۰ نفر
۲۷ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۵:۰۳

40 درصد معلمان انگلیسی در 5 سال آینده شغل خود را رها خواهند کرد.

«... حقوق‎ها اضافه شده؛ حجم کار کاهش پیدا کرده؛ تعطیلات هم به قدر کافی طولانی است؛ بنابراین مدارس بهترین مکان‎ برای کار کردن است...» با توجه به این ادعاهای دولت و وزارت آموزش انگلیس، گزارش‎ها حاکی از آن است که آمار افسردگی، شکست روحی و خودکشی درمیان معلمان انگلیسی رو به افزایش است و تدریس به عنوان یکی از پراسترس‎ترین شغل‎های این کشور شناخته شده است. کارشناسان به دنبال این هستند که با توجه به این مشکل که 40 درصد معلمان در 5 سال آینده شغل خود را رها خواهند کرد، چه راهکاری برای برداشتن این فشار از سیستم آموزشی انگلیس باید اتخاذ شود. آنچه می‌خوانید گزارش روزنامه گاردین درباره این معضل است.

اخیراً در بعضی از دبستان‎های انگلیس، قانونی وضع شده که براساس آن آموزگار موظف است در پایان ساعت مدرسه، هر دانش‎آموز را به والدین یا پرستارش تحویل دهد. این کار به‎خاطر حصول اطمینان از امنیت کودکان است، ولی برای خانم «جو داک‎ورس» که معلم کلاس اول است، این لحظه بسیار زجرآور بود. در کلاس او 2 دختر دانش‎آموز 8 ساله بودند که یکی از آنها از جانب یکی از نزدیکان خود مورد سوء‎استفاده جنسی قرار گرفته بود و دیگری به شدت مشکل خود‎آزاری داشت؛ این دانش‎آموزان توسط سرویس‎های اجتماعی مراقبت می‎شدند ولی هیچ‎گونه بازرسی یا اقدامی در جهت رفع نگرانی بابت این کودکان انجام نشده بود.

جو می‎گوید: من به نمایندگی از جانب سازمان‎های اجتماعی باید این 2 کودک را پایش می‎کردم؛ آنها را درگیر صحبت‎های گوناگونی می‎کردم و گاهی ساعت‎ها وقت صرف به خاطر سپردن جزئیات آنچه گفته شده بود می‎کردم؛ من خودم را در هر ساعتی از زمان مدرسه در اختیار آنها قرار می‎دادم که با من درددل کنند درحالی‎که هیچ‎گونه آموزش خاصی در زمینه مشاوره ندیده بودم و در پایان کلاس باید این دانش‎آموزان را به والدین‎شان تحویل می‎دادم و با اینکه تقریباً مطمئن بودم که آنها به خانه می‎روند، هر شب را با نگرانی بابت این موضوع می‎گذراندم و این مسئله من را شکنجه می‎داد و نمی‎توانستم آن را از ذهنم بیرون کنم.

شمعی که می‌سوزد و می‌سازد
این مشکل، تنها یک مثال از فشارهای روحی بی‎شمار معلمی 37 ساله است که طی 10 سال آموزگاری خود تجربه کرده؛ وی که 4 سال قبل به دلیل استرس‎های ناشی از طبیعت پرتنش حرفه معلمی به یک بیماری روحی مبتلا شده بود، عقیده دارد که آموزگاران به خاطر پیشرفت دانش‎آموزان حاضرند خود را تحت فشار بگذارند و هرکاری به آنها محول می‎شود انجام دهند، ولی این غیرممکن است و منجر به این خواهد شد که معلمان احساس کنند هیچ‎گاه قادر نیستند وظایف واگذار شده را به‎خوبی انجام دهند، بنابراین بیش از حد توان از خود کار می‎کشند تا به مرحله‎ای ازخستگی می‎رسند که دیگر وجودشان برای بچه‎ها سودمند نخواهد بود و بنابراین اعتماد به ‎نفس خود را از دست می‎دهند.
بعد از 3 ماه استراحت، جو به حرفه خود بازگشت، او بازگشت با این‎‎که می‎دانست استرس و فشارهای روحی کماکان در آنجا ادامه دارد، او بازگشت با این‎که روابط خانوادگی‎اش به خاطر ساعت‎های طولانی تدریس خدشه‎دار شده بود، بنابراین چرا او به کار خود بازگشت؟

جو در این باره می‎گوید: کسی که معلم نباشد، نمی‎تواند درک کند که معلم بودن یعنی چه؛ من بازگشتم زیرا باوجود همه سختی‎ها، وقتی که اول هفته درهای مدرسه بازمی‎شوند من روی ابرها خواهم بود. و بهترین احساس من زمانی است که در کلاس را می‎بندم و با شاگردهایم تنها می‎شوم؛ خنده‎های زیبای آنها و شانه‎های کوچکشان را که بالا می‎رود می‎بینم و این که بعد از کلاس با هیجانی کودکانه به سویم می‎دوند و می‎گویند که دوستم دارند و تنها برای یک لحظه، تمام استرس‎ها، کابوس‎ها و سختی‎های کار را فراموش می‎کنم...

انتظار می‎رفت که سال تحصیلی جدید با نشاط و هیجان آموزگاران آغاز شود ولی خیلی از آنها به دلیل بسیاری از سیاست‎های دولت مبنی برتغییر برنامه‎های آموزشی، این سال را با دلهره آغاز کردند؛ بسیاری از آنها در حالی‎که مقام بالای آموزشی نیز داشتند خود را زودتر از موعد بازنشسته کردند؛ بنا به عقیده آنها عملکرد دولت در جهت ایجاد جاذبه در این شغل، همانند مرتب کردن صندلی‎ها بر روی عرشه تایتانیک در زمانی است که هشدار کوه یخ داده شده است!

خطر برای هفتاد درصد معلم‌ها
استرس معلمان باعث ایجاد مشکلات وسیع روحی و رفتاری همانند نگرانی، افسردگی، بی‎خوابی، افزایش احتمال خودکشی و افزایش مصرف مواد مخدر و الکل می‎شود. دولت کاملاً نسبت به این مشکلات آگاهی دارد؛ مرکز بهداشت و سلامت انگلیس، بخش آموزش این کشور را جزو 5 اولویت اول شغلی که باید از نظر فشار روانی مورد بررسی قرار بگیرد، اعلام کرده است. بررسی‎ها نشان داده که درطی 5 سال گذشته، شرح وظایف و همچنین زمان کار معلم‎ها افزایش یافته است. از هر 10 معلم، سلامت 7 نفر به خاطر این شغل به خطر افتاده است.

بررسی دیگری که به تازگی در انگلیس انجام شده نشان داد که آموزگاران کلاس اول 2/52 ساعت در هفته و معلمان کلاس دوم 9/49 ساعت در هفته کار می‎کنند و زمان استراحت آنها به انجام اموری می‎گذرد که جزو شرح وظایفشان نیست.

تحقیقات دیگری که در سال 2005 توسط شورای آموزگاران انجام شد، حجم بالای کار را عامل اصلی مشکلات معلمان معرفی کرد و همچنین نشان داده شد که این قشر از جامعه، بیشترین مقدار اضافه‎کاری را در انگلیس انجام می‎دهند. این فشارها عواقب بدی دارد؛ نه تنها بعضی از معلم‎ها دست از حرفه خود می‎کشند بلکه افراد کمی هم تمایل پیدا می‎کنند که وارد این حرفه شوند. نتایج یک مطالعه نشان داده که انتظار می‎رود در 5 سال آینده، 40 درصد آموزگاران شغل خود را رها کنند.

هم‎اکنون بیش از 10 سال از سخنرانی مشهور تونی‎بلر با عنوان «آموزش، آموزش، آموزش» می‎گذرد؛ سخنرانی مشهوری که او در آن قول داد که ارتقای کلاس‌های درس را در رأس برنامه خود قرار دهد و شکی نیست که سرمایه‎گذاری مالی عظیمی از زمان به قدرت رسیدن حزب کارگر برای این مسئله شده است، درحال حاضر تقریباً 2/1 بیلیون پوند در هفته صرف هزینه آموزش و پرورش می‎شود. نسبت تعداد شاگردان به معلم‎ها نیز کاهش و حقوق آموزگاران 18 درصد افزایش یافته است. انقلاب دیگر در این زمینه، افزایش نیروهای حامی همانند «کمک‎آموزگار»ها به تعداد 172هزار نفر بوده است.

معلمی؛ نامناسب‌ترین شغل
کوین برنان وزیر کودکان انگلیس در این باره می‎گوید: «هیچ زمانی به اندازه حالا، برای معلم شدن مناسب نبوده است؛ اگر به 10 سال قبل برگردیم، حقوق‎ها کمتر و زمان کار طولانی‎تر بود و بنابراین امکان فروپاشی و خرد شدن به آسانی امکان‎پذیر بود. هیچ‎کس بحثی ندارد که معلمی شغلی قابل قدردانی ولی چالش‎برانگیز است.

دولت فشار کاری سنگین را از دوش معلمان برداشته، حقوق و پاداش‎هایشان را بالاتر برده و اوقات فراغتشان را نیز بیشتر کرده است.»

هرچند بیشتر آموزگاران اقدامات بنیادین دولت را حمایت می‎کنند ولی بر این عقیده‎اند که روند و روش تغییرات اعمال شده، مشکلاتی را باعث شده است؛ به گفته یکی از سخنگویان اتحادیه زنان آموزگار، یکی از مشکلات دولت‎، فشارهای ناشی از ارزیابی هدف‎های آموزشی و بازرسی‎هاست.

«کرستر»، معلم علوم 22 ساله ساکن شمال لندن که به‎طور منظم 65 ساعت در هفته کار می‌کند، در جولای اعلام کرد که 25 نفر از 70 نفر همکارانش به دلیل استرس استعفا داده و کار خود را ترک کرده‎اند. وی کار بیش از حد را از عوامل اصلی این اقدام می‎داند؛ بنابر اظهارات وی، زمانی را که بهتر بود آموزگار صرف برنامه‎‎ریزی آموزشی بکند به انجام کارهایی چون فتوکپی گرفتن و نظافت کلاس می‎گذشته است.

او نیز تنها یک سال دیگر درس خواهد داد و بعد از آن علم‌وهنر ارتباطاتش را در خدمت دانشگاه یا صنعت خواهد گرفت. کرستر در این رابطه می‎گوید: ممکن است من خودخواه باشم ولی دیگر به خاطر عشق به مدرسه و بچه‎ها نخواهم ماند؛ یکی در این میان باید برود، چون من نمی‌توانم 65 ساعت در هفته کار کنم؛ و این وسط آن کسی که می‎رود منم!

گاردین / ترجمه: پروانه حجت

کد خبر 10918

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین