در عراق درباره هر چیزی می‌توان سخن گفت به غیر از معیارهای سیاسی چرا که هیچ حرکت‌ سیاسی منطبق بر شرایط و ضوابط منطقی نیست.

در عراق دو وجه سیاسی وجود دارد، یکی آن چه به ظاهر دیده می‌شود و در رسانه‌ها می‌آید و به اطلاع عموم می‌رسد و دیگری آن چیزی است که عمیق‌تر از وجه ظاهری است و در حقیقت زمینه‌ساز حقیقی وقوع اتفاقات جاری عراق است. در عراق درباره هر چیزی می‌توان سخن گفت به غیر از معیارهای سیاسی چرا که هیچ کدام از حرکت‌های سیاسی عراقی‌ها منطبق بر شرایط و ضوابط منطقی سیاسی نیست و همین باعث می‌شود که سئوال‌های بسیار بی‌پاسخی به وجود بیاید.

با نگاهی به تجربه‌هایی که در سایه دوران اشغال عراق شاهدیم می‌توانیم بگوییم که این، جریان‌های سیاسی عراقی هستند که بر نتایج عملیات سیاسی در کشورشان نظارت دارند و اراده خارجی تنها باعث می‌شود که آنها شیوه بازی سیاسی خود را تغییر دهند. بگذریم از این که عده‌ای نیز رسما نماینده سیاسی کشورهای خارجی هستند و از خود اراده‌ای ندارند. این پیچیدگی باعث شده عراق بیش از آن که یک عرصه سیاسی حقیقی باشد یک بازار بورسی باشد که در سایه خلاء قانونی جایی برای عرضه و تقاضا شود. به همین دلیل شاهدیم که هر کسی بضاعت و شرایطش را برای هم‌پیمانی عرضه می‌کند و بر سر هر چیزی هم دست به معامله می‌زند.

ایران و ایالات متحده

درگیری ایران و امریکا چیز مخفی‌ای نیست. امریکا در تمام عرصه‌های اقتصادی، سیاسی و دیپلماسی چه در سطح بحران پرونده هسته‌ای ایران یا وضعیت در لبنان و فلسطین و حتی امریکای لاتین با ایران درگیر است. اما بسیار واضح است که بر سر پرونده عراق یک توافق شبه ضمنی بر اساس حفظ مصالح و منافع هر کدام از دو طرف حاصل شده که هر کدام نیز بر اساس رابطه‌ای که با ملت عراق دارد، آن مصالح را برای خود تعریف کرده است.

پس از آن که نمایندگان هر کدام از دو طرف ایران و امریکا در انتخابات اخیر نتوانستند رای اکثریت را به خود اختصاص دهند، هم ایران و هم امریکا ترجیح دادند به رغم این که دولت مالکی در چهار سال گذشته در بحث فساد اداری و مالی و حقوق بشر (بر اساس گزارش حقوق بشر سازمان ملل) نقاط ضعیف بسیاری داشت از او حمایت کنند. به خصوص این که در انتخابات توانسته است کرسی‌ها بالایی را به دست آورد و از رقیبش ایاد علاوی تنها فاصله‌ای جزئی‌ داشته باشد. البته پوشیده نیست که همین اختلاف جزئی باعث طولانی شدن تشکیل دولت آن هم برای 7 ماه شده است.

آن چه اکنون شاهدیم این است که ایران و امریکا به صورت غیر مستقیم برای حفظ نفوذ مشترک و رسیدن به مصالح خود با هم به تفاهم رسیده‌اند و همین امکانی را برای مالکی ایجاد کرده تا برای حفظ کرسی نخست‌وزیری به هر کدام از دو طرف ایران و امریکا امتیاز بدهد.

جریان صدر و مالکی

تغییر موضع جریان صدر در برابر نخست‌وزیری مالکی و حمایت از او برای دور دوم نخست‌وزیری‌اش واقعا حیرت‌انگیز بود. این تغییر موضع ناگهانی و بی‌مقدمه پرسش‌های بسیاری را درباره عمق سیاسی و ارزش عملیات سیاسی در عراق به طور کل ایجاد کرد. برای کسی روشن نیست سقف مطالبات و شرایط این جریان تا به کجا بوده و آیا اصولا معیاری برای سنجیدن مواضع جریان صدر و احزاب عراقی به طور کل وجود دارد.

برای رهبر جریان صدر و معاونانش تا همین اواخر مالکی خط قرمز بود و به ادعای آنها مالکی از سوی مردم و جریان‌های مردمی به طور کامل مردود شده بود. این جریان حملات شدیدی را متوجه مالکی و رفتار سیاسی‌اش در چهار سال گذشته دولتش می‌کرد و معتقد بود که دولت او خون بسیاری از طرفداران این جریان را ریخته است، اما ناگهان دیدیم موضعشان تغییر کرد. دلایل این تغییر موضع چه بود؟

دلیل اول آن به کم‌تجربگی این جریان باز می‌گردد. جریان صدر جریانی مردمی است که بر آن بیش از قواعد سیاسی عواطف و احساسات جریان‌های نزدیک به شخصیت‌های دینی تسلط دارد. به رغم گذشت 7 سال از حیاتش هنوز این جریان احساسی رفتار می‌کند و به نظم سیاسی توجهی ندارد و همین باعث می‌شود تا در تصمیم‌گیری‌هایش همواره دو دل باشد و با شک و شبهه تصمیم بگیرد. همین شیوه سیاسی سبب شده تا در میان آن‌ها انشقاق‌های بسیاری ایجاد شود.

در مقابل مالکی نیز در بسیاری از مناسبت‌ها و مواقع حضور جریان صدر را رد می‌کرد، به گونه‌ای که این جریان در ابتدای امر به سمت نامزدی علاوی متمایل شده بود، پس از آن که وتوی ایران در برابر ایاد علاوی را دید و از سویی امریکا نیز تصمیم گرفت اجازه ندهد کسی نخست‌وزیر شود که مورد حمایت ایران و جامعه دینی عراق نباشد، به سراغ عادل عبدالمهدی رفت که گمان می‌کرد مورد حمایت ایران و امریکا است ولی هنگامی که مخالفت بخشی از طرف‌های ایرانی و امریکا را نیز بر سر او دید، فورا تغییر موضع داد و به سراغ نوری مالکی دشمن دیروز خود بازگشت و به رغم مخالفتی که مجلس اعلا، هم‌پیمان آنها در ائتلاف ملی با نامزدی مالکی داشت به حمایت از او برخواست.

البته در این جا دلیل حقیقی دیگری نیز وجود دارد؛ مقتدی صدر آماده است تا صفحه تازه‌ای در روابط خود با مالکی به رغم محدودیت‌ها و برخوردهایی که با جریان صدر داشته، باز کند. چرا که نمی‌تواند ببیند نامزد نخست‌وزیری از سوی حکیمی که رقیبی دیرینه و تاریخی خانواده صدر محسوب می‌شود و در مقابل 40 کرسی تشکلش تنها 19 کرسی در پارلمان دارد، تعیین شود. مقتدی صدر می‌بیند به رغم همه اختلافاتی که با نوری مالکی و حزب الدعوه دارد، مرجعیت نهایی حزب‌ الدعوه‌ای‌ها باز هم صدر است.  ]منظور خاندان صدر یعنی سید محد باقر صدر و سید محمد صدر است.[      

مجلس اعلا و علاوی

کسی بر این موضوع اختلاف ندارد که مجلس اعلا و شاخه نظامی‌اش یعنی سازمان بدر مورد حمایت ایران است. این جریان در طول جنگ ایران و عراق در ایران علیه بغداد فعالیت می‌کرد و حتی در جبهه‌های جنگ به سود ارتش ایرانی می‌جنگید. روابط مجلس اعلا با ایران قدیمی‌تر از هر رابطه دیگری در عراق است.

اما موازنه سیاسی در عراق جدید و هم‌پیمانی ملی به سمتی متمایل شده است که ایران از حزب الدعوه و رئیس آن نوری مالکی حمایت می‌کند و پس از آن جریان صدر را اولویت می‌دهد. در چنین حالتی که جریان حکیم از آرای کمتری نسبت به آن دو جریان دیگر برخوردار است خود را در جایگاه سوم دیده و احساس می‌کند که در این معادله از دو جریان دیگر فاصله دارد. به همین دلیل هم با نامزدی مالکی که جایگاه بسیار قوی‌تر از آن در عرصه سیاسی عراق دارد، مخالفت کرده است. مخالفتی که لاجرم باعث شد تا خواسته ایران که متحد کردن تمام جریان‌های شیعی سیاسی عراق پشت مالکی است، محقق نشود.

البته در مانورهای سیاسی‌ای که در عراق شاهدیم، عادل عبدالمهدی و تحرکات سیاسی او نیز چندان دور از خطوط استراتژیک ایران در عراق نیست. برای ایران عبدالمهدی نیز یکی از ارکان ثابت در صحنه تعامل‌های سیاسی عراق است که در صورت وقوع هر اتفاق و حادثه پیش‌بینی نشده‌ای که باعث شود مالکی به نخست‌وزیری نرسد، او را به عنوان جایگزین مد نظر دارد.

در پرونده عراق نمی‌توان محاسبات سیاسی را منطقی تصور کرد. نقشه سیاسی عراق به گونه‌ای است که احتمال وقوع اتفاقات ناگهانی بسیار زیاد است. همین موضوع باعث شده تا توازن قوا در عراق نیز بسیار تحت تاثیر اتفاقات ناگهانی و پیش‌بینی نشده قرار بگیرد.

امروز به رغم وجود درگیری‌های سیاسی متعدد نزاع رسیدن به قدرت میان دو گروه سیاسی ایاد علاوی و نوری مالکی محدود شده است. همچنین عناصر دیگری نیز وجود دارد که بر معادله‌های جاری در عراق تاثیر می‌گذارند. تاثیر‌گذاری هر کدام از این عناصر می‌تواند معادله را به نفع هر کدام از این دو جریان تغییر دهد. یکی از مهمترین آنها کردها هستند که اکنون با یک برگه مشتمل بر 19 بند پای میز مذاکره با دیگر جریان‌های سیاسی عراق نشسته و در حال سبک و سنگین کردن آنها هستند تا ببیند کدام یک بهتر به نفعشان بازی می‌کند. از این رو در حال حاضر انضمام کرکوک غنی از نفت به کردستان که می‌تواند استقلال اقتصادی کردها را بیش از پیش تکمیل کند، ریاست جمهوری و مناصب سیاسی دیگر شروطی است که کردها روی میز بازار بورس سیاسی عراق گذاشته‌اند و منتظرند ببینند کدام طرف حاضر است بیش از دیگری به نفعشان کوتاه بیاید.  

 ترجمه: سید علی موسوی / منبع: الجزیره

کد خبر 102904

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین