به همین خاطر برای مقابله با گسترش این پدیده اجتماعی خطرناک باید ساز و کارهای قانونی و قضائی مشخصی وجود داشته باشد. برای اینکه ببینیم در کشورمان با شیطانپرستها براساس چه مواد قانونی برخورد میشود و اگر کسی شیطانپرست بودنش ثابت شود، چه حکمی برایش صادر میشود، به سراغ قاضی صفر خاکی، دادیار دادسرای جنایی تهران رفتهایم.
شیطانپرستی از نظر شما چیست؟
شیطانپرستی را میتوان در سه حوزه تاریخی، ماهیتی و مصداقی بررسی کرد. واژه شیطانپرستی واژه عجیبی است که در تقابل مستقیم با خداپرستی و یکتاپرستی قرار دارد و به همین دلیل در ارائه اطلاعات درباره آن باید دقت کرد چراکه کوچکترین اشتباهی ممکن است شک و تردید ایجاد کند و از نظر فرهنگی و مذهبی مشکلساز شود. اما از نظر تاریخی میتوان برای شیطانپرستی دو دوره قدیم و نوین را مطرح کرد. در شیطانپرستی قدیم که بیشتر ریشه مذهبی داشت موجودی مقابل پروردگار یکتا قرار میگرفت که پرستیده میشد یا اینکه پیروان آن، خود را وابسته به موجودی میدانستند که او را عبادت بکنند. اما در شیطانپرستی نوین که به نظر من در انگلستان ریشه دارد - چراکه انگلیسیها در سیاست هم به مکاری و وارونه نشان دادن حقیقت مشهورند- شیطانپرستی به طریقه دیگری نشان داده شد.آنها شیطان را موجودی مستقل در نظر نگرفتند بلکه بطن انسانها را نشانه رفتند و بدیها و شرارتها را در مقابل خوبیها و خیرها قرار دادند. آنها «متابلک» را مطرح کردند و شیای را در تاریکی متصور شدند و نماد شیطان نامیدند. در صورتی که آموزههای دینی و اعتقادی ما بر اساس قرآن کریم به ما میگوید شیطان آفریده خداست و آمده تا انسانهای خوب از انسانهای بد تشخیص داده شوند.
همچنین باید گفت که شیطانپرستی در مفهوم اول، امروزه در جامعه مورد قبول نیست و با آموزههای دینی مطرح نمیشود و بیشتر همان شیطانپرستی نوین مطرح است که به شیء در تاریکی اعتقاد دارند. حال باید دید که گروههای مختلف با توجه به سازماندهیها و اهدافی که دارند و به دنبالش هستند چه نمادهایی را انتخاب میکنند.
یعنی نماد هر گروه نشاندهنده هدفی است که آنها دارند و نماد گروههای مختلف با هم متفاوت است؟
بله و تمام نمادهای آنها حکایت از پیروزی شر بر خیر دارد؛ برای مثال برای اینکه مسیحیت را به سخره بگیرند صلیب وارونه را نماد خود کردهاند. افرادی که این نماد را انتخاب میکنند نمیخواهند مردم اعتقادات دینی و مذهبی داشته باشند و دوست دارند همه چیز را وارونه نشان دهند حتی حقایق را. یا اینکه نماد عدالت ترازوست و عدهای برای تبلیغ بیعدالتی ترازو را وارونه میکنند. همچنین نماد بسیاری از شیطانپرستان یک چشم است که به همه جا نگاه میکند و همه چیز را زیرنظر دارد که حتی اگر به دلار آمریکا هم نگاه کنیم میبینیم که یک چشم است که همه چیز را زیرنظر دارد. یا برای مثال میتوان به عدد 666 اشاره کرد که نشانهای از شیطانپرستان است و هیولای درونی انسان را متصور میشود. حتی اگر به گروههای موسیقی تند و خشن راک نگاه کنیم، میبینیم که آنها دنبال بیقانونی مطلق هستند و علامتشان هم حرف A در یک دایره است. همچنین دستمال سرها و سایر وسایلی که پرچم آمریکا و انگلستان است یا پوشیدن لباسهای پاره و مندرس. امروزه شیطانپرستی مثل قبل نیست و بیشتر ایدئولوژی شده است.
چرا؟
چون آنها نمیتوانند خیلی راحت و آشکار خودشان را معرفی و تبلیغ کنند تا طرفداران بیشتری جذب کنند؛ بالاخره بیشتر مردم دنیا یکتاپرست هستند و دین دارند. به همین دلیل بهترین وسیله برای پیشبرد اهدافشان تبلیغات غیرمستقیم است.
آنها خیلی راحت از طریق فیلمهای هالیوودی تبلیغات خود را انجام میدهند؛ مثلا در فیلم «طالع نحس» یا «جنگیر» دیده میشود که شر بر خیر پیروز میشود و این، علامت بارز انحراف انسانها از نظر ایدئولوژیکی است.
آنها خیلی کم از طریق کتاب تبلیغات انجام میدهند چرا که ممکن است برداشت افراد از نوشتههای کتاب متفاوت باشد و به همین دلیل آنها برای انجام تبلیغات خود به نمادها، لباسها و فیلمها متوسل میشوند.
به نظر شما این تبلیغات در جامعه ما هم وجود دارد؟
تبلیغات آنها در همه جای دنیا وجود دارد و بیشتر میخواهند به جاهایی نفوذ کنند که مذهب قویتری دارند که آسیا و ایران هم جزء آنهاست. در ایران عدهای از جوانان وجود دارند که مدلپذیر هستند و خودباوری ندارند؛ مثلا بهترین فوتبالیست ایران هم خودش را با یک فوتبالیست غربی مقایسه میکند یا حتی دانشجویانمان. همین پایین بودن خودباوری در بین جوانان، باعث تزلزل هویت و گاه نفوذ عقاید شیطانپرستانه شده است که در بسیاری از مهمانیهای مختلط به راحتی و بدون اینکه کسی متوجه شود تبلیغات خود را انجام میدهند. حتی وجود دارند کسانی که خرج این مهمانیها را میدهند تا به هدف خود که تاثیرگذاری روی ایدئولوژی جوانان است برسند.
یعنی هدف این گروهها بیشتر جوانان هستند؟
قطعا. وقتی جوانان ما نمیدانند مذهب، جامعه و نحوه زیستن چیست و مدام در پی هیجان هستند هر مدلی هم میتواند جای هویت آنها را بگیرد. خیلی از جوانان ما ناخواسته و ناخودآگاه مبلغان این ایدئولوژی شیطانپرستی شدهاند. این نشان میدهد که هنوز ما هویت واقعی خودمان را نمیشناسیم.
به نظر شما راه مقابله با این ایدئولوژی چیست؟
مهمترین کاری که در مقابله با تبلیغات آنها میتوان کرد این است که به جوانان در این رابطه اطلاعات بدهیم. نمادها و علامتهای آنان را معرفی کنیم و هویت جوانان ایرانی را به آنها بشناسانیم. باید نیازهای آنان را بشناسیم و برای آن نیازها برنامهریزی داشته باشیم تا جوانانمان هویت خودشان را دریابند و به سوی تبلیغات غربی نروند. همچنین باید جلوی واردات لباسها و علائم این گروههای ایدئولوژیک گرفته شود.
حتی درباره فروشندگان خاطی هم قانون وجود دارد و در آییننامه، مجازات این فروشندگان دیده شده است. اما همچنان بر این باور هستم که پیشگیری بهتر از درمان است و به نظر من یکی از بهترین کارها برای پیشگیری از شیوع تبلیغات این گروهها، ساختن فیلمها و برنامههای مفید و آگاهیدهنده برای جوانان است که بتواند ایدئولوژی مورد قبول خود ما را ترویج دهد و برای جوانانمان هویتسازی کند.
ارائه آمار درباره جرم و جنایت شیطانپرستان میتواند بسیار هشدار دهنده باشد آیا در ایران هم به دنبال همین تصورات و ایدئولوژی شیطانپرستان قتل و جنایتی صورت گرفته است؟
بله، ولی آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد. هستند قاتلانی که ادعا میکنند یک نیروی ناخودآگاه به آنها دستور اجرای قتل را داده یا اینکه برخی از آنها در حالت خلسه و هیپنوتیزم مرتکب جرم شدهاند.
قانون در رابطه با شیطانپرستان چه میگوید؟ آیا در این زمینه خلأ قانونی وجود دارد؟
از نظر قانونی هر نوع خروج از اسلام و مقابله با خداوند، ارتداد به شمار میرود. ارتداد نیز در فقه به دو دسته ارتداد فطری و ارتداد ملی تقسیمبندی میشود. ارتداد فطری، ارتدادی است که شخص، یا خودش مسلمان باشد یا از والدین مسلمانی باشد و از اسلام خارج شده باشد که حکمش اعدام است و ارتداد ملی، کافری است که مسلمان شده باشد و دوباره از اسلام خارج شود که پرونده این افراد در دادسرای امنیت بررسی میشود. همچنین تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی نیز جرم است و تبلیغات این گروهها هم به نوعی تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی تلقی میشود.
برخوردها بر اساس کدام مواد قانونی صورت میگیرد؟
طبق ماده 498 قانون مجازات اسلامی «هرکس با هر مرامی، دسته جمعیت یا شعبه جمعیتی بیش از دو نفر در داخل یا خارج از کشور تحت هر اسم یا عنوانی تشکیل دهد یا اداره کند که هدف از آن برهم زدن امنیت کشور باشد و محارب شناخته نشود، به حبس از دو تا ده سال محکوم میشود.»
همچنین طبق ماده 500 «هرکس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام به هر نحو فعالیت تبلیغی کند به حبس از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد.» در ماده 513 نیز در فصل دوم قانون مجازات اسلامی که همان اهانت به مقدسات مذهبی و سوءقصد به مقامات داخلی است، آمده «هرکس به مقدسات اسلام یا هریک از انبیای عظام یا ائمه طاهرین(ع) یا حضرت صدیقه طاهره(س) اهانت کند، اگر مشمول حکم سبالنبی باشد، اعدام میشود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.»
نظر شما