایی هستند، خصوصا در جناح نوری مالکی و وفادران او در مرکز و جنوب کشور. اما این که صدر و ائتلاف سائرون در آنچه گفتهاند و منجر به پیروزیشان در انتخابات ۱۲ ماه مه شد تا چه میزان از صداقت برخوردار هستند!؟ (حداقل در موقعیت اجرایی و اداره دولت)، نکتهای است که چگونگی آن برای بسیاری از تحلیلگران سیاسی امور عراق روشن نیست.
اولا، سابقه و پیشینه خود مقتدا صدر که او را نزد بسیاری یک روحانی جوان ماجراجو که بیشتر پشت تبار خانوادگیاش پنهان شده جلوه میداد، تضمینی نمیدهد در آینده الزاما رفتار و سیاست ثابتی ارائه دهد، البته احتمالا!
ثانیا، در موقعیت اجرایی و مدیریتی آتی (یا با تشکیل مستقیم دولت یا مشارکت در آن)، مقتدا و ائتلاف وی چه کارنامهای از خود ارائه خواهند داد که متفاوت از آن چیزی باشد که امروز منتقد آن هستند!؟ این سوال بسیار مهمی ست. این برداشت دوگانه از صدر از موضع سیاسی الزاما نگرشی منفی به وی تلقی نمیشود. اگر البته این قاعده را قبول کنیم (شاید اخلاقی نباشد اما حتما کاربردی است) که سیاستمداران در زمان انتخابات شعارها و وعدههای زیاد و قشنگی به مردم و هوادارانشان میدهند.
ظاهرا مقتدا صدر در شرایط کنونی ۳ گزینه پیش رو دارد و باید دید کدام را انتخاب خواهد کرد:
۱- ائتلاف او دولت را مستقلا تشکیل خواهد داد؟ ولی فکر میکنم در شرایط فعلی این کار را نخواهد کرد.
۲- به صورت مشارکتی و از موضع بالا در قسمتهایی از ساختار سیاسی و امنیتی دولت عناصر خود را وارد کابینه خواهد کرد. این محتملترین و شاید حتمیترین مفروض باشد.
۳- با توجه به وزن تعیینکننده ائتلاف سائرون در مجلس، صدر از موضع یک مرشد سیاسی و نسبتا مذهبی، فعلا به همین دستاورد انتخابات اکتفا کرده و موقعیت آپوزیشنی خود را حفظ کند و شمیشر داموکلسی انتقاد را بالای سر دولت حاکم نگه دارد. به تعبییر یک روزنامهنگار مصری بازی با آب بدون خیس شدن!
بعید است صدر فرض سوم را هم انتخاب کند. چرا که از سه جبهه سنگین در محاصره پاسخگویی قرار دارد: نخست، باید پاسخگوی افکارعمومی و رأیدهندگانش برای اصلاح آنچه باشد که منتقد آن است. دوم، لازم است پاسخگوی دولت باشد که خواهان همکاری او برای اصلاح امور و وحدت سیاسی است. ملاقات عبادی و سایر عناصر دولت با صدر در هفته گذشته بیعلت نبوده. سوم، بسیاری از عناصر متشکل و متحد در ائتلاف سائرون مانند رائد فهمی چندان بیمیل به مشارکت در دولت نیستند.
با توجه به موقعیت شخصی، تعداد کرسیها ائتلاف سائرون و نهایتا نداشتن پیشزمینه سیاسی فعال و گسترده (البته فعلا)، مقتدا صدر قادر به انتخاب نخستوزیر و تشکیل دولت مستقل نخواهد بود. لذا برای او بهترین و محتملترین گزینه حضور مشارکتی و ائتلافی در دولت آتی است.
در لندن نیز روزنامه عربی زبان "العربی الجدید" روز شنبه افشا کرد "نمایندگان ائتلاف سائرون (که حتما صدر از آن مطلع بوده) از روز شنبه تماسهای خود با تعدادی از احزاب سیاسی برنده انتخابات با هدف تشکیل بزرگترین فراکسیون پارلمانی که بتواند نخستوزیر عراق را معرفی و دولت جدید عراق را تشکیل دهد آغاز کرده است".
یک عضو دیگر برنده انتخابات از ائتلاف سائرون نیز که نخواسته نامش فاش شود گفته "تایید نامزد نخستوزیری عراق باید از سوی ۱۶۵ نماینده مجلس عراق انجام گیرد که این مسئله برای ائتلاف سائرون با ۵۴ کرسی آسان نخواهد بود. همپیمانی ائتلاف ما با ائتلاف النصر به رهبری حیدر العبادی که ۵۲ کرسی پارلمانی به دست آورده از طریق تفاهم بین طرفین دشوار نخواهد بود. ولی پافشاری ائتلاف النصر برای نامزدی دوباره حیدر العبادی برای یک دوره دیگر نخستوزیری عراق، گفتوگوهای طرفین را متوقف خواهد کرد، چرا که جریان صدر و کمونیستهای همپیمان آن معتقدند که در تعیین نخستوزیر جدید عراق نباید شتاب کرد".
از سوی دیگر رائد فهمی نماینده پیروز انتخابات از ائتلاف سائرون روز شنبه در جمع خبرنگاران گفت "سائرون تماسهایی با ائتلاف الوطنیه به رهبری ایاد علاوی، القرار العراقی به رهبری اسامه النجیفی، معاون رئیسجمهوری عراق، جنبش نسلنو کردستان و حزب دمکرات به رهبری مسعود بارزانی انجام داده است". اگر آنچه فهمی گفته صحت داشته باشد فکر میکنم اثر مثبتی روی حیدر العبادی و توافقات احتمالی او با مقتدا صدر نداشته باشد. چرا که عبادی حضور آنها خصوصا علاوی در دولت را تنشزا میداند. این موضوع تا حدودی برای صدر مسئلهساز هم خواهد شد که گفته بیمیل به ادامه کار آقای عبادی به عنوان نخستوزیر نیست.
اما فارغ از شرایط گذشته عراق که منجر به بروز چنین نتیجه شگفتآوری شده، تصور میکنم آنچه طی یک هفته گذشته در این کشور رخ داد، صرفا برآوردگی ملموس شرایطی است که مقتدی صدر صرفا یک نماد اعتراضی آن است. اما آینده چه خواهد شد؟ حتی در مرحله گذار از صدر! دقیقا مشخص نیست. اما هرچه هست و یا باید باشد! جامعه بینالمللی و کشورهای منطقه با یک واقعیت غیرقابل انکار و غیرقابل بازگشت در عراق روبهرو شدهاند. عراق دیگر آن کشور سابق که تصور میکردیم و یا میخواستیم نخواهد بود. باید این واقعیت را پذیرفت.
matinmos@gmail.com
نظر شما