وزیر محترم اقتصاد در دفاع از طرح هدفمند کردن یارانه‌ها خطاب به روزنامه‌نگاران یا به تعبیر رایج این روزها (قلم‌به‌دستان) گفت: از منظر یک ژورنالیست قلم نزنند بلکه از نگاه کسی که مدافع و نگران منافع ملی است درباره هدفمند کردن یارانه‌ها مطلب بنویسند (حتماً آنچه گفتم عین عبارات ایشان نیست چون این حرف‌ها را از تلویزیون شنیدم اما شک نکنید که مضمون درست‌ همان چیزی است که عرض کردم.)

حقیقتش را بخواهید من اصلاً‌ از یارانه‌ به ویژه از نوع هدفمندش هیچ سر درنمی‌آورم، ‌هرچه هم به نوشته‌ها و اظهارنظر دیگران مراجعه می‌کنم سردرگم‌تر می‌شوم. اوایل فکر می‌کردم مشکل از من است اما کم‌کم متوجه شدم آنچه توسط دولت دهم تحت عنوان هدفمند کردن یارانه‌ها در حال انجام است آنقدر کلی و مبهم است که هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید دقیقاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

اغلب اظهارنظرها هم بر پایه حدس و گمان است. اینها را گفتم تا بدانید که این بنده کم‌ترین نه در صف مخالفان هدفمند کردن یارانه‌ها قرار دارم و نه در صف موافقان. من هم مثل خیلی‌های دیگر فقط منتظرم تا ببینم چه پیش می‌آید. پس تا آن روز نظر خاصی ندارم، منتهی از طرز سخن گفتن وزیر محترم اقتصاد به شدت می‌ترسم.

ترجمه صریح و سرراست وزیر محترم چنین است: هرکس با دولت همسو و هم‌نظر است نویسنده‌ای است که مدافع و نگران منافع ملی است و هرکس درباره هدفمند کردن یارانه‌ها رأی خلاف دولت دارد «ژورنالیست» است. ژورنالیست یعنی چه؟ از قدیم گفته‌اند: تعرف الاشیاء‌ به اضدادها. بنابراین ژورنالیست یعنی کسی که مدافع و نگران منافع ملی نیست. همین تعریف در رسانه‌های رادیکال حامی دولت می‌شود خائن وطن‌فروش. به همین سادگی. یعنی طرح هدفمند کردن یارانه‌ها در شمار «مقدسات» است.

 جالب است دولتی که معتقد است اگر باب پرسش و تحقیق و تفحص درباره حادثه یازده سپتامبر بسته شود ممکن است این موضوع به امری مقدس تبدیل شود خود یکی از مصوبات هنوز به اجرا درنیامده خود را در شمار مقدسات قرار می‌دهد. طرح هدفمند کردن یارانه‌ها دیر یا زود صورت عملی به خود خواهد گرفت و مردم ایران نتایج و توابع آن را با گوشت و پوست و خون خود لمس خواهند کرد. اینکه قلم به دستی درباره این موضوع، موضع مخالف و یا موافق بگیرد چندان مهم نیست و اصلاً مگر چند درصد از مردم یارانه‌بگیر گوششان به حرف‌های قلم به دستان، بدهکار است؟ مهم این است که هیچ‌کس نباید دیگران را به نام منافع ملی از اظهارنظر بازدارد. هیچ‌کس حق ندارد به نویسندگان و روزنامه‌نگاران بگوید چه بنویسند و یا چه ننویسند.

ماهیت انقلاب اسلامی برداشتن این محدودیت‌های ساختگی و فرمایشی است. دعوی عدالت‌طلبی و مهرورز بودن و آنگاه با زبان عتاب و خطاب و تحکم با مشتی روزنامه‌نگار مظلوم و بی‌پناه سخن گفتن مصداق بارز حکایت «دم خروس و قسم حضرت عباس» است، کدام را باور کنیم.

کد خبر 102349

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • نبی IR ۰۸:۴۹ - ۱۳۸۹/۰۸/۰۱
    0 0
    خیلی فکر نکن رو معدت اثر سو میذاره خودشون هم سر در نمیارن
  • ناصر OM ۰۴:۵۱ - ۱۳۸۹/۰۸/۰۲
    0 0
    برخی از این دولتی ها به کرامات و انوار آسمانی دسترسی دارند که این "ژورنالیست" ها چیزی از آن را درک نمی کنند!

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین