حمزه شکیب عضو شورای شهر تهران و رئیس کمیسون عمران این شورا است شاید دلیل ریاست او بر کمسیون عمران مدرک دکترا عمران با گرایش مهندسی زلزله است که او را برای این پست مناسب کرده است، شکیب 48 سال دارد و متولد لارستان است و در حال حاضر به جز مشغله کاری در شورای شهر استاد دانشگاه شهید مدرس نیز هست پنجشنبه گذشته او مهمان کافه خبر بود و به سئوالات ما در خصوص اختلافات نظر شورای شهرو شهرداری با دولت در مورد مترو و اتوبوس رانی ،بحث تمرکز زدایی از تهران،عملکرد شهرداری وترکیب آینده شورای شهر، و برخی دیگر از موضوعات روز جامعه پاسخ گفت .
شما در دو دوره یعنی دوره دوم و سوم عضو شورای شهر تهران بوده اید. به نظر می رسد که در این دوره شورای شهر تهران یکی از سیاسی ترین دورانش را سپری می کند. منظور از سیاسی بودن به فرد و گروه های سیاسی که در شورا هستند نیست بلکه منظور مباحث و اختلاف نظر هایی است که شورای شهر با دولت پیدا کرده است. به عنوان مثال مناقشه ای که در خصوصی مسئله مترو بوجود آمده بودیا چندی است که مسئله اتوبوس رانی و افزایش قیمت اتوبوس ها مطرح شده و اظهار نظر فرمانداری تهران و سخنان شما را در این خصوص شاهد بودیم. تعامل شورا و دولت با این اختلافات نظر چگونه است؟
شورای سوم به لحاظ ترکیب چند طیف وسلیقه را در بر می گیرد. اما در کل باید گفت همه همکاران ما در شورا تصمیم و اراده شان بر انجام کارها است.هرچند که ر برخی از مقاطع برخی از دوستان تمایل به ورود به مسایل سیاسی هم دارند. اما در خصوص تعامل با دولت باید گفت از آنجایی که ما تجربه تعامل با دولت هشتم ، نهم و دهم را هم داریم. امروز وضعیت مابا دولت دهم نسبت با قبل،این همکاری ها بهتر شده است. اما کافی نیست به عنوان مثال بخش مترو از سال 1379 بهره برداری شد . در همان سال و از زمانی که مترو به شهرداری واگذار شد، قرار بر این شد که همه هزینه های بهره برداری برعهده دولت باشد. در بخش توسعه و پروژه های عمرانی به شکل 50 درصد شهرداری و 50 درصد دولت کار به انجام برسد. از آنجایی که من در کمیسیون عمران مسئولیت دارم به صورت ریزاطلاعات را به مردم می دهم. آز آن سال بیشترین کمک ها را دولت نهم و دهم انجام داده است. این نکته را بخاطر مقایسه ای گفتم. ما به عنوان نمایندگان مردم تهران در شورای شهر با علم به اینکه مترو نقش کلیدی در کاهش آلودگی و و ترافیک دارد. و از آنجایی که بتوانیم بر اساس طرح جامع حمل و نقل تا افق 1404 دست یابیم سهم دولت را در این خصوص کافی نمی دانیم .شاید بتوان گفت کمک های دولت نهم تا کنون حدود سه برابر همه دولت های سابق بوده است. اما این کمک ها تنها کمتر از 20% نیاز های طرح جامع حمل و نقل را تامین می کند.اگر ما به همین روال پیش برویم افق طرح جامع حمل و نقل ما چیزی در حدود 4 برابر باید افزایش دهیم البته در تلاشیم تا از مکانیزم های مختلف این مشکل را مرتفع کنیم .
شما به خوب بودن این تعامل اشاره کردید. اما در برخی مسایل مانند بحث قیمت اتوبوس ها که مسله کلانی نیست اما فرماندار تهران به موضوع وارد شده است. واضهار نظرات شما در این خصوص که گفته بودید که اگر دولت پول ندهد از مردم خواهیم گرفت .وقتی این اختلاف نظر ها پیش می آید مردم حس می کنند که این تعاملی که شما می گویید وجود ندارد؟
من این اتفاق ها و مسایل را به پای دولت نمی گذارم .قصد دارم این بحث را باز کنم. صحبت هایی که من زدم با تیتر مناسبی چاپ نشده بود. بخشی از هزینه های مترو و اتوس رانی متعلق به سرمایه گذاری است.مثلاً زمانی که می خواهیم تونلی احداث کنیم باید واگن خریداری کنیم .بخشی از هزینه ها هزینه های بهربرداری است
هزینه های بهره برداری بر اساس مصوبات دولت در سال 1379، 100% آن دولت باید پرداخت می کرد که چیزی در همان سال های اولیه پرداخت نگردید. بعدها عرف بر این گردید که 3/1 مردم ، 3/1 دولت و 3/1 هم توسط شهرداری پرداخت شود.البته 3/1 شهرداری هم غیر مستقیم توسط مردم بواسطه تراکم و عوارض پرداخت می شود.حال اگر دولت 3/1 سهمش را ندهد. چه ما این 3/1 را از مردم بگیریم و یا همه را مستقیم از مردم بگیریم. بالاخره مردم هستند که این پول را می دهند. به نظر من بهتراست مردم همه این پول را پرداخت کنند زیرا در غیر این صورت شهرداری مجبور است برای تجهیز ناوگان خودش تراکم فروشی کند و شهر بار بیشتری را تحمل کند.و این بار بیشتر هزینه خیلی بیشتری نسبت به پولی که می پردازند دارد.
البته فرمانداری هم محق است که وارد این مسایل شود اما اگر فرمانداری با شورا جلسه ای بگذارد می تواند جواب سئوالاتش را بگیرد بهر حال انتظار ما این است که فرمانداری همانطور که به مسایل ریزی مانند کرایه اتوبوس توجه می کنند به همه مسایل مردم همین طور دقیق و ریز دقت کند. به مسایل مصرفی مردم ،حمل و نقل های بین شهری مردم. زمانی فرمانداری می تواند ایراد بگیرد که دولت هم به تعهدات خودش کامل عمل کند.
در صحبت هایتان اشاره کردید به پرداخت عوارض و خرید تراکم و در آمد هایی که شهرداری از این طریق کسب می کند. با توجه به اینکه شما گرایش به سازه و مهندسی زلزله دارید. در چند سال اخیر بحث زلزله شهر تهران و تمرکز زدایی از شهر تهران بسیار مطرح شده است.این زلزله در شهر تهران تا چه اندازه می تواند خطر آفرین باشد از سوی دیگر خروج کارمندان از شهر تهران تا چه اندازه می تواند راه گشا باشد؟
به هر حال کشور ما بر یک منطقه زلزله خیز قرار دارد. تهران هم در این میان یکی از مناطقی هست که دارای گسل هایی است و خطر نسبی بالای زلزله را داردتهران با 620 کیلومتر مربع در محدوده شهری بالغ بر 8 ملیون نفر بلحاظ ریسک زلزله دارای ریسک بالایی است . دو عامل در این میان مارا به این ریسک بالا رسانده است . یکی از عامل ها وجود گسل هایی است که در شهر تهران وجود دارد. بر اساس مطالعاتی که انجام شده همه این گسل ها فعال شناخته شده اند . عامل دوم ساختمان های غیر استانداردی است که ساخته شده است. بهتر است بگویم ساختمان و مجموعه المان های شهری که از جمله پل ها بزرگراه ها ، لوله های آب و گاز و مخازن آب می شود . از آنجایی که اینها بر اساس استاندراد های مهندسی ساخته نشده است دارای آسیب پذیری بالایی است.این دو عامل باعث شده که ریسک زلزله شهر ما بالا باشد برای کاهش دادن این ریسک باید این وضعیت را مدیریت کنیم. این مدیریت چیزی است که در دنیا هم تجربه شده است. در حال حاضر تلافات انسانی در کشور های دنیا از زلزله تقریباً به صفر رسیده است. در این کشور ها هنگام زلزله نگران خسارت های مالی از این حیث وضعیت ما وضعیت مطلوبی نیست .
تمرکز زدایی چه مقدار کاربرد دارد؟
اینکه برای تهران نسخه ای پیچیده می شود که بخشی از جمعیت باید از شهر خارج شود.نسخه های عملی و عملیاتی نیستند. این خروج از شهر نیازمند زمینه سازی است. امروز تهران به یک مرکز آموزشی(آموزش و پرورش و آموزش عالی ). مرکز سیاسی ، مرکز اقتصادی . تجاری ، و مرکز فرهنگی تبدیل شده است. یعنی ما همه داشته هایمان را در تهران جمع کرده ایم. یعنی حرف اول هرچه که داریم در تهران جمع شده است. قبل از پیچیدن نسخه باید این مراکز را از شهر خارج کنیم.چرا باید بهترین دانشگاه ها ، مدارس ، بیمارستان ها ،بهترین مراگز تفریحی مان در تهران باشد.چرا مردم برای باید به تهران بیاییند. اینها عواملی است که دست به دست هم داده تا شهر این جمعیت بالا را در خودش بپذیرد.برای خروج این جمعیت باید برنامه ریزی با افق بالا حد اقل 5 ساله داشته باشیم. پس از این برنامه ریزی ها می توان این هدف را دنبال کرد. البته کاهش جمعیت می تواند باعث کاهش بحران شود. این امری بدیهی است. علم مهندسی زلزله علمی است که در دنیا جواب داده است. کشور های دیگر شاید 40 سال بر نامه ریزی کرده اند و به این موفقیت رسیده اند و تلافات جانی و مالی ناشی از زلزله را کاهش داده اند.متاسفانه ما بر نامه تعریف می کنیم اما با یک تغییر مدیریت همه چیز از هم می پاشد و دستگاه ها به تعهدات خودشان عمل نمی کنند
بحث من در خصوص مصوبه دولت است مبنی بر اینکه بر روی ساختمان های قدیمی اجازه ساخت صادر شده است . این بحث با سیاست های دولت تناقض دارد .از یک سو می خواهد جمعیت تهران را کاهش دهد و از سوی دیگر اجاز ساخت بر ساختمان ها را صادر می کند. این مصوبه افزایش سکونت پذیری تهران رابه دنبال دارد .
بله اولاً این تصمیم تصمیم کارشناسی نیست. زمانی که ساختمانی( با فرض اینکه اصول و ضوابط فنی هم در آن رعایت شده که معمولاً در ساخت و سازهایمان رعایت نمی شود ) برای 4 یا 5 طبقه ساخته شده است نمی تواند که بار اضافی را تحمل کند. این حرکت از نگاه فنی چنین کاری ممنوع است. زمانی که ساختمان سعادت اباد تخریب شد ما در شورای شهر ساخت اضافه اشکوب را ممنوع کردیم. یعنی احداث طبقه اضافی بر ساختمان موجود ممنوع کردیم چند سالی هم این مورد را پیگیری کردیم و آن را تصویب نکردیم. این مصوبه گویا از جای دیگری تصویب شده است . شاید بخاطر کنترل قیمت مسکن این مصوبه تصویب شده. حتی اگر بخاطر کنترل قیمت مسکن هم این اتفاق افتاده باشد راه خوبی نیست و مقایر با اصول و ضوابط فنی و در تناقض با تمرگز زدایی است.
قرار بر این شده که انتخابات شورای شهر با ریاست جمهوری هم زمان انجام شود .بر اساس تصویب مجلس قرار بر این شد که شورای شهر فعلی هم به مدت دوسال به کارش ادامه دهند. از آنجایی که انتخابات ریاست جمهمری سیاسی است ایا این تجمیع تاثیری به انتخابات شورای شهر نخواهد گذاشت؟یعنی فضای انتخابات ریاست جمهوری تا چه حد می تواند فضای انتخابات شوی شهر را به سمت سیاسی شدن پیش ببرد؟
من با اصل تجمیع انتخابات موافق هستم. اینکه قرار باشد در هر سال یک انتخابات داشته باشیم هزینه های فراوان و بار روانی زیادی را در پی خواهد داشت.پس باید بکوشیم تا هزینه های مالی و روانی انتخاباتما را کاهش دهیم .اما سئوال اینجاست که ایا این تجمیع همخوانی دارد یا خیر؟ اگر ما انتخاباتمان را به گونه ای طراحی می کردیم که انتخابات محلی را از انتخابات در سطح ملی که بعد سیاسی دارد جدا می کردیم به مراتب بهتر می شد. مثلاً مجلس و ریاست جمهوری . به این ترتیب ما دودسته انتخاب خواهیم داشت انتخاباتی در سطح ملی و انتخاباتی در سطح محلی .هرچند متاسفانه که انتخابات شوراها در شهر تهران از آغاز بنیان سیاسی داشت. و از این حیث بر بنای درستی گذاشته نشد. از این رو در کلان شهر ها حتی اگر انتخابات شورای شهر جدا شود باز هم آن بار سیاسی اش را خواهد داشت.بهر حال این نوع تجمیع مورد تایید مجلس و شورای نگهبان و تشخیص مصلحت هم قرار گرفته است ما هم پذیرای آن هستیم اما باور شخصی من بر این است که بهتر بود انتخابات محلی از انتخابات ملی جدا می شد.
به عنوان عضو دو دوره شورای شهر ترکیب بعدی شورای شهر را چگونه می بینید؟
پاسخ به این سئوال سخت است. مردم کشور ما چندان قابل پیش بینی نیستندولی فکر می کنم مردم اگر ببینند که کسی برای کشور و مردم تلاش می کند و صادقانه کار می کند. بی شک در مراحل بعدی به او پاسخ مثبت خواهند داد.مگر اینکه طیفی که مسئولیت انجام کار ها را در کشور برعهده دارند نتوانند انتظارات مردم را بر آورده کنند. اطمینان داشته باشند مردم در دوره بعد به سراغ دیگری خواهند رفت. یعنی اگر طیفی که در شرایط فعلی حاکم است و مسئولیت دولت و مجلس و شورا ها را بر عهده دارد. اگر بخاطر مردم و برای رضای خدا کار نکنند بدانند در دور بعد مردم به آنها رای نخواهند داد و شانس خودشان را بر طیف دیگری آزمایش خواهند کرد. هرچند که در دورهایی بودند آزمایش شده اند و مردود هم شده اند. طیفی که در حال حاضر هم مجلس ، هم دولت و هم شورا ها را دارد با ید با تمام توانشان و به شکل خالصانه و صادقانه برای مردم کار کنند و این را به مردم ثابت کنند.
اگر قرار باشد به اقای قالیباف نمره بدهید به ایشان و عملکردشان در این سال ها نمره چند خواهد داد؟
اگر قرار باشد به شهردار فعلی یعنی قالیباف نمره ای بدهم همان نمره ای را می دهم که به شهردار سابق یعنی محمود احمدی نژاد میدهم .به نظر من نمره هردو این شهرداران محترم نمره قابل قبولی است
شهردار ایده آل شما چه ویژگی دارد؟
به نظر من شهردار ایده آل کسی است که برای شهر و مردم کار کند سیاست را در انجام امور شهر قرار ندهد شهردار خوب کسی است که اراده ، زمان و توانش را برای خدمت به مردم و شهر بگذارد. شهردار خوب کسی است که سیاسی کاری نکند. شهردار ایده آل کسی است که تنها به فکر کالبد فیزیکی شهر و کالبد روح و فرهنگی شهر باشد.البته اگر شهرداری در این زمینه کامهای خوب و مناسبی بردارد و کارهای شابسته ای انجام دهد که مردم از او رضایت داشته باشند مردم او را برای مسئولیت های مهم تری انتخاب می کنند. در چنین حالتی ممکن است مردم او را برای ریاست جمهوری انتخاب کنند.اما نباید از آغاز راه به فکر ریاست جمهوری باشد و با این ذهنیت شهردار شده باشد.منظور من شخص خاصی نیست من یک اصل و روال صحیح را در انتخاب شهردار گفتم.
به هر حال شهردار های ما از دهه هفتاد در سیاست تاثیر گذار هستند
من می گویم شهردار به فکر شهر باشد. مردم هم در ادامه اورا برای ریاست جمهوری انتخاب کنند. این عالی و ایدال تری شکل ممکنه است. اما از آغاز ورد به فکر ریاست جمهوری نباشد
پس به نظر شما کم کم شهر داری تبدیل به سکوی پرش برای ریاست جمهوری شده است؟
بله اینگونه شده است . از دهه هفتاد شهردار وقتی وارد شهرداری می شود یا خودش می خواهد رئیس جمهور شود و یا معتقد است که او باید رئیس جمهور اینده را تعیین کند. و عملاً هم این اتفاق افتاده است
نظر شما